۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه

برای فاروق خان وردک!

 در پیوند با عملیات انتحاری مرکز خرید فاینست وزیر اکبر خان - مرکز خرید خارجی ها-  که خانم حمیده برمکی- عضو عالی رتبه کمیسیون مستقل حقوق بشر و استاد دانشکده حقوق دانشگاه کابل- که با تمام اعضای فامیل اش - به شمول اطفالش - کشته شده است، سخنگوهای طالبان و حکمتیار هر کدام با افتخار اعلام کرده اند که این عملیات را آنها انجام داده است.

فاروق وردک، یار و حامی دیرین و امروز براداران ناراضی و کرزی  دیروز گفت که قبول ندارد این کار، کار طالب ها یا حکمتبار باشد و اعتبار تأیید تلفنی سخنگوهای تروریستان را زیر سئوال برد!

جناب فاروق خان وردک شما که همیشه برای تطهیر چهره برادران ناراضی تان که آنها را افغان و مسلمان می دانید کار و تلاش می کنید مردم بی گناه افغانستان که همگان برائت خویش را از این چهره های منحوس و جنایتکار اعلام کرده چه گناهی کرده اند که قتل عام دسته جمعی شوند و باز هم شما باور نکنید و انکار کنید به فکر و نظر شما شاید خود این افراد در آن محل برای بدنامی برادران ناراضی دست به چنین انتحاری زده اند!

حیا کنید و از وجدان خود بشمرید، بس کنید از قتل عام اطفال و بی گناهان و بس کنید از حمایت تروریستان و جنایتکاران!

۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

یک قربانی از کمیسیون مستقل حقوق بشر

خانم حمیده برمکی عضو هیئت رهبری کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در جریان حمله انتحاری روز گذشته برادران ناراضی همراه چهار فرزند و شوهرش کشته شد.

خانم برمکی کمیشنر حمایت از حقوق اطفال و نیز استاد حقوق دانشگاه کابل بود و از فعالین حقوق زنان و اطفال به شمار می رفت. 
حمله انتحاری دیروز در یک مرکز خرید در منطقه وزیر اکبر خان کابل به وقوع پیوست.

کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان خواهان مجازات عاملین این گونه حملات گردیده است.
کمیسیون مستقل حقوق بشر متشکل از 9 عضو هیئت رهبری می باشد که به فرمان رئیس جمهور به مدت 5 سال انتصاب می گردند، رئیس کمیسیون نیز از بین همین نه نفر از سوی رئیس جمهور انتخاب می گردد.
 این اولین بار است که یکی از مقامات بلند پایه کمیسیون مستقل حقوق بشر قربانی خشونت های تروریستان قرار می گیرد.

جنبش مردمی مصر

دیشب خبرهای مصر خیلی قمر در عقرب بود و امروز که رادیو را گرفتم انتظار داشتم که مبارک هم فرار کرده باشد اما، نه خیر تاکنون چنین، نشده است.

واکنش کشورها در این رویداد خیلی جالب است، هر کدام بر اساس میزان تأثیر این رویداد بر وضعیت و منافع خودشان موضع گیری کرده اند، جمهوری اسلامی از ترس سرباز کردن جنبش سال گذشته ایران که آنرا فتنه می نامند و با خشونت آنرا سرکوب کرده اند، با خوشحالی تمام این خیزش مردم مصر را لقب جنبش اسلامی، خیزش مردمی و ... می دهند و برای سرنگونی فرعون مصر لحظه شماری می کنند.

آمریکا، بزرگترین مدعی حقوق بشر و دموکراسی در جهان هم از ترس از دست دادن خاورمیانه و تهدید شدن اسرائیل و قدرتمند شدن اخوان المسلمین و ... از مردم مصر حمایت نکرده است و به جای آن از رژیم مبارک می خواهد که این بحران را با اصلاحات مدیریت کند.

حمایت از خواست مردم برای شریک شدن در قدرت، نظارت بر قدرت، از بین رفتن ظلم، فساد و استبداد، شفافیت در عملکردها عین حقوق بشر، دموکراسی و عین تعالیم دینی اسلامی است، چه آنکه مردم نظام اسلامی را بخواهند چه نظام سوسیال دموکراسی را اما دیکتاتور ها بدانند که مردم جهان دیگر تحمل آنها را با هر نام و عنوان ندارند، دیر یا زود گلیم آنها نیز جمع خواهد شد.

اما نتیجه آنکه، ما نه فریب شعارهای به ظاهر اسلامی و ... جمهوری اسلامی را بخوریم و نه به  شعارهای دموکراسی خواهی و حقوق بشر طلبی آمریکا باورمند باشیم، هر کدام به نفع منافع خودشان شعار می دهند، چیزی که مظلوم است اسلام، حقوق بشر و دموکراسی است.

۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

حمایت از ارزشهای جهانی

قرار است امروز، بعد از چهار ماه کشمکش  پارلمان جدید آغاز به کار کند.

طرف حاکمیت چون نتیجه را به نفع خویش نمی دید متوسل شد به راههای به ظاهر قانونی و افراد زیادی از جمله به ظاهر کارشناس و حقوق دان، تحلیل گر و استاد دانشگاه این عمل را توجیه و حمایت کردند.
و طرف دیگر هم که خوب می دانست چه ها کرده اند و چه ها که نکرده اند در بیم، هراس و اضطراب به سر می بردند.

در گیر و دار دعوای قدرت بین کرزی و نمایندگان آنچه بیشتر از همه آسیب دید اعتماد مردم بود به ارزش هایی چون دموکراسی، حق رأی، قانون، حاکمیت قانون و حقوق بشر.

ارزش هایی که تاکنون به عنوان تنها راه حل برای ختم بحران های قدرت در کشورها شناخته شده است.
پس برای پاسبانی و نهادینه کردن این ارزش ها باید تلاش بیشتر کرد، زیرا چاره ای دیگر نداریم.

۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

مطبوعات هم سو

هرچند ما ناسپاس هستیم، اما مادر خیلی به گردن ما حق دارد، میهن را می گویم؛
درسته که این میهن در شرایط فعلی حساب و کتابی ندارد، خادم و خاین فرقی نمی شود، درست است که آزادی بیان و آزادی مطبوعات آمده اما دوست داشتن میهن و هم میهنان و اولویت و ارجحیت دادن به منافع آنها ارزش های خیلی بالایی هستند.


سقوط دیکتاتور تونس

دیشب، تلویزیون فارسی بی بی سی، ساعت نه شب، رئیس جمهور تونس:

" اینترنت دیگر سانسور نمی شود، دستور دادم تا پلیس دیگر از گلوله های واقعی استفاده نکنند، آزادی ها بیشتر می شود، نرخ مواد غذایی کاهش می یابد، من هم تا سه سال دیگر بیشتر رئیس جمهور نخواهم بود و ..."

دو ساعت بعد؛

زین العابدین بن علی رئیس جمهوری تونس کشور را به مقصد نامعلومی ترک کرد و نخست وزیر به عنوان رئیس جمهور موقت اعلام شد.

یک ماه تظاهرات هر چند گاهی خشونت آمیز، حدود هفتاد کشته و نهایت پایان دیکتاتوری 23 ساله!
مردم تونس خیلی زود به خواسته هایشان رسیدند و این پیروزی مردم، امیدی است برای تمام کسانی که تحت حاکمیت دیکتاتوران زندگی می کنند به ویژه ملت های عرب.

جا دارد که به مردم تونس و همه آزادی خواهان این پیروزی بزرگ را تبریک گفت.

۱۳۸۹ دی ۲۳, پنجشنبه

ده سال بعد از قتل عام یکه و لنگ

دیروز  نشریه "قریه" شماره 5، سال اول که مربوط مدیریت قریه جات ولسوالی یکه و لنگ است به دستم رسید، به مناسبت دهمین سالگرد قتل عام مردم یکه و لنگ بدست طالبان مطالبی در آن نوشته شده بود.

از جمله  با حاج محمد جواد صفوت رئیس شورای اجتماعی آن ولسوالی درباره حادثه فوق مصاحبه ای انجام شده بود که نامبرده به طور تلویحی می گوید که حزب وحدت خلیلی بعد از شکست سال 77 و سقوط این شهر به دست طالبان و برگشت رهبر حزب  از ایران و تجمع نیروها در دره صوف علی رغم اینکه با سید صوفی گردیزی یکی از مقامات طالبان در یکه و لنگ توافق کرده بود که جانبین به همدیگر حمله نکنند اما حزب وحدت در دهم جدی 1379 برای بازپس گیری این ولسوالی عملیات می کند که بعد از یک هفته شکست خورده و طالبان دوباره یکه و لنگ را تصرف کرده و سه روز قتل عام می کنند که بنا به روایات مختلف 200 الی 360 نفر ملکی به قتل می رسند.

برخی ها هم قتل یکی از مجروحین طالب را که توسط یکی از فرماندهان مقاومت در هنگام تصرف یکاولنگ صورت گرفته بود عامل قتل عام می دانند و برخی ها همکاری همکاران محلی طالب را و برخی دیگر ...

