۱۳۸۷ مرداد ۷, دوشنبه

خروج کوچی ها از حصه دوم بهسود

به قرار گزارشات تلفنی از مرکز بهسود، کوچی ها مناطق تصرف شده حصه دوم بهسود را تخلیه کرده اند و فقط مناطقی از حصه اول را هنوز در کنترل دارند.

اردوی ملی به کوچی ها ضرب الاجل تعیین کرده اند که هرچه زود تر این مناطق را نیز تخلیه کنند.

به هدف بازدید از مناطق آسیب دیده بهسود، قرار است سفری به بهسود داشته باشم، در پست های آینده چشم دید های خود را با شما قسمت خواهم کرد.

آوارگان بهسود را دریابید

امروز به دیدن شماری از آوارگان بهسود که در بیابان خشک جگره خیل مرکز بامیان خیمه زده بودند رفته بودم.
بیست خیمه، همگی زنان و اطفال و پیرمردان بودند، بیش از 200 خانواده دیگر پای کوتل آجه گگ - کالو مانده اند و امکانات نداشته اند که به مرکز خود را برسانند.

آنان از کمبود آب، مواد غذایی، سوخت، روشنایی، امنیت، دارو و داکتر شکایت داشتند، آنان نمی خواستند به بامیان بیایند، بدلیل ترس از نا امنی در مسیر اونی -چلم جای - دوست قول شبانه فرار کرده و خود را به بامیان رسانده اند، همچنین آنان به ترانسپورت برای بازگشت شان نیاز داشتند.

آنان سیزده روز است که در بامیان زندگی می کنند، فقط روزهای اول هلال احمر مقداری کمک اولیه، آنهم برای یک روز برای شان داده و دیگر هیچ.

کمیته اضطرار ولایت بامیان نیز قرار است روز چهار شنبه مقداری کمک به این بی جا شدگان برساند.
مردم بامیان نیز تاکنون به این مهاجرین کمکی نکرده اند، بی جا شدگان از مردم می خواستند که حال و روزشان را درک کنند آنها می گفتند: خدا نکند چنین روز به سر شما بیاید و اگر بیاید روز ما را خواهید فهمید.

۱۳۸۷ مرداد ۶, یکشنبه

کانفرانس ماین پاک ها

در پی بروز برخی زمزمه های مردم بر موجودیت و اهداف ماین پاک ها در بامیان امروز صبح یوناما و موسسه ماین پاکی ACT کنفرانس خبری را برگزار کرد.

آنها اظهار داشتند که این پروژه با حمایت موسسه ماین پاکی ملل متحد (UNMACA) از ماه ثور الی میزان در بامیان جریان دارد.
در بامیان چهار هزار کیلومتر مربع آلوده به ماین وجود داشت که این تیم توانسته است بسیاری از آنها را پاک نماید.

28 تیم شمول دو تیم سگ های ماین یاب در این پروژه مشغول به کار هستند.
ما در تمام مراحل کاری مان با مردم محل در تماس هستیم و بدون خواست و عریضه آنان اقدام به کار نمی کنیم.

دو ساحه اژدر و سرآسیاب که پاک از ماین شده است به خبرنگاران نشان داده شد.
به نظر می رسد این کنفرانس بدنبال زمزمه های مخالفت مردم هزاره بامیان با حضور صدها باشنده مناطق جنوب (پشتونها) بنام ماین پاک ها برگزار شده است، مسئول این پروگرام همچنین وعده سپرد که در آینده از مردم بومی نیز در برنامه های ماین پاکی خود استفاده می کنیم.

تحصن تمام مسئولین هزاره در بامیان

احمد بهزاد در اجتماع هزاره های هرات در دفاع از باشندگان بهسود که مورد تهاجم مسلحانه کوچی ها قرار گرفته گفته است، اگر کرزی دست از حمایت کوچی های مسلح برندارند تمام مسئولین هزاره دست از کار کشیده و در بامیان تحصن خواهند کرد.

این گزارش در روزنامه پیمان نشر شده است.

به نظر من باید ما برای این مسئولین جای بود و باش فراهم کنیم، از قراین چنین پیداست که کرزی به این زودی ها دست از حمایت بر نخواهد داشت، البته اگر آقای بهزاد بلوف نزده باشد.

تعمیر محبس

به قرار گزارش روزنامه هشت صبح، قرارداد ساخت تعمیر برای محبس بامیان روز شنبه بین وزارت عدلیه و شرکت خصوصی "بلوگرند" به امضاء رسید.
این محبس ظرفیت حدود 200 محبوس را با امکانات صحی و ... خواهد داشت و قرار است ظرف نه ماه آینده به بهره برداری برسد.
این پروژه به ارزش 650 هزار دالر آمریکایی از بودجه آن وزارت ساخته خواهد شد.

ساخت و توسعه زندان در یک جامعه چندان خوشایند نیست، اما چاره ای هم نیست، زندان فعلی در یک حویلی کرایی در محله سرآسیاب موقعیت دارد و هیچ گونه امکانات رفاهی و ... برای محبوسین مهیا نیست، در این زندان بیش از 50 نفر زندانی نگهداری می شوند.

امید است با ساخت این تعمیر حداقل حقوق انسانی این شهروندان سلب آزادی شده تأمین گردد.

ادامه جنگ در بهسود

به قرار گزارش منابع مردمی در سه روز گذشته درگیری بین کوچی ها و مردم محل ادامه داشته و کوچی ها هنوز اقدام به ترک منطقه بهسود نکرده اند.

در تازه ترین درگیریها در منطقه دایمرداد کوچی ها بر موتر حامل هیئت مشترک نمایندگان مردم منطقه و دولت محلی ( ولسوالی دایمرداد) آتش گشوده و تعدادی از نمایندگان مردم ( هزاره) را به شهادت رسانده اند.

جنازه شهداء هنوز در محل مانده است و قرار است امروز تحویل داده شده و فردا در کابل تشییع گردد.

۱۳۸۷ مرداد ۵, شنبه

استراتژی انکشاف ملی

غزنوی نماینده ANDS استراتژی ملی انکشاف ملی در کنفرانس انکشافی بامیان گفت: 80 پروژه که با انتخاب مردم بامیان در سال گذشت تهیه شده، اکثرا" در این استراتژی آمده است.

این پروژه ها در پلان های وزارت خانه ها آمده است.

سهم وزارت فرهنگ

معین وزارت فرهنگ هم در کنفرانس انکشاف بامیان پس از برشماری اهمیت تاریخی بامیان گفت که این وزارت تلاش خواهد کرد که بند امیر و دره هاجر ( ولسوالی کهمرد- تفریحگاه ظاهر شاه ) به پارک ملی تبدیل شود و در بامیان کتابخانه بزرگ ساخته شود و سرمایه گذاری در بخش توریزم هم تشویق می کنیم.

زنده باد همین که نگفت زبان های ملی را در بامیان انکشاف می دهیم، جای شکر اش باقی است.

یونسکو و میراث جهانی

نماینده یونسکو هم در کنفرانس گفت که از سه سال پیش هشت محل تاریخی بامیان جزء لیست میراث های جهانی و در معرض خطر ثبت شده است.

به همین منظور باید پلان توسعه بامیان این میراث ها را حفظ کند، سرک ها باید دور از این آبدات ساخته شود، ساختمان ها باید به شکل گلی ساخته شود و ...

در یک کلام بامیان باید به شکل قدیمی اش نگه داشته شود تا برای توریست ها و جهانگردان جذاب باشد، پس حق انکشاف چی؟

میدان هوایی شیبر تو یا دشت عیسی خان

معین وزارت ترانسپورت در کنفرانس انکشافی بامیان از انتقال میدان هوایی فعلی (دشت عیسی خان) به شیبر تو به دلایل زیر مخالفت کرد.
1- دوری با مرکز بامیان (40 کیلومتر)
2- ارتفاع شیبر تو از بحر ( 3200 متر)
3- یخبندان و برفی بودن منطقه شیبرتو به مدت 6 ماه
4- خرابی سرک شیبرتو الی بامیان
گفتنی است که بامیان در میان کوهها است و زمین هموار حکم کیمیا را دارد و در محل رندوی میدان هوایی فعلی پلان شهر جدید ساخته شده است، این مخالفت معین، مشاجره ای را بین او و والی بامیان بر انگیخت.

انکشاف توریزم انکشاف بامیان

شهیدی معین وزارت اقتصاد هم گپ کارشناسی اش را در کنفرانس گفت: او گفت بامیان از لحاظ منابع طبیعی ضعیف است تنها می تواند از طریق توریزم به انکشاف برسد و ساخت سرک اولویت اول است.
وزارت اقتصاد از طریق ریاست منطقوی وعده می دهد که پروژه های خاص در این رابطه را کمک کند.
بازهم خانه تو آباد یک گپ هوایی گفتی و رفتی، اما دریغ از بعضی ها که همین قدر هم نگفتند.

1254 پروژه

همبستگی ملی در ظرف چند سال اخیر 1254 پروژه خرد و کلان در بامیان داشته است که 624 پروژه آن تکمیل شده و 630 آن در جریان است، این مطلب را نماینده وزارت احیاء و انکشاف دهات در کنفرانس انکشافی بامیان گفت.

اعمار سرک، آب صحی، بند های کوچک آبگردان، ساخت مکتب، کلینک و شفاخانه و ... پروژه هایی است که در بامیان انجام شده است.
اما فکوری نماینده بامیان گفت: در ورس 40 فی صد و در پنجاب 25 فی صد قریه ها همبستگی تطبیق نشده است.
وی افزود: در بامیان کاری برای مردم نشده است که در زندگی شان تغییر بیاورد، پروژه های همبستگی ملی مطقعی بوده همین که پروژه تمام شده مردم هم بیکار شده اند، امید است مردم را از فقر و بیکاری نجات دهید.

تحسین مصطفوی

خانم مصطفوی معین وزارت زنان در کنفرانس انکشافی بامیان گفت: داکتر سرابی نشان داده است که یک زن می تواند در مدیریت خویش موفق شود، او دستاورد های سرابی را برای بامیان و دایر کردن این کنفرانس ستود.

معین وزارت زنان از تبعیض مثبت برای زنان حمایت کرد و توانمندی اقتصادی زنان بامیانی را ستود، وی وعده ایجاد بازار دایمی محصولات صنایع دستی زنان را داد.

یک وزارت با این همه کش و فش فقط گپ اش بازیابی برای صنایع دستی است، اگر این گپ هم عملی شود جای شکر اش باقی است.

ماین - یکسال دیگر کاملا" پاک

داکتر حیدر رضا نماینده موسسه ماین پاکی مستقر در بامیان در کنفرانس انکشافی گفت: در مرکز بامیان 62 فی صد مشکل ماین پاکی حل گردیده است، بقیه آن در دو نیم ماه آینده حل خواهد شد، از 18 ساحه خطر از سه ماه پیش تاکنون 237 حلقه ماین ضد پرسونل جمع آوری شده است.

ولسوالی های کهمرد، سیغان و شیبر نیز تا یکسال دیگر کاملا" پاک خواهد شد، یعنی بامیان یکسال دیگر عاری از ماین خواهد بود.
ما برادر، خدمتگار و فرزندان شما هستیم از خدا می خواهیم که به ما توفیق این کار را بدهد.

توضیح: از سه ماه پیش هزاران نفر کارمند یک موسسه ماین پاکی بنام "ماکا" که همگی از ولایات جنوبی می باشند با موتر های مخصوص و تجهیزات لازمه وارد بامیان شده و خیمه و قرارگاه جور نمودند، این امر سبب وحشت مردم هزاره بامیان شده و اعتراضاتی را ابراز نمودند.

همدردی پشتون

انجینر یوسف پشتون وزیر انکشاف شهری عالی ترین مقام دولتی شرکت کننده در کنفرانس انکشافی بامیان بود که ریاست کنفرانس را در نیمه دوم روز بر عهده گرفت.

