۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

هریکن و برق!

بنیاد اجتماعی توازن فردا در اعتراض به بی برقی بازهم راهپیمایی را سازماندهی کرده است، دو سال پیش نیز چنین برنامه ای راه اندازی شده بود اما خان صاحب به روی خود نیاورد.
اگر برق می خواهید در این دادخواهی عمومی اشتراک ورزید.
گفته می شود که در این راهپیمایی هریکنی بزرگ نیز حمل می شود و در یکی از چوک های بازار نصب خواهد شد.

به نظر من وزارت انرژی و برق و دولت مرکزی باید به این اعتراضات مدنی مردم بامیان پاسخ مناسب دهد ورنه شکل و شمایل آن ممکن است طور دیگر شود!

پرسشگر

جناب حسینی مدنی یکی از شعارهای اصلی دوره کاندیداتوری اش یافتن یا نشان دادن راه نو  بود و "پرسشگر" در پاسخ به این شعار می باشد.
پرسشگر هفته نامه است یا "نامه هفته"، برای بامیانی که هیچ رسانه چاپی ندارد، غنیمتی است بس بزرگ.
و ویژگی دیگر آن این است که در بالای پیشانی خود نوشته است "منتقد" و گفته است که می خواهد "برای یک مدت طولانی به طور مستمر" حضور داشته باشد.
و متواضعانه تقاضای "همکاری فرهنگیان و دلسوختگان بامیان" را کرده است.

دستان این عزیزان به گرمی می فشارم، معتقدم که  از فرصت فراهم شده باید استفاده کرد و به این خواست و ندا باید لبیک گفت به قدر بضاعت خویش کوشش خواهم کرد تا به یاری آنان بشتابم بر اولین شماره اش هم نقدی دارم که در فرصتی برای شان خواهم فرستاد.

عمر پرسشگر و پرسشگری مستدام باد.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

مساعدت به دانشجویان

شش نفر بودند و خواهان مساعدت؛ از ولسوالی بهسود، اکثرن دانشجویان سال دوم بودند، بهشان گفتم که وضعیت اقتصادی اکثر دانشجویان بامیان ضعیف اند، ویژگی شما چیست که فکر می کنید با آنها فرق دارد؟

گفتند: منطقه ما سرد سیر است و کم زمین هستیم، چند سالی است که از ترس کوچی ها مدتی را به سایر جاها کوچ می کنیم، اکثر ما فرزند ارشد خانواده ای پر جمعیت هستیم، دو تای از ما متأهل اند، پدر دوتای از ما ضعیف، ناتوان، بیمار و از کار افتاده است، یکی مان پدر ندارد، هیچکدام مان در کابل خانه نداریم و اقاربی هم در خارج کشور نداریم که کمک مان کند، کرایه اتاق سال گذشته 1400 افغانی بود، امسال 2500 شده، نان 7 افغانی بود امسال 10 افغانی شده و ...، ما به دنبال کار هستیم اما آشنا و دوستی در اینجا نداریم، کمک هزینه 1800 افغانی دانشگاه حداقل نصف مصارف ماهوار ما را بر آورده می کند، اگر کدام کمکی نشود ممکن است چند تای ما مجبور به ترک تحصیل شود.

با یکی از دوستان صحبت کردم که نهادهای خیریه و موسسات امداد رسان چه کمکی می کنند؛ گفتند اگر خیلی آسیب پذیر باشند، برای یکبار یک بوجی گندم از کمک های WFP  ممکن است به آنها کمک کند.

و نهایت متوسل شدم به این صفحه به آنهایی که فکر می کنند می توانند این دانشجویان را حمایت مالی کنند، شماره تلفن و ایمیل من در گوشه این وبلاگ هست، اگر خواستید می توانید تماس بگیرید، مشخصات، تلفن و سایر جزئیات این دانشجویان را برای تان ارسال خواهم کرد تا امدادی عاجل، ماهوار هر کدام حداقل 50$ و  مستقیم به آنها شود.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

یک افغانی باقی مانده!

دیروز ساعت پنج بعد از ظهر، میوه فروشی ابراهیم مارکت میوه؛ جوانی در حال چانه زدن با فروشنده بود و من هم عجله داشتم و فروشنده مشغول گپ زدن با او بود؛ داشت مطالبه یک روپیه خود را می کرد و  فروشنده می گفت برو به اندازه یک روپیه چرب کشیدم اما او اصرار داشت که باقی پول اش را بگیرد، دقیق که شدم فهمیدم که ده افغانی را چکه خریده بود، سه تا دو روپیه گی و یک پنج روپیه گی (3 دو افغانیگی و یک 5 افغانیگی) داده بود.
دانشجو بود و در بازار اتاق داشت به احتمال قوی نصف نان و همان ده افغانی چکه خوراک شب اش بود و موفق هم شد یک افغانی پول اش را پس بگیرد.

چند روز پیش در دو مهمانی اشرافی مقامات شرکت داشتم، یکی را به ناچار پذیرفتم و دیگری را طفیلی بودم، چندین رقم برنج، چندین رقم گوشت، چندین رقم سالاد، چندین رقم نوشابه و چندین مخلفات دیگر که نامش را نمی دانستم و برای اولین بار نوش جان یا ... کردم.