من فکر می کنم که نگاه انتقادی به وقایع گذشته و بررسی علل و عوامل شکست ها می تواند گامی باشد برای درک و تحلیل درست آن وقایع و عبرت گیری در آینده، ضرورتی که تاکنون به آن پرداخته نشده است.

به سهم خود می خواستم درباره آن وقایع چیزی بنویسم، به یادداشت های چند سال پیش که به آن ولسوالی سفر کرده بودم و گفتگویی با چند نفر از قربانیان و بازماندگان آن دوره انجام داده بودم مراجعه کردم، مطلب زیر را که یک شاهد عینی برایم قصه کرده بود برایتان بازگو می کنم.

"روز 19 جدی 1379 که برف زیادی در ولسوالی یکه و لنگ باریده بود، پس از آنکه مطلع شدیم که طالبان به مرکز آمده اند تمام اهالی قریه با زن و بچه که 60 نفر می شدیم در یک حویلی جمع شدیم، طالب ها به این حویلی آمده و تمام مردان را جدا کرده و با خود بردند، من و سه پسرم شامل این گروپ مردان بودیم ما را به جر (گودال) موسسه آکسفام در مرکز ولسوالی بردند، از جاهای دیگر هم مردان را آورده بودند حدود هشتاد نفر شدیم، سه نفر از ریش سفیدان را جدا کردند، یکی از پسرانم مرا اشاره می کرد که به آن صف به پیوندم، ریش من هم سفید بود اما پیوسته آنرا سیاه رنگ می کردم، خودم جرأت نکردم که بروم بعد از چند لحظه یکی از طالب ها مرا جدا کرد و به آن صف برد،

ما چهار نفر شده بودیم، ما نمی توانستیم آن ردیف را ببینیم، پس از لحظاتی صدها تن از نیروهای طالب (پاکستانی و داخلی) شروع به فیر کردند، تمام گروپ اول کشته شدند و جنازه هایشان در همان جر رها شد و ما چهار نفر را یک شب زندانی کردند، فردایش یکی از قومندان طالب که پایش لنگ بود به محل بازداشت ما آمد من به او گفتیم که یا ما را هم بکشید یا رها کنید که حداقل برویم جنازه هایمان را دفن کنیم، ما را رها کردند، آمدم به زحمت توانستم که جنازه های بچه هایم را شناسایی کنم، زیرا فیر به سر و صورت شده بود تنها از لباس ها می شد آنها را شناسایی کرد، در این جستجو لباس هایم نیز خونی شده بود.

به خانه برگشتم خانمم رو به من کرد و گفت بچه ها کجاست؟ گفتم فردا آزاد می شوند به اتاق رفتم و از خانمم خواستم که آب به من دهم تا غسل (غسل مس میت) کنم و لباسی دهد در این لحظه به او گفتم می خواهم چیزی را بگویم به شرطی که بسر و صدا نکنی و گفتم که تنها من زنده مانده ام و دیگران همگی کشته شده اند، خانمم می خواست فریاد بکشد که با دستانم دهان اش را محکم گرفتم، پس از مدتی سکوت کرد و بلافاصله غش کرد و افتاد زمین"

۱۳۸۹ دی ۲۰, دوشنبه

تجربه سودان

همه پرسی در جنوب سودان دیروز  تیتر اول تمام رسانه های جهان بود از صفحه تلویزیون شاهد بودیم که آن مردم چگونه با شادی و شوق به جدایی از شمال رأی می دادند.
  • پایان بخشیدن به تبعیض، نابرابری و محرومیت عامل اصلی اشتیاق  بود، مردم جنوب این موقعیت را به ارزانی بدست نیاورده اند، حداقل یک و نیم ملیون کشته قیمتی بود که آنان برای این پایان تاکنون پرداخته اند.
         به احتمال زیاد ماههای آینده کشوری جدیدی شکل  خواهد گرفت.

  • تبعیض، نابرابری و محرومیت درد مشترک ما و جنوب سودان است، قرن هاست که پدران و اجداد ما و سرزمین ما مورد غضب، تبعیض، قتل عام، کوچ اجباری و بی توجهی قرار داشته است، تاکنون هیچ کس از آنها از قربانیان و ما  به  عنوان وارثین آنها معذرت خواهی نکرده و هیچ کس هم به این همه ظلم و تعدی که کرده اند و می کنند اعتراف هم نکرده اند؛ جبران که بماند.
          اما عاملین  را با لقب سردار، امیر... خان در کتاب های درسی معارف به خورد اولادهایمان می دهند و ...  