وی در سخنان اش گفت: "در بامیان تعلل کار عذر واقعی ندارد، امنیت کامل است و کل مردم همکار انکشاف هستند، چرا مردم بامیان 150 کیلومتر تا کابل را در 14 ساعت بپیمایند؟ فقر در بامیان بی داد می کند، چاره اساسی باید سنجیده شود، امروز نوبت بامیان است، باید چیزی عملا" بوجود بیاید."

"در بامیان حتی چند خانه رهایشی برای اقامت متخصصین هم وجود ندارد، اگر سالانه صد خانه رهایشی برای اینها هم جور شود، کار بزرگی است، اگر فیصله ها پیگیری و عملی نشود مردم اعتماد خود را از دست خواهند داد و باز این سئوال خطرناک را می پرسند که "باز آمدید؟"."
خانه پدر پشتون آباد که به خود زحمت داده و به بامیان آمد و یک کمی حداقل به دردها و مشکلات مردم اذعان کرد!

بامیان و ملل متحد

بوو ( معاون نماینده خاص سرمنشی ملل متحد در افغانستان) در کنفرانس انکشاف بامیان گفت: "ما هرگز اجازه نمی دهیم که ولایت بامیان که در آن صلح است و خشخاش نیست کمک سازمان ملل به آن نرسد، بامیان باید تشویق شود چون دستاورد های زیاد داشته است."

جناب بوو، منظور شما از کمک سازمان ملل چند بوجی گندم، روغن یا بیسکت WFP است؟ که تشکر بسیار زیاد هم می رسد.
جامعه جهانی و آمریکا و ناتو چی؟ آنها که فعلا" در جایی که جنگ، تریاک و طالبان است، روان اند، لطفا" به آنها هم اجازه ندهید، شاید که زبان شما را بفمند!

آموزش دهقانان

در حدود صد تن از دهقانان بامیان، از روش های کاشت و زرع گندم در فارم زراعتی ملاغلام آگاهی کسب نمودند.
این آموزش را کارشناسان وزارت زراعت امروز برگزار کرد.

دهقانان شرکت کننده در این آموزش شکایت کردند که چیزی یاد نگرفته اند، زیرا که اولا" گندم های این فارم به مرحله برداشت رسیده ، باید از اول به ما یاد می دادند.
ثانیا" در زمان کوتاه (دو ساعت ) چه چیز را می شود یاد گرفت؟

بابا زیاد سخت نگیرید، بنده های خدا هدف شان میشن بند امیر بوده و سر راه آمده تجربیات خود را به شما مفت یاد داده ،مگر گناه کرده، آنها فقط از شما چند تا عکس کار دارند که ضم گزارش شان کنند، خدای را شکر کنید.

دستاورد کنفرانس انکشاف چه بود؟

مقامات بامیانی ( والی، شورای ولایتی، وکلای پارلمان و سنا) در دومین کنفرانس انکشافی بامیان روز پنجشنبه خواسته ها، مشکلات فراروی انشکاف در بامیان را به جامعه بین الملل، دونر ها (به زبان خودشان)، پیشکش کردند.

والی صاحب در مطلب ارایه شده خود " حق بر توسعه " را نیز مطرح کرد، دو نر ها هم گپی نزدند، جلسه ختم شد.
بعضی ها گدای گر وار انتظار داشتند که آنها چقدر وعده می دهند و سهم می گیرند، منهم بر مبنای "حق بر توسعه" فکر می کردم، چگونه باید این حق را گرفت.

به هرحال، کنفرانس ختم شد، مهمانان شنیدند و دیدند و رفتند، اما کی جواب خواهد داد؟
بستگی دارد به پیگیری عوامل دولت محلی در رأس آن والی صاحب به همراه وکلای محترم، ورنه این کنفرانس با آنهمه هزینه اش ( از ترانسپورت هوایی گرفته تا هوتل و پذیرایی و ...) دردی را دوا نخواهد کرد.

۱۳۸۷ مرداد ۳, پنجشنبه

آموزش پلیس

48 نفر از افسران پلیس ملی از پانزده ولایت کشور امروز پس از 45 روز دوره تلعیمی جنایی از مرکز تعلیمی پلیس زون بامیان تصدیق نامه اخذ کردند.

این افسران پلیس که همگی مرد بودند توسط چند تن از آموزگاران به شمول دو تن از افسران زن بامیانی دوره آموزشی خود را سپری نمودند.

مرکز تعلیمی پلیس بامیان با وجود آنکه فاقد تعمیر و ساختمان است توانسته است بیش از دو هزار پلیس از سرتاسر کشور را آموزش دهد.

دومین کنفرانس انکشافی بامیان


دومین کنفرانس انکشافی بامیان امروز صبح با هدف پیشکش نمودن پلان انکشافی ولایت و جلب توجه تمویل کنندگان در بامیان برگزارشد.

در این کنفرانس وزیر انکشاف شهری، معاون نماینده سرمنشی سازمان ملل در افغانستان و معینان وزارت خانه های صحت، زنان، فرهنگ، انکشاف دهات، ترانسپورت و اقتصاد و سفرای کشورهای کوریا، جرمنی، فرانسه و ایتالیا، نمایندگان بامیان در پارلمان و سنا و شورای ولایتی و دهها تن از مسئولین موسسات داخلی و خارجی اشتراک نموده بودند.

داکتر حبیبه سرابی که مبتکر این کنفرانس بود، پلان انکشافی ولایت را که مطابق استراتژی انکشاف ملی طرح شده به حاضرین اعلام نموده و نیز چالش های آنرا برشمرد، سرابی سپس ماستر پلان فرهنگی و شهری بامیان را که با حفظ آثار تاریخی و فرهنگی تدوین شده است را پیشکش نمود.

نمایندگان وزارت خانه های مربوطه نیز درباره پلان های کاری وزارت خانه های خود در باره بامیان توضیحاتی را دادند که به گفته سرور جوادی نماینده بامیان، بیشتر مسئولیت ناپذیری بود تا وعده بازسازی.

شهیدی معین وزارت ترانسپورت با انتقال میدان هوایی از دشت عیسی خان به شیبر تو به دلیل آنکه 40 کیلومتر با مرکز بامیان فاصله دارد و در زمستان ها هم برفگیر است، مخالفت کرد وی گفت: برای توسعه این میدان در محل فعلی دو نیم ملیون دالر بودجه موجود است که مقامات محلی با توسعه آن در محل فعلی مخالفت می کنند، پلان شهر جدید بامیان درست در محوطه میدان هوایی و اطراف آن طرح شده است.

عدم توجه دولت مرکزی و جامعه جهانی به بامیان علی رغم وجود امنیت، صلح و عدم کشت کوکنار انتقاداتی بود که نمایندگان مردم بامیان مطرح کردند، فکوری نماینده دیگر بامیان گفت: در بامیان از لحاظ طرح و پلان کار زیاد شده است، اما به لحاظ عملی کدام کاری صورت نگرفته است. وی افزود از 500.000 نفوس بامیان 180.000 نفر آن زیر خط فقر قرار دارد و 100 فی صد نیاز به کمک دارند.

معاون نماینده سرمنشی ملل متحد نیز گفت: به مردم بامیان اطمینان می دهد که نهایت تلاش خود را برای مردم بامیان انجام خواهیم داد. او افزود: ما مدیون مردم بامیان هستیم که قدم های مثبت برای صلح و پایداری برداشته اند.

انجینر یوسف پشتون وزیر انکشاف شهری نیز اظهار امیدواری کرد که تمویل کننده تمام یا قسمتی از پروژه های ساخت زیربنا در شهر جدید بامیان ( سرک، برق، آبرسانی و فاضلاب ) مشخص گردد تا با ساخت این تأسیسات اولیه، بخش خصوصی شهر را آباد نمایند.

این کنفرانس با این امیدواری ختم شد که تمویل کنندگان در آینده روی این پلان ها و مشکلات بامیان بیشتر غور و توجه نمایند.
گفتنی است که سال گذشته نیز کنفرانس تمویل کنندگان در بامیان برگزار شد.

کنفرانس ماستر پلان فرهنگی و شهری بامیان

قرار است امروز کنفرانس تمویل کنندگان ماستر پلان فرهنگی و شهری بامیان در سالن ولایت دایر گردد.
مهمانان خارجی، سفارت خانه ها و وزارت خانه ها دعوت شده اند که برای تطبیق پلان شهری بامیان تعهد بسپارند.

شهر جدید بامیان واقع در دشت عیسی خان در این ماستر پلان فرهنگی و شهری نیز گنجانیده شده است. این ماستر پلان سه سال پیش به تصویب دولت و یونسکو رسیده است و برای برخی از پروژه های آن مانند سرک، برق، استملاک زمین های شخصی و آبرسانی آن به علاوه انتقال میدان هوایی و پی آر تی با مشکلاتی روبرو است.

دیده شود که شرکت کنندگان چه وعده ها و تعهداتی را می دهند.

شبکه حمایت از اطفال در معرض خطر

روز گذشته محفل اختتام تربیت پروژه کارمندان اجتماعی شبکه حمایت از اطفال در معرض خطر در دانشگاه بامیان برگزار گردید.
در این پروژه سی تن از کارمندان اجتماعی به هدف حمایت و دخالت در زمینه حقوق اطفال در معرض خطر آموزش سه هفته ای را گذراندند.
اطفال مهاجر، یتیم، بی سرپرست،معلول، کارگر، در معرض ازدواج اجباری را اطفال در معرض خطر می گویند.
آنان یاد گرفتند که چطور از حقوق اساسی چون زندگی، تفریح، تربیت و آموزش این اطفال حمایت کنند و در برخی مورد مداخله کنند.
این پروژه را یونیسف تمویل کرده بود.
بیش از پانزده موسسه مرتبط با حقوق اطفال زیر نظر ریاست کار و امور اجتماعی در این پروژه سهم داشت، به شرکت کنندگان این محفل (بیش از صد نفر) نان چاشت مفصل و 5 دالر (ترانسپورت) داده شد.

نفس ایجاد چنین برنامه هایی مفید و یک ضرورت است، اما من فکر می کنم این پروژه ها وقتی می تواند مفید باشد که مردم خود به ایجاد آن مبادرت ورزند و آن وقتی میسر است که احساس نیاز و ضرورت کنند و الا برگزاری این پروژه های پر مصرف آن هم برای مردم فقیر بامیان دردی را دوا نخواهد کرد، مگر آنکه برگزار کنندگان را به نان و نوایی برساند.

رئیس بانک جهانی در بامیان

رابرت زولیک رئیس بانک جهانی دیروز به هدف بازدید از پروژه های همبستگی ملی وارد بامیان شد.
وی در گفتگویی با خبرنگاران گفت: پروژه های همبستگی ملی یگانه برنامه مفید در زمینه حل مشکلات مردم افغانستان است.
همبستگی ملی برنامه انکشاف قریه هاست که مردم هر قریه با ایجاد شورا، پروژه هایی را به این برنامه پیشنهاد می کنند و با سهم گیری خودشان این پروژه را به پیش می برند. بانک جهانی تمویل کننده اصلی برنامه همبستگی ملی در کشور می باشد.
این مقام بانک جهانی را وزیر احیاء و انکشاف دهات همراهی می کرد.

والی بامیان نیز در این گفتگو گفت: مردم بامیان فقیر اند و برای مبارزه با این پدیده، اولویت با ساخت سرک، توجه به مالداری و صنعت توریزم است که با ایشان مطرح کرده ام و وی تمویل ساخت دو سوم سرک بامیان- غوربند- کابل را تعهد کرده که عنقریب به داوطلبی گذاشته خواهد شد.

دیدار رئیس بانک جهانی از بامیان، اگر همراه با تعهد و کمک باشد، آینده خوبی را برای مردم بامیان نوید خواهد داد ورنه ...

۱۳۸۷ مرداد ۲, چهارشنبه

نمایشگاه عکس در بامیان

امروز صبح از سوی یوناما نمایشگاه عکسی در مرکز آموزشی میراث های فرهنگی افتتاح شد.
در این نمایشگاه بیست قطعه عکس از مظفر علی کارمند یوناما (15 قطعه) و سه عکاس دیگر با موضوع زندگی در مناطق مرتفع مرکزی (بامیان- دایکندی) دایر شده است.

مسئول دفتر یوناما در بامیان حمایت و حفظ فرهنگ مردم افغانستان را از وظایف جامعه جهانی خواند و برپایی این نمایشگاه را هم در همین راستا توصیف کرد، همایون خرم، یک کارمند دیگر یوناما، گام برداشتن برای وحدت ملی را از اهداف دیگر این نمایشگاه دانست.

وی افزود: انتظار می رود مردم با دیدن این عکس ها از زندگی، آداب و رسوم مناطق مختلف کشور بیشتر آشنا گردند.( هرچند که این عکس ها مربوط به بامیان و دایکندی بود)، رئیس یوناما به عکاسان محلی بامیان وعده همکاری داد.

والی بامیان نیز خواهان حفظ فرهنگ های غیر محسوس مانند خواندن های هزارگی، لباس پوشیدن و ... شد و از یونسکو خواست که ریاست اطلاعات و فرهنگ را یاری رساند.( هرچند که ریاست فرهنگ تاکنون در این باره گام بر نداشته است)

مظفر علی کارمند یوناما است و عکاس آماتور که ضمن مأموریت های اداری در ظرف سه سال از مشکلات و زندگی مردم خویش عکس گرفته و خوشحال است که آنرا به نمایش گذاشته است، وی افزود: مردم ما از لحاظ اقتصادی فقیر اند اما دارای فرهنگ غنی.

حلیمه رفعت عضو انجمن عکاسی افق، نفس برگزاری این نمایشگاه را برای حفظ فرهنگ مردم هزاره جات مفید می داند اما وی پیام برخی عکس ها در این قسمت ضعیف می داند، وی اشاره می کند که عکس بند امیر یا خزان در دایکندی هیچ ارتباطی با فرهنگ و زندگی مردم مناطق مرکزی ندارد.

بصیر سیرت فوتو ژورنالیست هزاره گی نیز در این مراسم حضور داشت، او خود از برگزار کنندگان این نمایشگاه می باشد.

حماسه اول اسد را بخاطر بسپارید

حضور ملیونی مردم هزاره در کابل و بامیان، نشان دهنده فریاد علیه نژادگرایی و تبار پرستی فاشیستان بود.
خیلی ها دیده نداشتن این نمایش عظیم مردمی را ببینند و خیلی ها هم گزارش ندادند ( متهم به اختلافات قومی شوند) اما واقعیت حضور ملیونی مردم را نمی توان کتمان کرد.

به گزارش منابع مردمی راهپیمایی دیروز کابل علی رغم کارشکنی، ممنوعیت و ممانعت با شکوه تمام برگزار شد، ابتدای راهپیمایان در چوک دهمزنگ و انتهایش در چوک کوته سنگی به طول 5000 متر و عرض 30 متر، تازه راهپیمایان تایمنی و چهار قلعه وزیر آباد و چنداول را هم راهشان را بسته بودند، خود محاسبه کنید تعداد جمعیت را.

مردم هزاره در این نمایش به اثبات رساندند که از فرهنگ صلح، دیموکراسی و اعتراضات مدنی پشتیبانی می کنند، در این حرکت ملیونی و بی سابقه در افغانستان کوچکترین خشونت گزارش نشد، حال آنکه یک مظاهره دو صد نفره، آنهم محصلین در جلال آباد یا کندهار و ... چندین کشته و زخمی و تخریب ساختمان و موتر به همراه دارد.

شب قبل از راهپیمایی وزیران داخله، دفاع و امنیت ملی، خلیلی، کرزی به محقق فشار می آورند که راهپیمایی را لغو کنند، او قبول نمی کند، سخنگوی امنیت ملی از تلویزیون بیانیه نشر می کنند و با تهدید انتحاری مردم را می ترساند، در ساعت 11 شب خلیلی دیپلوماسی حاجی صاحب ها را فعال می کند که مردم را از راهپیمایی باز دارند، اما همه زحمات به هدر می رود.

رسانه های خارجی و داخلی و مدعیان انتشار حقایق چشمان خویش را می بندند، یکی دهها نفر می گوید، یکی صدها و یکی هزاران نفر و خیلی مختصر از کنار این حماسه می گذرد، حاجی آقا (محسنی) نیز که به برکت تبلیغات مذهبی صندوق جادویی اش در بین هزاره ها مخاطب پیدا کرده بود، نیز می خواست کتمان واقعیت کند، اما مگر می شود، اگر من نبینم، دنیا هم نمی بیند، گذشت آن زمان، مردم بیدار و آگاه شده اند.
زنده باد مردم.

۱۳۸۷ مرداد ۱, سه‌شنبه

عکس هایی از تظاهرات بامیان

پسر جان یاد بگیر! برای زنده ماندن در این کشور باید مبارزه کرد

پسر جان دستم را بگیر، منهم فریاد دارم

با تبر آمده است، با زور باید با زبان خودش گپ زد

اوج فریاد علیه تجاوز و آدم کشی- مقابل دفتر سازمان ملل

زنان هم خواهان لغو امتیاز و برتری کوچی ها هستند

انبوه جمعیت، سرک چوک بابه مزاری الی میدان هوایی

شورای ولایتی، شورای علما و برخی مسئولین دولتی پیشاپیش راهیپمایان- چوک رهبر شهید مزاری

فریاد علیه برتری طلبی

هزاران تن از مردم بامیان اعم از زنان، مردان از اقشار مختلف جامعه بویژه مردم عام امروز در بامیان علیه هجوم کوچی ها در بهسود تظاهرات کردند.

محکومیت حمله کوچی ها و بی توجهی دولت، خروج بی قید و شرط کوچی ها از منطقه، جبران خسارت مردم، لغو فرامین ظالمانه، اسکان کوچی ها و حمایت از فرمان اخیر رئیس جمهور از مهمترین خواسته آنان بود، اجتماع بیش از دو هزار نفر از مردم هزاره در مرکز بامیان تاکنون بی سابقه بود، نود درصد بازار بسته بود، تظاهرات از مسجد رهبر شهید آغاز و در مقابل دفتر یوناما با قرائت قطعنامه پایان یافت.
گفتنی است که در یکاولنگ نیز صدها تن در چنین راهپیمایی شرکت کرده بودند و در کابل و دیگر شهرها نیز چنین تظاهراتی برگزار شده است.

عدم هماهنگی درست برگزار کنندگان و عدم استفاده صحیح از خشم و احساسات آنان از نقاط ضعف این راهپیمایی بود، بطوریکه مردم خواهان ادامه راهپیمایی تا پی آرتی، حقوق بشر و ولایت بودند، اما برگزارکنندگان، بزرگان ( شورای علما و شورای ولایتی) به دلیل ترس از عدم کنترل خشم مردم، این راهپیمایی را زود ختم کرده و خود رفتند، مردم هر چند راضی به نظر نمی رسیدند ولی اندک اندک محل تجمع را ترک کردند.

نمی دانم آنانی که دم از نمایندگی مردم، حکومت مردم و ... می زنند، چرا از حضور مردم می ترسند، مگر مردم ما طغیان گر و آشوب گرند در دیگر جاها از چنین اجتماعی حداکثر استفاده می گردد و آنوقت مسئولین ما، فرار می کنند.

شهید

از کابل یکی از اقوام دیشب تلفنی گفت: حاج جواد پسر علی یاور از قریه دالکه سرخ آباد در جنگ کوچی ها روز شنبه کشته شده و جنازه اش بعد از یک روز ماندن در کوه روز گذشته دفن گردید مراسم ترحیم ....

او مردانه در برابر تهاجم کوچی ها به جبهه مقاومت پیوست و به جمع 19 شهید امسال حماسه بهسود پیوست.
روحش یاد و یادش گرامی باد.

یکی از دوستانی که تازه از منطقه بهسود به بامیان آمده بود گفت: وسعت آوارگی و حالت جنگی در دو ولسوالی بهسود غیر قابل تصور است، او افزود: من در کتابها درباره کوچ و قتل عام هزاره ها در زمان عبدالرحمن جابر چیزهایی خوانده بودم، اما آنرا اکنون در بهسود به عیان دیدم.

اشک یک مرد

دیروز یکی از دوستان که تازه از بهسود برگشته بود، مصاحبه صوتی آورده بود از صدای مردم و آوارگان بهسود، آنها خواستار آن بودند که صدایشان به گوش جهانیان برسد، در میان صداها، داکتر محمد امیر توکلی از قریه کوته سبز درخت بند سرای بدآسیاب مرکز بهسود مرا بسیار متأثر ساخت.

او در پایان این گفتگو از روی یأس و نومیدی از دولت، جامعه جهانی، امنیت، صلح، دیموکراسی و ... با گریه پاسخ می دهد: "مردم خود غیرت و همت کنند و از منطقه خو دفاع کنن، غیر از خدا کسی به درد مو نمو خوره".
یک مرد افغان و هزاره در مشکلات بسیار صبور است و غیرت و غرور زیادی دارد، اگر یک مرد گریه کند معنای زیادی دارد.

خدایا، گریه یک مرد را هرگز نشان نده!

۱۳۸۷ تیر ۳۱, دوشنبه

ضعف اردوی ملی در بهسود

عبدالرضا رضایی نماینده ولایت میدان وردک در یک گفتگو از ولسوالی حصه دو بهسود از نقش ضعیف اردوی ملی در بهسود انتقاد کرد.

پس از اولین تعرض کوچی ها در ساحات کجاب تعدادی از نیروهای اردوی ملی، برای جلوگیری از شدت منازعه وارد این منطقه شده و بر اساس تقسیم بندی هیئت رئیس جمهور آنها از میرهزار الی تیزک کجاب و پلیس ملی از میرهزار الی دهان اوجی حایل شدند.

تعرض دوم کوچی ها که منجر به سقوط بخش های زیادی از حصه اول شد، از منطقه تحت کنترل اردوی ملی صورت گرفته است و اردوی ملی در خوشبینانه ترین فرض ناظر بوده و در بدبینانه ترین حالت همکار و مباشر، مردم از نقش پلیس ملی راضی هستند.

بر اساس گزارش منابع موثق فعلا"(دو روز پیش) ازجنوب سرک کابل- بهسود از منطقه دوست قول الی دهن تنور و آبدره ( آو دله ) تحت کنترل کوچی ها است.

بازگشایی راه غوربند

روز گذشته مردم شیخعلی راه بامیان- غوربند را باز کردند.
آنها از ده روز پیش راه را مسدود کرده بودند، ( به طول 20 کیلومتر سرک را بسته بودند) دولت به آنها قول داده که در ساحه آنها یک ولسوالی جدید ایجاد خواهند کرد.

ایجاد یک واحد اداری جدید برای مردم هزاره نشین شیخعلی خبر خوبی است،(دره غوربند ولایت پروان تا حالا چهار ولسوالی دارد-سیاه گرد، شینواری، لولنج و سرخ پارسا و شیخعلی در حالیکه ورس با داشتن دهها دره، هزاران نفوس یک ولسوالی دارد) دیده شود که دولت به این وعده شان وفا می کند یا نه؟

بستن راه عام به مدت ده روز هرچند به قصد حق خواهی باشد، جرم است و باج خواهی، باید دولت عاملین این جرم را هم مجازات می کرد.