  • در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر به دولت ها توصیه شده است که " از آنجا که در اصل حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردند."
  • اگر می خواهیم که افغانستانی متحد، یکپاچه، نیرومند و توسعه یافته داشته باشیم باید به ظلم های گذشته به نحو درست برخورد کرد و  به آن نقطه پایان گذاشت و در صدد جبران بر آمد، حقوق شهروندان، حقوق بشر را با اجرای درست قوانین حمایت کنیم تا قربانیان اعتماد کنند و کار به آنچه در جنوب سودان اتفاق افتاد نکشد.

۱۳۸۹ دی ۱۶, پنجشنبه

تصویر کشتار

یکی از خوانندگان عزیز لطف نموده و آدرس ویدیوی پست قبلی را که در یوتیوپ نشر شده ارسال نموده، شما هم ببینید و قضاوت کنید، آیا این تصاویر ساختگی و دروغ است؟
بیایید همگی نگذاریم این جنایت خاموش شده یا توجیه گردد.

۱۳۸۹ دی ۱۵, چهارشنبه

کشتار چرا؟

حدود یک هفته پیش تلویزیون طلوع در گزارشی اختصاصی از ولایت فراه ویوئویی را نشان داد که در آن یک سرباز نیروی انتظامی ایرانی همراه وسیله نقلیه اش و چند جسد بی جان وسط یک سرک را نشان می داد.
در گزارش گفته شد که اجساد بی جان متعلق به افغانهایی است که قاچاقی وارد ایران شده و توسط مرزبانان ایران مورد هدف قرار گرفته است.

در این تصویر که احتمالن با موبایل گرفته، سرباز ایرانی از لابه لای اجساد با حالتی خندان عبور می کند.
(خوب است که خوانندگانی که به این ویدیو دسترسی دارند، یا  تلویزیون طلوع این گزارش را در یوتیوب و ... بگذارند)

مسئول مطبوعاتی سفارت جمهوری اسلامی ایران بلافاصله و سفیر صاحب ایران دیروز در یک کنفرانس مطبوعاتی که با رسانه های همسو برگزار کرد،  این ویدیو را ساختگی خواند و به جای آن بار دیگر بر سیاست ها و استراتژی های غربی ها و آمریکایی ها تاخت.

با توجه به سوابق برخورد مسئولین انتظامی ایران با مهاجرین بعید نیست که این تصاویر صحت داشته باشد و احتمالن یکی از آن سرباز ها با موبایل خویش بدلیل اینکه از این عملیات قهرمانانه خویش افتخار کند یا اینکه به دلیل مسایل انسانی فیلم گرفته است و تکذیبه مقامات سفارت هم حق و هم وظیفه آنهاست؛ زیرا بنیانگذار جمهوری اسلامی هم فرموده برای مصلحت نظام می شود دروغ گفت! اگر به ویدئوهای موبایلی که در جریان ناآرامی های انتخاباتی سال گذشته ایران هم به رسانه ها درز می کرد دقت شود، همه آنها را هم می گفتند که دروغ و ساختگی است!

و اگر به رادیو آزادی گوش دهیم، بخشی دارد بنام در جستجوی گمشدگان که بخش وسیعی از آن اختصاص دارد به کسانی که بخاطر کار به ایران رفته اند و مدت هاست که خانواده شان از آنان خبر ندارند و آنها از شنوندگان می خوانند اگر درباره عزیزانشان کدام خبری دارند به فلان شماره تماس بگیرند و فلان مقدار پول را به عنوان پاداش دریافت کنند. 

افغان های بی چاره بخاطر پیدا کردن نان بصورت قاچاق روانه کشور همسایه می شوند، آیا مرزبان های ایران حق دارند آنها را تیر باران نمایند؟

نباید در مقابل این تخطی و نقض آشکار حقوق بشر ساکت باشیم، چشمان و گوش هایمان را ببندیم و آرام از کنار آنها بگذریم، باید عاملین این کشتار و متجاوزین به حقوق افشاء شده و به عدالت سپرده شوند و از قربانیان باید حمایت صورت بگیرد، امسال به مدافعین حقوق بشر اختصاص دارد، هر یک از ما می توانیم یک مدافع حقوق بشر باشیم!

رسانه های همسو هم یادشان باشد که ملت افغانستان سکوت آنها را در قبال این فجایع نظاره می کند و به خاطر خواهد داشت؛ مگر مهم دانستن منافع ملی دیگران بر منافع ملی خود تعریفی غیر از خیانت دارد؟ سزای خائنین هم معلوم است.

۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

الگوی لولا

در خبر ها آمده است که لولا داسیلوا محبوب ترین رئیس جمهور برزیل، پس از هشت سال قدرت را به جانشین اش تسلیم کرد.
در محبوبیت او معیارهای زیر دخیل است که برای مدیران و رهبران اقتصادی- سیاسی ما  قابل توجه است:
  1. هشت سال پیش زمانی (وقتی که کرزی هم رئیس جمهور شد) به قدرت رسید که برزیل یک کشور فقیر بود اما اکنون اقتصاد کشورش رشد 8 درصدی را شاهد است، حدود 30 ملیون نفر از فقر بیرون آمده است.
  2. او کارگر فلز کاری بود و تحصیلات عالی هم نداشت.
  3. ثروت را در سراسر کشورش توزیع کرد.
  4. در سال 2010 دو نیم ملیون شغل ایجاد کرد.
  5. نظام آموزشی روبه بهبود ایجاد کرده است.
  6. کالاهای صادراتی اش در بازارهای جهانی گرانبهاتر شده است.
  7. علی رغم محبوبیت قدرت را واگذار کرده و گفته است در دولت جانشین اش دخالت نخواهد کرد.
  8. ...

۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

پروژه حمایت از زنان

سفیر آمریکا در افغانستان، پروژه های کوچک مربوط به زنانASGP را در سرتاسر افغانستان تمویل می کند.
هدف این برنامه بهبود وضعیت و کیفیت زندگی زنان و دختران افغان از طریق تقویت ظرفیت جوامع مدنی متمرکز به زنان است.

این پروژه ها باید در عرصه های معارف، صحت، آموزش مهارت ها، فرصت های اقتصادی و مشوره در موضوعات فامیل باشد.
پروژه ها در چهار دسته تقسیم می شود 1- سریع الاثر، چهار ماهه 2- پروژه های عرضه خدمات، یکساله 3- پروژه های هماهنگ کننده فعالیت های حمایوی  4- پروژه های تداوم پروگرام.

اگر شما یک نهاد مدنی ثبت شده یا در حال ثبت دارید می توانید از طریق آدرس های ذیل پیشنهادات خود را برای درخواست پروژه ارایه نمایید.
زون کابل که شامل بامیان، دایکندی و میدان هم می گردد؛ شماره تلفن 0777900870 وEmail: asgpkabul@crea-af.com یا به آدرس سفارت0793815268 و Email:info@crea-af.com یا به  این وب سایت  مراجعه کنید.

این معلومات را از بروشوری که در نمایشگاه صنایع دستی زنان بامیان دریافت کردم، خدمت شما تقدیم کردم تا اگر طرح و برنامه ای برای رشد و انکشاف زنان دارید با خبر شوید.

 قوروت بهداشتی، محصول انجمن زنان بامیکا


 این نمایشگاه در ختم پروژه چهار ماهه 5 انجمن که برای زنان پروژه هایی از سفارت گرفته بودند دایر شده بود، پروژه هایی مانند چیپس سازی، لبنیات سازی (چکه، قوروت، ماست)، ترویج سبزیجات در گلخانه، عسل و آموزش ژورنالیزم برای دختران بود که توسط  انجمن هایی که متعلق به خانم زینب رضایی، حلیمه رضایی، راضیه حسینی و هادی غفاری می باشد تطبیق گردیده بود.

۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

خشونت علیه خبرنگار

عصر روز گذشته خبرنگار محلی تلویزیون راه فردا در ولایت دایکندی حین تهیه گزارش از وضعیت زندگی مردم در ولسوالی گیزاب مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفت که تمام وسایل کاری اش حریق شده و خودش نیز به شدت مورد جراحت قرار گرفت.

رضا پیمان می گوید حمله کنندگان احتمالن مربوط به طالبان می باشد و دلیل این حمله نیز گزارش هایی است که وی از عدم حاکمیت دولت در آن مناطق تهیه کرده است.
افراد مسلح قصد داشتند که وی را به منطقه نامعلومی با خود ببرند که با وساطت مردم محل وی نجات پیدا می کند.

ولسوالی گیزاب از ولسوالی ناامن ولایت دایکندی می باشد که اداره آن به دستور رئیس جمهور به ولایت ارزگان سپرده شده است.
دیده بان رسانه های افغانسان هفته گذشته اعلام کرد که 58 مورد خشونت علیه خبرنگاران در سال 2010 به ثبت رسیده است که بعد از پاکستان، افغانستان دومین کشوری است که میزان بالای خشونت بالای خبرنگاران جریان دارد.

در زون مناطق هزارستان این اولین تهدید جدی بالای یک خبرنگار می باشد که از قرار معلوم نه دولت محلی ارزگان و نه گروه مخالف دولت- طالبان (براداران ناراضی) جوابگو نخواهد بود.