تلویزیون ملی و کوچی ها

بالاخره تلویزیون ملی ( مصرف کننده بودجه بیت المال) هم سکوت خود را در قبال کوچی ها شکستاند، شب گذشته فرمان رئیس جمهور و بیانیه شورای اقوام مختلف کوچی ها را یکجا نشر نمود و آژانس خبری دولتی باختر نیز فرمان رئیس جمهور و بیانیه فوق را تحت یک عنوان نشر کرده است.

بیانیه و فرمان شبیه هم به نظر می رسد و دوستان هم هر دو را یکجا نشر کرده اند، در این بیانیه برخی رسانه ها هم متهم به یکجانبه گرایی هم شده اند( کور خود و بینای دیگران).

در بیانیه کوچی ها از قباله و فرمان هم یاد آوری کرده اند.

والی، شورای ولایتی ومردم

دیروز قرار بود والی به خواست شورای ولایتی در برابر مردم به سئوالات آنها پاسخ گوید و غایله آنها ختم گردد.
اما، والی صاحب در یک سفر غیر منتظره به کابل رفته بود و از شورای و لایتی و مردمی که جمع شده بودند، تلفنی عذر خواسته و خواهان تبدیلی جلسه به ساعت 3 بجه شد.

اما شورای ولایتی و مردم این خواست را نپذیرفتند، این کار را بی احترامی دانستند و موضوع کوچی ها در آجندا قرار گرفت.
بهانه خوبی بود برای رفع اختلاف این دو نهاد اما مگر وقایع را می شود پیش بینی کرد! کمی هماهنگی قبلی می توانست این سوء تفاهم را برطرف کند که این کار نشد و دیده شود که تا کی این معضله حل ناشده باقی خواهد ماند.

کوچی ها می روند

چقدر سخت است خدایا، برادران ما (اقوام باهم برادر) دارند می روند، به کجا؟ به محلات خزانی و زمستانی شان، یعنی بهار و تابستان آینده برخواهند گشت؟ بله، چی خیال کدی.
سباوون ( پشتون، گلبدینی ) باید خساره اقتصادی ناشی از ترک پیش از موقع این قوم برادر را سنجش نماید تا رئیس صاحب پرداخت نماید ( رئیس صاحب مزه زور چطوره؟ )

ارگانهای عدلی و قضایی باید اسناد و قباله های (فرمان یعقوب خانی) شان را بررسی نماید و قبل از کوچ بهاری راه حل جستجو نماید.
پلیس و اردو باید امنیت بازگشت شان را تأمین کنند.

کشته ها و آوارگان هزاره چی! مثل سال گذشته، پنجاه هزار افغانی تعلق خواهد گرفت و بعد از کمیشن گیری های والی، ولسوال، کمیسیون و هیئت، مقداری ناچیزی به زن و بچه اش خواهد رسید و باز هم روز از نو کمیسیون بازی، هیئت سازی و ... از نو.

و فرصت طلبان هم طلبکارانه ادعای قهرمانی خواهند کرد و بر تقسیم غنائم بدست آمده جنگ خواهند کرد.
و اما مبارزات مدنی مردم به پیروزی رسید، زنده باد مردم!!

۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

5000 خانواده آواره؛ چرا؟

جدیدا" 5000 خانواده از ولسوالی های بهسود 1 و 2 آواره شده اند، ترس از جنگ و هجوم کوچی ها دلیل اصلی این آوارگی است.
آیا کوچی ها اینقدر قدرت، امکانات و نیرو دارند که 5000 خانواده را مجبور به فرار کرده اند یا محلات آنها را تصرف کرده اند؟

به نظر می رسد، عوامل زیر در این قضیه دخیل باشد.
1- کوچی ها از نظر تعداد زیاد نیستند، اما توانسته اند که با حرکات سمبلیک، ایجاد رعب و وحشت عمومی نمایند.
2- مردم محل که عموما" دهقان اند و صاحب زمین نیستند (صاحبین زمین به کابل یا خارج مهاجر شده اند) انگیزه ای برای ریسک، دفاع و مقاومت ندارند.
3- کسانی که در برابر هجوم کوچی ها مقاومت می کنند نیز از انگیزه قوی، سازماندهی منسجم و مدیریت قوی و سالم برخوردار نیستند.
4- تلویزیون فردا(تلویزیون محقق) نیز با نشر فیلم هایی از منطقه که به تکرار روی کشته ها و آواره ها فوکس می کند، علاوه بر اینکه برتقویت کینه و دشمنی بین اقوام کمک می کند، باعث شکست روحیه مردم نیز می گردد.

۱۳۸۷ تیر ۲۹, شنبه

افغانستان و حق بر توسعه

در آخرین روز اقامت دوست و یار قدیمی محمد صادق دهقان که حالا برای خود کسی شده را ملاقات کردم، او کتابی را که خودش تألیف کرده بود به من هدیه داد "افغانستان و حق بر توسعه".
او در این کتاب با توجه به اسناد بین المللی اثبات می کند که افغانستان حق توسعه بر کشورهای پیشرفته دارد، زیرا دوران جنگ، ما عقب ماندیم، در این عقب مانی آنها هم سهیم اند و حال باید سهم خود را ( 7 فی صد تولید ناخالص ملی ) برای توسعه افغانستان هزینه کنند.

پس کرزی صاحب دیگه حق نداری کمک های جهانی به افغانستان را گدای گری بخوانی، این حق ماست، از کشورهایی که کمتر حق خود را ادا کره باید حق خود را تمام و کمال بگیریم.
صادق را از کودکی و خانواده اش می شناسم، او اینک فوق لیسانس حقوق دارد، معاون اداری دانشگاه کاتب است، شاعر و ادیب شناخته شده است و ید طولانی در مطبوعات و نویسندگی دارد.

او را در استاد سرا- کاتب ملاقات کردم، با چند تن دیگر از اساتید این مرکز علمی هزارگی هم آشنا شدم، صادق کتابش را به پدر کلانش و داکتر سیما سمر که برای تحقق حقوق مردم افغانستان زحمت می کشد، تقدیم کرده است، هرچند که فرصت نکرده است، عین کتاب را خدمت ایشان تقدیم کند.

این کتاب توسط نهاد فرهنگی بنام سراج چاپ شده و انتظار می رود به زودی به علاقه مندان کتاب عرضه شود.

انجمن نویسندگان بامیان

بالاخره انجمن نویسندگان بامیان هم تشکیل شد.
محمد اسماعیل ذکی رئیس انجمن و روح الله دانشیار، محمد رضا رهیاب و امین ابتهاج از اعضای این انجمن اند که امروز در تالار دانشگاه بامیان اعلام موجودیت نمودند.

نبود یک مرکز فرهنگی برای فرهنگیان بامیان، از ضروریاتی بود که ماهها پیش با یکی از شاعران بامیان در میان گذارده بودم، این دوست را تشویق کرده بودم که این نهاد را تشکیل بدهید، برای انسجام فرهنگیان جای خوبی است.

امروز خوشحالم که این ایده به منصه ظهور رسیده است.
امید است که این انجمن از گزند فساد و سیاسی کاری و قدرت طلبی دورماند و به تولید اندیشه و فکر و راهنمایی جماعت تشنه علوم و معرفت بپردازد، دیده شود.

امتحان شمولیت طلبگی

دارالعلوم وعده شده حنیف اتمر که قرار بود ظرف شش ماه ساخته شود، بعد از 18 ماه اینک آماده پذیرش طلبه می باشد.
در حدود 400 متقاضی تحصیل علوم دینی امروز در بامیان برای این مرکز امتحان دادند تا عده محدودی پذیرش گردند.

دارالعلوم دینی بامیان که به شکل عصری ساخته شده است، کوشش دارد که طلبه های علوم دینی را در بامیان آموزش دهد، تا آنها مجبور نشوند به کشورهای همسایه بروند که با افکار شسته شده بازگردند.

مدیریت این مرکز علوم دینی را علمای شیعه ( شورای علمای بامیان) و علمای اهل سنت به عهده دارند.
اینکه مردم ما به شدت سنتی اند و گرایش به مذهب دارند، جای شکی نیست، اما نگرانی وجود دارد که این مرکز نتواند به اهدافش که آشنایی طلبه ها با علوم دینی است، برسد و باز هم علمای متحجر و سنتی تربیت کنند و همچنین تردید دارم که ملاهای شیعه و سنی در کنار هم گذران کنند!!

دایکندی و گروگان گیری

دو کارمند فرانسوی موسسه مجادله بر علیه گرسنگی در نیلی به گروگان گرفته شد.
به نظر می رسد یکتن از قومندانان اسبق در پشت قضیه قرار دارد.

برخی مردم از این اقدام خوشنود اند، آنها می گویند: مردم نیلی "غیرت" کرده اند و چشم شان را "صدقه"، هزاره ها برای اولین بار است که ایجاد ناامنی می کنند، اگر دیگران می توانند و مورد توجه واقع می شوند، هزاره ها چرا نکنند؟

اما نتیجه؛ این موسسه اعلام کرده است که کلیه فعالیت هایشان را در افغانستان فعلا" متوقف کرده اند.
دست زدن به هرگونه اقدام غیر انسانی، حتی برای مقاصد انسانی، جواز ندارد.

پزشکی اینترنتی در بامیان

چهار شنبه هفته گذشته بخش جدیدی بنام Tele medicin در شفا خانه بامیان تهداب گذاری شد.
تشخیص و مشوره دهی بیماری ها از طریق اینترنت که این شفاخانه را با شفا خانه فرانسوی ها در کابل و شفاخانه آغا خان در کراچی وصل می کند از خصوصیت مهم این بخش است.

این پروژه به هزینه چهار لک دالر آمریکایی توسط پی آر تی نیوزلند راه اندازی گردید.
شفا خانه بامیان که رو به توسعه است در محوطه کوچکی در کنار دانشگاه بامیان قرار دارد که ساخت این تعمیر از فضای سبز موجود آن کاسته است.

این شفا خانه توسط بخش صحی آغا خان اداره می گردد، مردم زیادی، حتی شورای ولایتی از عملکرد پزشکان و پرستاران این شفاخانه ناراضی اند، آنها بیشتر به خود می پردازند تا به بیماران.

افتتاح بخشی کاملا" مدرن در شفاخانه بامیان گامی مهم و ارزنده است، البته اگر استفاده درست از آن صورت بگیرد، نه اینکه کارکنان چت و وب گردی کنند و مریضان هم چنان علاف و منتظر.

افتتاح دومین بانک در بامیان

روز پنجشنبه 27 سرطان، عزیزی بانک در بامیان افتتاح شد.
کابل بانک اولین بانکی بود که سال گذشته افتتاح گردید، این بانک ها خصوصی اند.

عزیزی بانک در کنار کابل بانک- ساختمان حاج مهدی ( کاکای خلیلی) - بازار بامیان افتتاح شده است.
در تنها بازار بامیان ساختمان های مدرن وشیک موجود نیست، ساختمان حاج مهدی که دو بانک فوق الذکر در آنجا افتتاح شده است یکی از معدود ساختمانهای نیمه مدرن بامیان است، این بازار در زمان خلیلی ساخته شده و طبعا" هم بیشترین سهم به دوستان، اقارب و قومندانان داده شده است.

معطل ماندن پروژه شهر جدید بامیان، توسعه و انکشاف (تعمیرات جدید) را مختل کرده است.
این بانک ها خصوصی است و بعضی سهولت ها را نظیر انقال پول و گردش پول به طور اینترنت، پرداخت معاش کارمندان دولت و ...را ایجاد کرده است، اما مردم بامیان به فرهنگ بانکداری آشنا نیستند و از سویی خصوصی بودن این بانک ها و عدم تضمین کافی عواملی است که بانک اولی مراجعه کننده کمتر داشته است، دیده شود که عزیزی بانک با این چالشها چگونه کنار خواهد آمد.

۱۳۸۷ تیر ۲۷, پنجشنبه

آمادگي براي بازگشت به باميان

برنامه كارم در كابل تمام شده است و بايد به فكر رفتن بود، به چهارراه شهيد كتابفروشي عرفان كه دختر خانمي مسئول فروش بود، رفتم مقداري كتاب خريدم،‌ به كتابفروشي طراوت كه جنب تلويزيون تمدن است تعدادي كتاب مخصوص كودكان خريدم.

روبروي كتابفروشي طراوت مدرسه خاتم النبيين است و رفت و آمد مردم كنجاوم كرد كه بروم ببينم چي خبر است، بمناسبت سيزده رجب جشن است،‌ همراه كتاب ها و تلاشي نگهبانان براي اولين بار وارد اين مدرسه ديني كه به سبك معماري ايراني،‌ آجر نما ساخته شده است، شدم.

كسي از من راهنمايي محل محفل را پرسيد، گفتم برادر نابلدم،‌ بدنبال چند نفري كه وارد بود رفتم، مدرسه عظيم مانند دانشگاه رضوي مشهد و مدرسه امام خميني قم و شايد هم بزرگتر، محفل در زير زمين برگزار بود و در دروازه وردي شربتي از پودر هاي خوراكي درست كرده بودند و به مردم مي دادند،‌ چند دقيقه اي را تماشا كردم و از ترس اينكه دوستي مرا نبيند يا كمره تلويزيون تمدن مرا شكار نكند، برآمدم.

به طرف پل سرخ در حركت بودم كه در كوچه محقق پهلوان ازدحام جمعيت ديده مي شد، رفتم ببينم كه چي خبر است، خانمي داشت با خبرنگار تلويزيون فردا مصاحبه مي كرد، گوش را تيز كردم،‌ او مي گفت براي ابراز بيعت با محقق آمده اند، محقق سه روز است در خانه اش اعتصاب غذا كرده است.

اعتصاب غذا براي مردم بهسود كه در جنگ كوچي ها در حال شكست و فرار اند.
بيرون آمده ديدم چند موتر گل پوش، آنهم مردمان هزاره گي، به مناسبت سيزده رجب عروسي دارند امشب.

يكي جشن مي گيرد، يكي اعتصاب غذا مي كند، يكي جنگ مي كند و آن ديگري عروسي برگزار مي كند.

سيما سمر غرور هزاره

صبح اول وقت براي كاري در كميسيون مستقل حقوق بشر رفته بودم،‌ در شعبه اي كه كار داشتم نشسته بودم به بيرون نگاه مي كردم، موتر كروزن داكتر سيما سمر وارد شد و بادي گاردهايش دروازه موتر را باز كرد و بانوي سفيد پوش،‌افتخار مردم هزاره با اقتدار پايين آمد و وارد دفتر كارش شد.

سيما سمر را چند روز پيش از تلويزيون الجزيره در سودان ديده بودم، به اين زودي به كابل آمده و در دفتر كارش.

امروز سيما سمر را بسان فرشته نجات مليت محروم هزاره كه با غرور و اقتدار گام بر مي داشت ديدم،‌ درباره اين افتخار آنطور كه ايجاب مي كند نشناخته ايم، بايد سيما سمر را بيشتر شناخت و بيشتر شناساند،‌ اين ضرورت مبرم جامعه امروز است.

کرزی و انتخابات

چند روز پیش دوستی که با جبهه ملی نزدیک است تحلیل داشت که تیم کرزی موافق برگزاری انتخابات نیست و با نا امن نشان دادن کشور می خواهد از طریق دایر کردن لوی جرگه مشروعیت دوباره به دست بیاورد.

درست همین تحلیل را راننده موتری که ما را از بامیان به کابل آورد داشت ( افزایش شعور سیاسی مردم)
و امروز هم لوی ثارنوال جنجالی که به علت اعلام کاندیداتوری ریاست جمهوری برکنار شد، کرزی و تیم اش را متهم به انحصار گرایی می کرد.

مردم با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم می کنند و سیاست مداران به فکر انتخابات اند.

قتل دو زن در غزنی

روز گذشته طالبان دو زن را در غزنی به جرم زنا و واسطه گری زنا با نیروهای آمریکایی به قتل رساندند و تصویر این عمل خود را از طریق تلویزیون های داخلی به نمایش گذاشتند.

بعد از این تصویر تلویزیون طلوع با یکی از دوستانم مصاحبه ای انجام داد که وی این عمل را از دید حقوق بشر که بدون محاکمه انجام شده محکوم کرد.

برخی دوستان امروز از این عمل طالبان ابراز رضایت می کردند، آنها می گفتند که زنا و اعمال خلاف اخلاقی زیاد شده است و حقوق بشر نباید با این اعمال مخالفت می کرد.

مطبوعات وطنی و زحمت ناقی

به محض رسیدن به کابل-برچی سراغ دکانهای عرضه مطبوعات (قرطاسیه فروشی) به هوای یافتن روزنامه رفتم، اما نه هنوز مردم برچی روزنامه خوان نشده اند، از پل سوخته روزنامه های هشت صبح، افغانستان، پیمان و راه نجات و هفته نامه های مشارکت، کابل، غزنی، رسانه، جامعه را خریدم (مردم برای مطبوعات پولی نمی پردازند).

با شوق تمام شروع به مطالعه آنها کردم، اما بعد از نیم ساعت مرور آنها تمام شد و چیز تازه و به درد بخور نیافتم، بجز مطلبی از کاظم کاظمی در روزنامه پیمان که فرق "است" و "هست" را توضیح داده بود.

فهمیدم که گناه مردم نیست که روزنامه نمی خوانند و گناه اهالی مطبوعات هم نیست که فارغ از مخاطب نوشته می کنند و رایگان توزیع می کنند. (فند و پروژه است که باید تطبیق گردد)
اگر وضعیت مطبوعات ما چنین باشد، در چند سال آینده دچار سرخوردگی خواهیم شد، نباید به کمیت آنها بنازیم (بیش از 20 رادیو، 15 تلویزیون، 15 روزنامه و دهها هفته نامه و ماهنامه در کابل)

آقا کیفیت مهم است نه کمیت! ورنه زحمت ناقی است.

۱۳۸۷ تیر ۲۴, دوشنبه

کابل رفتن با هزار دلهره

برای کاری رسمی امروز به همراه چند همکار به کابل آمدم، روز گذشته راههای رسیدن به کابل را جستجو کردم، راه غوربند را مردمان شیخ علی بسته اند و قسم خورده اند که تا به مقصود نرسند باز نخواهند کرد (مملکت هرج و مرج است، بگذار آنها هم ماهی مقصود صید کنند)، راه هوایی را که یک شرکت خارجی "پکتیک" و یوناما با هواپیمای کوچک خود، آنهم برای خواص در اختیار دارد، فعلا" رزور است.

می ماند راه دره ترکمن- سرخ پارسا- لولنج -غوربند و راه دره شکاری -شمال-کابل و راه میدان شهر-کابل.
راه اول و دوم هر کدام بیش از 15 ساعت و هزینه 1200-1500 فی نفر و راه سوم که هشت ساعت و 600 افغانی هزینه دارد، خالی از خطر طالبان نیست.

ریسک راه سوم را پذیرا شدیم، هرچه باداباد، ان شاء الله که... ساعت 2 نصف شب موتر را سوار شدیم، یک نفر کم داشتیم، دو ساعت معطل شده و 4 صبح راه افتادیم، 6 صبح در زیر کوتل حاجی گگ از ترس مریض نشدن از غذاهای بین راه در هوتل" شش پر" ماست صرف کردیم ( بماند که کدام آدم عاقل برای سفر 140 کیلومتری ساعت 2 صبح راه می افتد و 6 صبح ماست می خورد)

رفیقانی را در راه دیدیم که راه دره ترکمن را انتخاب کرده بودند، آنها می گفتند اگر به ما طلای سرخ هم بدهید از جلریز- میدان شهر نمی رویم.

بالاخره ساعت 10 به نقطه مورد نظر که ضربان قلب را تند تر می کرد رسیدم، از بازار ولسوالی جلریز گذشته بند خوجه الی بند مامکی محل حاکمیت مجاهدین امارت اسلامی، در بازار ولسوالی پسته پلیس مشاهده گردید، در این معبر مورد نظر چیز مشکوکی ندیدیم، به جز چند شعار که با رنگ سیاه بر دیوار سفید کلینیک نوشته بوند" مرگ په آمریکیه و زنده باد مجاهدین".

شب قبل از سفر تمام اسناد، مدارک و کارت هویت و سایر وسایل و اجناس را به دقت چک کرده بودم که اگر ملاصاحب ها تلاشی کردند، وسیله ای کفریه به دستشان نیفتد، خیلی سبک بار بودم، غیر چند جوره لباس افغانی و موبایل (که چاره نداشتم) هیچ چیزی همراه نداشتم تنها مشخصه ام تراشیدن ریش بود که بارها خود را لعنت کرده بودم که پلان سفر از قبل طرح شده بود، چرا ریش را تراشیده بودی؟

قبل از رسیدن به نقطه فوق موبایل را به خانم همکارمان که برای اولین بار برقع سر کرده بود دادم، او در مدت عبور از منطقه خطر جانش به لب رسیده بود، نزدیک بود خفه شود.

هرچه صلوات، آیت الکرسی و چهار قل بود خواندیم و خود را حصار کردیم.
موتر وان نقطه ای را نشان داد که چند وقت پیش چندین تانک و کانتینر مربوط به آمریکایی ها را طالبان در آنجا آتش زده بودند.

بالاخره به سرک پخته - انتهای حاکمیت طالبان- رسیدیم، خوشحال و خندان همکاران با موبایل هایشان همراه دوستان و اقارب تماس گرفتند که به خیر و سلامت از خطر جسته اند.

سرک کابل بامیان در حدود 15 کیلومتر قیر شده است و کار ساخت کانال و دیواره های محافظ سرک تا انتهای پروژه- کوتل اونی- رسیده بود اما از دو هفته به این طرف به علت اختطاف یک انجینر چینایی - شرکت تطبیق کننده- فعلا" کار متوقف است.

در منطقه دوست قل چندین موتر حامل اثاث - مهاجرین بهسود- هم مشاهده کردیم.
در ولسوالی جلریز در منطقه خطر زنان زیادی را مشاهده کردیم که با برقع در حال رفت و آمد بودند و حتی چند تایشان لب سرک برای انتقال شان به موتر ها دست تکان می دادند.

بیم، ترس، هراس، دلهره و نصف جان شدن بخشی از زندگی مردمان هزاره است که می خواهند به کابل بیایند.
بخشی از آن شایعه و بزرگ جلوه دادن نیروهای مخالف و جنگ روانی است.

۱۳۸۷ تیر ۲۳, یکشنبه

شاروالی و شهر جدید

شاروال: شهر جدید در دست عیسی خان ساخته خواهد شد، موجودیت میدان هوایی 266 نمره رهایشی و 20 بلاک تجارتی را اشغال کرده و PRT هم 144 نمره رهایشی و 8 بلاک تجارتی را اشغال کرده است.

در روزهای آینده نمرات تجارتی به داوطلبی گذاشته و نمرات رهایشی بالا و پایین میدان توزیع میشود و کمیسیونی روی سرک، برق و کانالیزاسیون آن کار می کند.

پی آر تی و میدان هوایی حالا حالا هستند، بهانه خوبی است برای شاروال صاحب.

داکتر مشاهد و تفریح

داکتر مشاهد رئیس کمیسیون اصلاحات اداری در بامیان آمده بود، آجندا داشت که با والی و شورای ولایتی جلسه جداگانه داشته باشد.
روز ورود به بامیان همراه والی به گردش دره فولادی رفت و بعدش هم به گردش بند امیرو بعدش هم رفت کابل

شورا خیال کرد که والی عمدا" وی را از جلسه با شورا باز داشته است.
والی می گوید: مشاهد به علت مصروف شدن به سیر و سیاحت جلسه ای که با من قرار بود بگذارد هم یادش رفت.

شورا این مسئله را عقده گرفت و جنجال راه انداخت، حال که دعوا خیلی چاق شده است.

نقش شورای ولایتی در تصمیم گیری

شورای ولایتی: ما در جلسات تصمیم گیری ولایت سهم نداریم؟

والی: شورای ولایتی عضویت کمیته انکشاف ولایتیPDC، مجلس اداری، کمیته حکومت داری و قانون، کمیته دایاگ، کمیته توزیع زمین، کمیته زمین های غضب شده، کمیته استخدام و اصلاحات اداری، آفر گشایی قراردادها، کمیته دفاع از معارف، کمیته حالات اضطرار، کمیته سرشماری عضو هستند.


تصمیم گیری های ما در کمیته های فوق انجام می شود که در تمام آن شورا عضو هست.

پول در سیف ولایت

والی: دوستان می گویند چرا فلان پروژه، فلان پروژه ساخته نمی شود؟ آنها فکر می کنند که پول در سیف ولایت آماده است تا به محض پیشنهاد پرداخت شود، یک پروژه از مرحله پیشنهاد، سروی، منظوری، اعلان، ارزیابی و ... مدتی را وقت می گیرد.

جمنازیوم (استادیوم) و موزیم

شورای ولایتی: چرا در بامیان جمنازیوم و موزیم ساخته نمی شود؟
والی: طوفان و رئیس اطلاعات و فرهنگ کجاست که جواب دهد؟

آمر المپیک تشریف نداشتند و رئیس صاحب در سفر کابل به سر می برند.
روسا اکثرا" کابل اند، چون خانه هایشان در کابل و بر مردم بامیان منت می گذارند و خدمت می کنند، بیچاره ها حق ندارند هفته ای سه روز را در خانه باشند؟

اگر این کار را نکنند حقوق زنان و اطفال شان نقض نخواهد شد؟

خلیلی هم زور ندارد

بامیان یک بازار بیشتر ندارد، آنهم در کنار رودخانه ، این رودخانه دیوار استنادی خوبی ندارد، حالا که به مدد خشکسالی خطری حس نمی شود، اما اگر در وقت سرخ آبی سیلی بنیان کن سرازیر شود تمام اقتصاد بازاریان را آب خواهد برد.

برای ساخت این دیوار پروپازل ها ساخته شد، سرابی گفت: یکبار از خلیلی معاون دوم درخواست کردم که از صلاحیت اش استفاده کند و به وزارت احیاء و انکشاف دهات دستور ساخت این دیوار را بدهد اما اما چند سال از این خواست می گذرد و...!

شهرک مهاجرین یا کارخانه ذوب آهن

چند سالی ریاست امور مهاجرین ادعا داشت که در دشت قشقه (شش پل) شهرک برای مهاجرین می سازد، گاهی نبود بودجه مانع بود و گاهی اشکالات فنی(تخنیکی) هزاران مهاجر هم فورمه پر کردند و کمیسیون ها تشکیل شد و شورای ولایتی هم عدم ساخت این پروژه را یکی از بهانه هایی برای حمله به والی انتخاب کرده بود.

داکتر سرابی گفتند که انجینر عادل وزیر معادن این منطقه را برای ساخت کارخانه ذوب آهن مناسب تشخیص داده است.
وزیر معدن هفته گذشته در بامیان گفت که با اکتشاف معدن آهن حاجی گگ بامیان آینده درخشانی خواهد داشت.

حال به نظر شما در آنجا شهرک مهاجرین ساخته شود بهتر است یا کارخانه ذوب آهن؟

اتمر به وعده اش وفا نکرد

در اوایل سال 1386 حنیف اتمر وزیر معارف به بامیان آمد، وعده داد که تعمیر دارالمعلمین بامیان در ظرف چند ماه آینده روی دست گرفته خواهد شد.

یکی از سئوالات عدم ساخت این تعمیر بود که داکتر سرابی گفتند وزیر به وعده اش وفا نکرده است، باید همگی از وی سئوال کنیم.

مستوفیت همکاری نکرد

برگشت 80.000 دالر سئوال دیگر بود که بعد از مناقشه در مورد تاریخ وصول و بازگشت بالاخره مدیر اداری گفت: بازگشت این پول آنهم در پایان سال مالی از جانب مستوفیت (نماینده وزارت مالیه) قانونی بوده است ولی وی می توانست همکاری کند تا این پول باز نگردد.

محترم زلمی مستوفی از قوم تاجک سیغان می باشد، لابد نخواسته است که این پول صرف ... شود.

ورکشاپ نود هزار دالری

از جمله سئوالات شورای ولایتی مصرف بیش از یک ملیون دالر در سال در مرکز ارتقای آموزش های مسلکی PPD بود که روز گذشته نماینده این مرکز صرف درباره دستاورد های آن پاسخ داد(قبول ضمنی میزان بودجه مصرف شده).

وی گفت ما در سال گذشته 372 نفر را آموزش مسلکی داده ایم.
این پروژه توسط NZAID & USAID تمویل شده و توسط بنیاد آغا خان تطبیق می گردد.

اندکی محاسبه ما را به نتایج جالبی می رساند، از مبلغ اضافه بگذریم، فقط یک ملیون دالر را بر 372 تقسیم کنیم، به ازای هر نفر حدودا"2700 دالر مصرف شده، این مرکز ورکشاپ های یک هفته ای برگزار می کرده است، یعنی در هر روز برای هر نفر 450 دالر، اگر اشتراک کنندگان هر ورکشاپ را 30-35 نفر بگیریم برای هر ورکشاپ 90.000 دالر مصرف شده است.

دانشگاه کاتب که یک موسسه آموزش عالی خصوصی است از هر نفر در هر سمستر (چهار و نیم ماهه) 500 دالر می گیرد (در پایتخت) و PPD و بنیاد آغا خان برای ورکشاپ شش روزه به ازای هر نفر 2700 دالر هزینه کرده است!! (در بامیان)
تعجب انگیز نیست؟!!

۱۳۸۷ تیر ۲۲, شنبه

پاسخ سرابی

داکتر حبیبه سرابی والی بامیان امروز در جمع دهها تن از متنفذین بامیان به چراهای شورای ولایتی پاسخ داد، عده ای سئوالات را وارد دانست که بارها جواب داده شده اما آنها از آن جوابات معلومات نداشتند، بعضی از سئوالات باید مشترکا" از دولت مرکزی پرسیده شود و عده ای را هم پاسخ داد.

این بار شورای ولایتی نیامده بود، این مجلس در سالن مخابرات تحت کنترل برگزار شده بود، سکوت شرکت کنندگان و عدم سئوالات از والی و مسئولین، حکومت محلی را خوشنود نموده و فکر کردند که قناعت بخش بوده است.

بسیاری از افراد "پرخاشگر" دعوت نشده بود.
حال دیده شود که تصمیم بعدی شورای علما و متفذین بامیان در حل این موضوع چه خواهد بود؟

دختر به عنوان رباح

دختری هشت ساله (در یکی از قریه های هزاره جات) به عنوان سود پول به مردی 25 ساله نکاح شده است، کسی ندارد که دادخواهی کند، مردم هم فکر می کنند، این دختر زن نکاح شده فلانی است و نگهداری اش مسئولیت دارد.

پدر این دختر چند سال پیش مبلغ 7.000 افغانی از کسی پول به عنوان سرسود قرض گرفته بود، او نتوانست پول را به موقع پرداخت کند، پول قرض گرفته شده با سود اش اینک به 50.000 افغانی رسیده است، پدر اکنون فوت کرده است و قرض دار هم آمده دخترش را به جای پول اش برای پسر 25 ساله اش نکاح کرده!

چند وقتی دختر را در خانه اش نگهداری کرده است و یکی و دوبار که داماد قصد نزدیکی (تجاوز) را داشته دخترک مانع شده و بالاخره دخترک را پس به قریه پدری اش تحویل شوهر خواهر اش می کنند، " دیوانه ات را بگیر" آنها در بیم اند و نمی توانند "زن نکاح شده مردم" را بپذیرند.

سودپول یا رباح حرام نیست؟ ما مردم که در دیگر موارد ( حقوق بشر، آزادی، زنان و ...) که خیلی بنیادگرا هستیم؟ و اینگونه با سرنوشت یک انسان معامله (نکاح)می کنیم.

یا اینکه رنگ و لعاب شرعی داده ایم!!

دیوار روی سرک

از روز گذشته سرک غوربند به بامیان، دایکندی و غور در منطقه شیخ علی توسط مردم با ساختن دیوار بسته شده است.
مردم هزاره نشین شیخ علی می گویند که ساختمان ولسوالی باید در منطقه آنها ساخته شوند، نه در منطقه فعلی که تاجیک نشین اند، آنها مدعی اند که فرمان رئیس جمهور را با خود دارند ولی ولایت پروان و دیگر مقامات با آنها تبعیض آمیز برخورد می کنند.

اعتراض حق هر شهروند و باشنده کشور است، اما بند کردن راه عبور و مرور مردم عام به هدف دستیابی به حقوق مصداق روشن باج گیری و قطاع الطریقی است، چه آنکه مسدود کردن این راه فقط به ضرر مردم محروم هزاره بامیان، دایکندی و غور است که از ترس طالبان از مسیر میدان شهر عبور نمی توانند.

بر دولت است که به خواست شهروندان قبل از آنکه به اعتراضات خشن بیانجامد پاسخ دهد و نیز برای دفاع و حمایت از حقوق عامه با متجاوزین به حقوق عامه برخورد قاطع نماید، زیرا اسباب خشونت مشروع را در اختیار دارد.

در ابتدای سال جاری نیز این مردم به مدت یک هفته این راه را بسته بودند، اما با وعده وعید مسئولین باز شده بود و اینک فکر می کنم که وعده ها مثل همیشه به تحقق نیانجامید.

بعضی از دوستان فکر میکنند که آنها هزاره اند و محروم این کارشان خوب است، اما من اینطور فکر نمی کنم ما باید از ارزشهای مدنی، حقوق بشر و دیموکراسی به درستی استفاده کرده و از آن دفاع نماییم نه سوء استفاده.

۱۳۸۷ تیر ۲۰, پنجشنبه

مناظره والی و شورای ولایتی

قرار بود امروز در مسجد رهبر شهید والی و شورای ولایتی موارد اختلاف خویش را در حضور مردم بیان کنند.
این پیشنهاد را شورای علما و ناطقی خشکک به هدف حل و پایان کشمکش ها طراحی کرده بودند.

در ابتدا می خواستند از حضور خبرنگاران جلوگیری کنند که با حمایت مردم و شورای ولایتی این طرح جواب نداد، والی نیامد، شورای ولایتی خواست های خود را به عنوان سئوالات مردم که با چرا؟ شروع می شد، تقدیم مردم کرد.

مردم زیادی آمده بودند که حرف های دو طرف به ویژه جوابات والی را بشنوند.
ناطقی هم که سعی در کنترل مردم داشت، از آنها خواست که یکطرفه، عجولانه تصمیم نگیرند، خوب با دقت حرف های طرفین را بشنوند، اما باز هم مشوره غلط ( مسایل امنیتی، بی حرمتی والی ) داکتر سرابی را از حضور در جمع محروم کرده بود.

به نظر من والی بسیاری از چراها را جواب داشت، بسیاری تقصیر دولت مرکزی بود و بسیاری از خواسته ها و مشکلات حل شان یک شبه مقدور نیست، اگر وی صادقانه با مردم مطرح می کرد مردم هم که شعور دارند و منطقی قضاوت می کردند و نیامدن والی اتوماتیک وار ایرادات شورای ولایتی و عده ای را مهر تأیید می گذاشت.

در پایان این جمع آخوندی بنام مبلغ بامیانی که از والی عقده داشت عقده گشایی کرده و تبلیغات به نفع خود به عنوان مدافع مردم کرد.

پیش روی کوچی ها

بر اساس گزارش شاهدان عینی از بهسود، کوچی ها سه روز پیش از دره کجاب به سمت مناطقی از دایمرداد ( شهر نیرو و کوته فیضک ) حمله کرده و نیروهای مقاومت در مقابل آنها نیز واکنش نشان داده اند، در حال حاضر هم جنگ ادامه دارد.

تعداد زیادی از خانه های مردم توسط آنها حریق شده و بیش از 2500 نفر جدیدا" آواره شده اند.
اردوی ملی و نیروهای حایل هم یا نیستند یا تماشا چی اند.

حال که دولت و جامعه جهانی و آمریکا این جنگ قابل وقوع را وقایه نکردند، مردم خلع سلاح شده چگونه می تواند دفاع کنند و باز هم جنگ، جنگ، جنگ!!

قربانیان و صلح

این دو مادر هرکدام بیش از چهار تن از عزیزان خود را در قتل عام یکاولنگ ( 17 جدی 1379که سه روز دوام داشت و در حدود 300 نفر افراد ملکی بی گناه توسط طالبان کشته شدند) از دست داده اند و اینک با انبوهی از بازماندگان آنها (بیوه زنان و یتیم ها) با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم می کنند.
در اجتماع قربانیان یکاولنگ، آنها خواهان پیگری قاتلین عزیزان شان می باشد، آنها خواهان انتقام و محاکمه اند.

انتقام؛ چیزی که برنامه عدالت انتقالی از آن بیزار است، این برنامه به هدف ترویج صلح، مصالحه، عدم تکرار جنگ و زندگی مرفه برای آینده است، به نظر می رسد که مردم یکاولنگ سخت به این برنامه نیازمند اند، تا با گذشته تسویه کنند، اگر با آنها زیاد صحبت شود، آنها به حداقل هم راضی می شوند، معذرت خواهی عاملین!!

آنها ناراحت بودند که هنوز عاملین بر سر قدرت اند، فعالان حقوق بشر و تأتر ا-خ 5787 به آنها یاد آور شد که خودتان با تشکیل نهادهای مدنی می توانید خواسته تان را پیگیری کنید به عاملین رأی ندهید، خواب آرام را از چشمانشان بگیرید تا آنها بیایند در مقابل تان پاسخگو باشند.

مسئله دیگر که در بین قربانیان یکاولنگ جدی است، آن این است که بیشتر آنها از قوم سادات هستند، آنها کسان دیگری را غیر از طالبان مسئول کشتار و قتل عام می دانند که باید این حقایق برایشان روشن گردد تا آنها بین خادم و خائن فرق قایل شوند.
برای رسیدن به صلح حقیقی، پایدار و واقعی نیازمندیم که به خواست و نظر قربانیان ( 70 درصد ملت افغانستان) رسیدگی شود.

۱۳۸۷ تیر ۱۸, سه‌شنبه

قربانیان یکه ولنگ

قرار است فردا در جمع قربانیان کشتار های دسته جمعی یکاولنگ تأتر ا-خ 5787 نمایش داده شود.
دارم آماده می شوم برای آن محفل.

با قربانیان یکاولنگ در گذشته ها زیاد صحبت کرده ام، از مزار شهدایی که توسط طالبان قتل عام شده بودند دیدن کرده ام، خاطرات شان را شنیده، فلم گرفته ام، هنوز صدای آن دخترک قریه " کته خانه، نیگ "در گوشم هست که می گفت با مادرش جنازه پدرش را از مسجد بازار الی قریه با چه مشکلات سوار مرکب کرده و دفن نمودند.

یا صدای آن نوجوان دره علی - یکاولنگ را که از ترس طالبان لباس زنانه پوشیده بوده و در بین زنان پنهان شده بود، جرم آنها هزاره بودن بود.
آنها می خواستند که قاتلین پدرشان به عدالت سپرده شود، از من می خواستند که پیغام بر خواست شان باشم، خواستی که هنوز بر آورده نشده است، اگر آنها را ببینم، چه جوابی به خواست شان بدهم؟

حقیقت های گذشته

پدرم مرد دهقانی بود، در سال 1358 توسط خلقی ها زندانی شد، از آن موقع تاکنون هیچ اطلاعی از وی نداریم، تا حالا فاتحه ای برایش نگرفته ایم. ما فقط می خواهیم بدانیم که سرنوشت پدر ما چی شد؟، آیا در زنده به گور شد، زیر شکنجه مرد، سیبری برده شد یا ...؟

این صدای یک بازمانده است که هیچ چیز جزء حقیقت آنچه بر پدرش رفته نمی خواهد، آیا این خواست قربانیان بر حق نیست؟
این در حالی است که عاملین آن رویدادها نه تنها به این خواسته کوچک جواب نمی دهند، بلکه هنوز در چوکی های قدرت تکیه کرده اند.

باید که اینگونه صداهای قربانیان بهم بپیوندند و قدرتمند گردند، تا هم به خواست گذشته شان برسند و هم زندگی آینده شان را به دور از گذشته های تلخ رقم زنند.
این است عدالت انتقالی.

قطره اشکی برای قربانیان

دیروز از تأتر عدالت انتقالی و قربانیان گفتم، در همان ساعت بیش از 40 کشته و 150 زخمی قربانیان جدید در انفجار مقابل سفارت هند به جمع قربانیان پیوست و روز گذشته نیز شماری مردم غیر نظامی در ننگرهار کشته شدند، این یکی را ناتو و آمریکایی ها مثل همیشه اشتباه کردند و آن یکی را گروهک ارتجاعی طالبان به هدف جنت انجام دادند.

چقدر این دو با هم شبیه اند، مانند دو روی یک سکه، نتیجه یکی است، قربانی بیشتر.
برای آرام گرفتن روح این قربانیان بی گناه و اذعان به رنج های خانواه هایشان باید قطره اشکی ریخت و تدبیر کرد که دیگر بس است!!

۱۳۸۷ تیر ۱۷, دوشنبه

تأتر ا-خ 5787

سردار قربانی حقوق بشر و به روایتی ناقض حقوق بشر در سه دهه گذشته بوده، اینک برای جراحی کشف حقیقت های گذشته زیر فشار وجدان قرار دارد.

ارواح قربانیان او را آزار می دهد و او می خواهد برای زندگی آینده اش از شر این درد و رنج ها خلاص شود، او می خواهد که حقیقت جرایم و جنایات گذشته آشکار شود تا آینده ای امید بخش داشته باشد.

این خلاصه تأتری بود که به هدف گفتمان پیرامون نحوه مجادله با گذشته ( عدالت انتقالی ) امروز در بامیان در حضور دهها بازمانده قربانیان نقض حقوق بشر در مقابل بودا به عنوان یک قربانی اجرا شد.

این تأتر توسط یک قربانی در نقش سردار به هدف انسجام قربانیان و فشار برای حقیقت جویی و برخورد با گذشته با همکاری کمیسیون مستقل حقوق بشر و یوناما اجرا شد، این برنامه قرار است چهار شنبه در یکاولنگ اجرا گردد.

این برنامه در چند ولایت دیگر اجرا شده و قرار است در دیگر ولایات هم اجرا گردد.
گفتگوی تک نفره و لهجه رسمی، کابلی ( لفظ قلم) بعضا" طولانی و خسته کن، جمعیت ( بازماندگان قربانیان) بی سواد، ضعف سیستم صوتی از چالش هایی بود که به نظرم با توجه به مصرف و مسایل جنبی آن دستاورد چندانی را به همراه نداشت.

بازهم کارشناسان خارجی یوناما و بعضی داخلی ها که از هنر نمایش چندان اطلاعی ندارند، این وضعیت را به بار آورد.

یاد بود از قربانیان

قرار است فردا، محفل یاد بود از قربانیان نقض حقوق بشر در سه دهه گذشته در بامیان برگزار شود.
در این محفل تأتری توسط یک گروپ از بازیگران که از کابل آمده اند، برگزار شود که پیام اصلی آن یاد بود از آنانی است که اینک در بین ما نیستند،.

بایست حقیقت جنایات گذشته معلوم گردد.
این خواست قربانیان و بازماندگان آنها هستند.

بعد از تأتر، محفل با مباحثه پیرامون موضوع ادامه پیدا می کند، و این محفل در یکاولنگ هم تکرار خواهد شد.
این محفل بر روی تپه چونی که پشت سر آن پیکره های تخریب شده بودا به عنوان یک قربانی جنگ است اجرا خواهد شد.

بامیان و یکاولنگ خاطرات زیادی از جنایات گذشته با خود دارد.
این محفل را انجمن دادخواهان افغان و نهاد همبستگی برای عدالت به همکاری کمیسیون مستقل حقوق بشر و یوناما اجرا خواهد کرد.

۱۳۸۷ تیر ۱۶, یکشنبه

شورای ولایتی و مردم

شورای ولایتی امروز عریضه خود را راجع به ناتوانی ولایت به مردم تقدیم کرد.
در مسجد رهبر شهید در حضور حدود 200 نفر نمایندگان مردم و ریش سفیدان، آنها گفتند: ما زحمت کشیدیم، اما به پیشرفت بامیان نیانجامید، ما را ببخشید، حال شما تحرک کنید، ما ارتباط مان با دولت از کرزی تا سرابی به بن بست رسیده است، اگر والی در جمع شما، ما و شما را راجع به بازسازی قناعت داد ما دست از اعتصاب می کشیم.

مردم شرکت کننده در مسجد: شما چرا چند سال پیش اعتراض نکردید و ما را خبر نساختید؟ حال که دوره شما در حال پایان یافتن است این گپ را می زنید؟ ما را ببرید پیش کرزی، خود ما حق خود را می گیریم، شما می گویید در سال اول نتوانستیم قانون خود را به مسئولان تفهیم کنید، ما چه انتظار از شما داشته باشیم؟

شکاف بین ولایت و شورای ولایتی در حال عمیق تر شدن است، اگر این وضعیت به انکشاف و پیشرفت بامیان انجامد که نور علی نور و الا باعث بی باوری بیشتر مردم به حکومت خواهد انجامید.
صحنه پرسش و پاسخ و اعتراض مردم به نمایندگان شورای ولایتی، تجلی زیبایی بود از دموکراسی و مردم سالاری.

۱۳۸۷ تیر ۱۵, شنبه

عروسی با موتر پلیس

شادی، هلهله و عروسی رفتن خوب است، اما اگر با موتر پلیس باشد چطور؟
دیروز جمعه بود، بامیان هم نسبت به سالهای دیگر گرم شده، نه آنقدر که کولر و بادپکه لازم باشد و فصل، فصل بند امیر رفتن است.

با تیل لیتری 55 افغانی، بند امیر رفتن هم مشکل است، پس دره فولادی و کوهپایه های سرسبز بابا را انتخاب کردیم، این عکس هم ره آورد این سفر است.

ما در یکی از همین مناطق سرسبز اطراق کرده بودیم، موقع چاشت انبوهی از کودکان قریه به تماشای ما آمده بودند، دو خربزه ای را که همراهان با خود آورده بودند، برای آنها تقسیم کردم، کودکان همراه خود را به صبر دعوت کردم، زیرا آنها همیشه به این خوراکی دسترسی دارند.

بعد از اینکه محیط را ترک کردیم و برای حفظ محیط زیست زباله ها و پلاستیک ها را جمع کرده و در گوشه ای گذاشتیم، وسیله ای را جا گذاشته بودیم، رفتم که بیاورم دیدم که آن کودکان بر سر دانه های خربوزه دعوا دارند.

چه می توان گفت: این واقعیت زندگی ماست.

زنان و توسعه

روز گذشته حدود صد زن در دره اژدر- مرکز بامیان در یک حرکت نمادین اقدام به ترمیم وجغل اندازی سرک این شهرک نمودند.
آنها می خواستند، غیرت افغانیگی مردان را به شور آورد که همان طور هم شد، باقی کار را مردان کردند.

کوریایی هایی که برای سروی و دیزاین سرک بامیان - یکاولنگ در آن محل کار می کردند از این اقدام زنان تعجب کرده و در پاسخ به خواست خانم رضایی رئیس زنان این منطقه دستگاههای راهسازی خود را به مدت دو روز در اختیار این حشر قرار دادند.

خانم رضایی یکی از زنان فعال و نمونه بامیان و دره اژدر است.
مردان بامیان عادت کرده اند که موسسه بیاید، سرک، پلچک و ... کارهایشان را انجام دهد و زنان تصمیم گرفته اند که این عادت را برهم زنند، خدا کند که موفق شوند.

۱۳۸۷ تیر ۱۳, پنجشنبه

قوروت و عدم انکشاف

در بامیان انکشاف و بازسازی و نوسازی نشده است، حقیقتی است معلوم.
یکی از دوستان گفت: به نظر من قورت عامل عقب مانی مردم بامیان است، چرا؟

هر زرنگ و فرصت طلبی با پشت کردن چند سیر قورت به خانه یا اداره مسئولین در کابل می رود و موفق می شود که پست های کلانی چون ریاست،ولسوالی، قومندانی، مدیریت و آمریت را بدست آورد.

هر مقام مسئول بررسی و نظارت یا تفتیش که به بامیان بیاید با چندین سیر قورت به کابل باز خواهد گشت.
نتیجه آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
پس قورت را بگیرید و نابود کنید!

ناکامی یا کامیابی

هفته گذشته خارجیان در بامیان گفتند که ما کمک به بازسازی هستیم، مسئولیت بازسازی یا عدم آنرا دولت مرکزی و محلی برعهده دارد، بروید یخن آنها را بگیرد.
آنها همچنین گفتند که NZAID تعهد دارد که در سه سال آینده 21 ملیون دالر نیوزلندی (حدود 17 ملیون دالر آمریکایی) در بازسازی بامیان کمک کنند و آمریکا در یک و نیم سال گذشته 17 ملیون دالر در بازسازی بامیان مصرف کرده، بیشتر از چهار سال اول کرزی ( از 2002 الی 2006 فقط 11 ملیون دالر مصرف کرده بود).

آنها افزودند قرار است USAID امسال در پروژه قیر ریزی سرک بامیان یکاولنگ بطول 97 کیلومتر هفتاد ملیون دالر مصرف نماید.
هم چنین سرک کوتل شاتو امسال روی کار است که در تمام زمستان راههای پنجاب و ورس باز خواهد بود.

و شورای ولایتی اینک یخن والی و دولتی ها گرفته است و می گوید: 40 فی صد بودجه ولایت برگشت خورده، پروژه هایی کلان که در زندگی مردم می تواند موثر باشد در حد حرف و وعده مانده، مثلا" شهر جدید بامیان، میدان هوایی شیبر تو، تعمیر دانشگاه و تربیت معلم، شهرک مهاجرین، بند برق توپچی، قیر ریزی سرک بامیان- کابل( از بامیان) و چرا پلان انکشافی سال 1387 ولایت با گذشت چهار ماه از سال هنوز تصویب نشده.

اما حکومت محلی می گوید: در بامیان کار زیاد صورت گرفته، بامیان فقط مرکز نیست دهها پروژه خرد و کلان در سطح ولسوالی ها انجام شده، پلان های انکشافی ولایت در مشوره شورای ولایتی صورت گرفته، دهها ورکشاپ ارتقای ظرفیت ایجاد شده، بیش از 17 نفر لیسانسیه جدیدا" جذب شده اند، سال گذشته 1495 پروژه به ارزش مجموعی 52 ملیون دالر در بامیان انجام شده در چهار سکتور عمده یعنی صحت، زراعت، معارف زیر بنا در سال 1386 کار های عمده صورت گرفته است.

در بخش صحت کار ساختمانی و عملیات خانه شفاخانه مرکز بامیان و شفاخانه ولسوالی ورس در حال تکمیل است.
در بخش معارف 31 باب مکتب در سال گذشته ساخته شده و 13 باب در حال تکمیل شدن است.
در بخش زیر بنا تعمیر ولسوالی های پنجاب، ورس، کهمرد تکمیل و ساختمان ولسوالی یکاولنگ و قومندانی امنیه و دارالعلوم نود فیصد تکمیل شده، 180 کیلومترسرک در ولسوالیهای سیغان و کهمرد اعمار و جغل اندازی شده و دو نیم کیلومتر سرک دیگر در مرکز بامیان پخته و کانکریت شده است و 650 پروژه همبستگی ملی تکمیل و حدود پنج صد پروژه دیگر در حال تکمیل شدن است.

ولایت می گوید پروژه های کلانی که کار نشده تقصیر وزارت مربوطه است که بودجه نداشته است.
حال شما قضاوت کنید، ولایت ناکام است یا کامیاب یا مشروط!

۱۳۸۷ تیر ۱۲, چهارشنبه

قهر شورای ولایتی از ولایت

رئیس شورای ولایتی بامیان دولت محلی را هم در عدم انکشاف بامیان مقصر می داند و اعلام کرد شورا تا رسیدگی به این موضوع در اعتصاب کاری به سر می برد.

ضعف اداره محلی بامیان در عدم جذب یا مصرف بودجه هموراه مورد بحث بوده است، از سویی ریاست های دولتی هم محلی است برای باند بازی و حزب بازی، مسئولین هم نمایندگان احزاب اند و سرابی هم کابینه موثر و کارا ندارد.

چندین بار نامزدان پست ولایت بامیان کوشش کردند که والی را برکنار کنند، ولی ظاهرا" جامعه جهانی پشتیبان داکتر سرابی هستند.
ولی این بار شورای ولایتی قدم پیش نهاده است.

به نظر می رسد، جامعه جهانی و کرزی صاحب سرابی را بازی داده اند، هرکس که بامیان را ندیده باشد و به بامیان بیاید، به عدم بازسازی در بامیان اشاره می کند، باید این وضعیت تغییر کند یا داکتر سرابی اصلاحات بیاورد یا با شهامت به پیشگام مردم بگوید که من کوشش کردم اما دولت مرکزی و جامعه جهانی با من همکاری نمی کنند و من بیشتر از این نمی توانم.

قدر حاجی کاظم


روز گذشته حاج کاظم یزدانی، نویسنده و پژوهشگر معاصر درباره ملافیض محمد کاتب هزاره حق مطلب را به خوبی اداء کرد.
اما دریغ و درد که خود حاج کاظم اینک در جامعه فعلی به فراموشی سپرده شده است.

مهمانانی که از آکادمی علوم آمده بودند، به گرمی از سخنان استاد یزدانی استقبال کردند، مهمانان دیگر هم فکر می کردند او پست و مقامی در خور دارد، اما استاد می گفتند شغل و درآمد خاصی ندارد، او ایران، طلبگی و امتیازات آنرا رها کرده است و اکنون به مدد دوستان شخصی روزگار می گذراند.

حاج کاظم یزدانی، پژوهشگری است که حق بزرگی به گردن همگان بویژه هزاره ها دارد.
باید که حاج کاظم یزدانی را گرامی داشت.

۱۳۸۷ تیر ۱۱, سه‌شنبه

تجلیل از کاتب


رفته بودم در تجلیل از مقام ملافیض محمد کاتب هزاره، خانه علم دانشگاه بامیان که از طرف دانشگاه بامیان، تعلیم و تربیه کابل و مرکز تعاون افغانستان برگزار شده بود.

بیش از 150 نفر از اهل فرهنگ اشتراک ورزیده بودند، محترم هیوادمل وزیر مشاور و اعضایی از مرکز مطالعات استراتژیک آکادمی علوم با عنوان های بلند اشتراک کرده بودند.

مورخ و نویسنده معاصر حاج کاظم یزدانی از سخنرانان اصلی بود که درباره زندگینامه و آثار کاتب و درس آموزی از این آثار برای امروز سخنرانی نمود، یزدانی روی ظلم و تبعیض را که در گذشته بوده و کاتب به خوبی انعکاس داده مانور داد که نیاز امروز ما برای ساختن جامعه، دوری از آنها است، او سنگاپور را مثال زد که متشکل از سه نژاد است، قبلا" تبعیض بوده و از روزی که تبعیض را کنار گذاشته بسوی موفقیت پیش رفته.

در هنگامی که سخن از هزاره (لقب کاتب) و نادرغدار و عبدالرحمن جابر شد، مجری برنامه خواست وحدت ملی را ترمیم کند، اما صادق علی یار در سخنان اش ظلم و ستم آنها را مربوط به خودشان دانست که واقعیت تاریخی است و باید ذکر گردد.

در ختم، از سوی برگزار کنندگان پیشنهاد شد که از آثار کاتب در معارف و دانشگاهها استفاده گردد، آرامگاه اش در چنداول کابل اعمار گردد و محلی عمومی بنام کاتب هزاره نامگذاری گردد.

رضا کاتب نواسه اش خواستار سمینار های دیگر در نقد و بررسی کاتب شد و معلم میرحسین ماهوی پسر برادر کاتب از طرف خانواده از برگزار کنندگان تشکر نمود.

معلول

پیرمرد بیچاره، پایش در زمان جنگ آسیب دیده، بتازگی طی مراحل کرده که از حقوق ماهوار 450 افغانیگی ریاست شهدا و معلولین مستفید شود.

اما کارمندی که در آخرین مرحله قدرت در دست اوست، سه هفته است که او را می دواند، پیرمرد هم فهمیده است که او رشوت می خواهد، از من طلب شفاعت داشت، تا بلکه بدون پرداخت پول کارش حل شود.

اما من که آشنایی ندارم، و داد از رعایت ضوابط بر روابط می زنم.

توقیف صندوق نامه

علی عرفان مسئول رادیو بامیان می گوید از چندی که دو صندوقی را که این رادیو برای جمع آوری نامه های شنوندگان در سطح شهر بامیان نصب کرده بود گم شده است.

او جدیدا" مطلع شده است که ریاست مخابرات آنها را توقیف کرده و افزود ما به سابقه قومندانی رئیس صاحب مخابرات احترام می گذاریم ولی خوب بود که مطابق قانون عمل می کرد.

باید فهمیده شود که قومان صاحب است دیگر.
ترک عادت موجب مرض است.

کاتب هزاره

دعوتنامه آمده که برای گرامی داشت از کاتب در دانشگاه بامیان CCA متا ( مرکز تعاون افغانستان) امروز محفلی برگزار می شود، دوستان متا (قوم سادات) یادشان رفته یا به عمد پسوند "هزاره" را ننوشته اند.

تعجب است که متا چطور برای کاتب محفل گرفته، ظاهرا" که راضی هستیم، اما در پشت پرده چه فند یا وندی نهفته است، بماند.

شوق اروپا

دوستی داشتم در ایام تحصیل دانشگاه، بسیار با استعداد، خیلی وقت بود از وی خبری نداشتم، به برکت این وبلاگ او را در یونان پیدا کردم، امروز صبح یادداشت کوتاه و بسیار عمیق را در قسمت نظرات پست قبلی به انگلیسی به اسپیل فارسی گذاشته است، حیف آمد که آنرا برای دوستان تکرار نکنم.

" یونان - امروز رفته بودم کلیسا، انبوهی از مهاجران افغانی را دیدم که باورم نمی شد، برای لقمه ای نان یکساعت موعظه پدر روحانی را باید گوش دهند، بی کاری اینجا وحشتناک است"