حال با دیدن منظره دیروز تنها کاری که از دستم بر می آید بنا بر سفارش مولا علی علیه السلام، دعا می کنم که خدا آن گوشت و چربی که از آن غذاهای اشرافی در تنم ذخیره شده آب کند تا حداقل وجدانم راحت باشد و بتوانم با آن جوان دانشجو ابراز همدردی کنم.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

شهر بامیان

روز گذشته کارگران شهرداری (شاروالی) پشت در خانه آمده بودند که اگر آشغالی داریم به آنها بدهیم تا آنها با موترشان ببرند.
کم کم دارم امیدوار می شوم که بامیان دارد شهر می شود و این اولین باری است که شهرداری این خدمات را عرضه می داردٰ‌ گرچه این یک پروژه است اما می تواند امیدواری هایی را خلق کند.

من به آنها گفتم که ما آشغال نداریم.
ما آشغال یا زباله های خود را بعضی از آنها را بازیافت می کنیم (مانند شیشه و فلز)ٰ‌ برخی های دیگر مانند پوست میوه یا ترکاری را خر قربان که آب می آورد نوش جان می کند و برخی های دیگر مانند کاغذ و پلاستیک را در بخاری آتش می زنیم.

شاروال جدیدٰ  انجینر خادم حسین فطرت در مدت کوتاهی که آمده است کارهای ارزنده ای ارایه داشته استٰ‌ کارگرانی را گمارده است تا روزنانه 5 کیلومتر سرک پخته را جارو کندٰ‌ جوی ها را تمیز کنند و کار موزاییک فرش کردن پیاده رو ها هم کماکان ادامه دارد باید از اینگونه زحمات ولو کوچک هرچند وظیفه آنان باشد باید تشکر کرد زیرا در این شهر دلسوز و متعهد کم است و حرف زیاد باید به این کارهای اندک به دیده قدر نگریست.

۱۳۹۰ فروردین ۲۷, شنبه

نشریه توازن

بنیاد اجتماعی توازن پنجمین شماره نشریه "توازن" را که ویژه نامه می باشد منتشر کرده است.
در نبود رسانه چاپی معتبر، مسلکی و منتقد توازن غنیمتی است بس بزرگ که آمدن اش را به فال نیک می گیریم و امید است همانگونه که در سرمقاله این شماره اش نگاشته "مژده ای باشد برای شهروندان دردمند فراموش شده" و تکان و "نیشخندی تلخی باشد نثار نهاد های مغالطه گر بنام نهاد مدنی"!

این نشریه در کنار چاپ متن کامل سخنرانی های دومین سمینار حرکت های مدنی نقد های جدی را درباره گفته های سخنرانان نیز بیان داشته و نیز تلنگری برای برای پریشانی خواب خیلی از مسئولین صاحب های خواب آلود دارد که  " زندگی این است نه آن خواب گران که تو داری".

صادق علی، مدیر مسئول؛ محمد امین ابتهاج حجتی، معاون مدیر مسئول و شفق قوم یاری، سردبیر معرفی شده است.
این نشریه در دفتر توازن که سربازار کنار ریاست اطاق های تجارت می باشد فروخته می شود.

به دوستان توازن توصیه می کنم برای اینکه دیگر علاقه مندان هم از محتویات این نشریه مستفید شوند، خوب است که نشریه تان را در یک صفحه اینترنتی نیز بارگذاری نمایید، این جانب هم به سهم خویش آنرا اطلاع رسانی خواهم کرد.

۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

سمینار سیر حرکت مدنی در بامیان-2

سمینار با استقبال خوب فعالین مدنی، والی صاحب، برخی مسئولین دولتی برگزار شد.
والی صاحب گفت فعالین مدنی بامیان اگر می خواهند در حرکت مدنی (نمادین و سمبولیک شان) موفق باشند نکات زیر را باید رعایت کنند:
  1. قانونمندی و نظم پذیری، (قانون وجه مشترک فعالیت حکومت و جامعه مدنی)؛
  2. احترام به هنجارها و ارزش های فرهنگی؛ 
  3. در نظر گیری منافع علیای کشور،
  4. انعطاف پذیری یا اهل تساهل و تسامح در عملکرد.
  5. واقعیت گرایی، داشتن بدیل برای مشکل طرح شده.
  6. عمل گرایی، شعار طرح شده باید عملی باشد.
  7. موقعیت شناسی در حرکت شان.
  8. راهگشا بودن برای مسئولین.
موسی شفق قوم یاری، استاد دانشگاه و یکی از مسئولین حرکت مدنی بامیان درباره جایگزینی فرهنگ نقد به جای نفی  صحبت کرد و  اهداف حرکت مدنی را چنین برشمرد: اول، بومی سازی ارزش های عام انسانی که برای مردم ده و قریه قابل فهم باشد و دوم بازتاب و انعکاس مظلومیت، محرومیت و رنج مردم بامیان.
او افزود که کانکریتی شدن تعمیر ریاست های دولتی را نباید به حساب کراچی وان بی چاره بامیانی گذاشت، این بازسازی چه درکی از رنج او دارد؟ و چه تغییری در زندگی او وارد کرده است؟

صادق علی یار دیگر عضو این نهاد درباره توازن، بی عدالتی و نابرابری که از گذشته دور تا حال در حق مردم هزاره و بامیان صورت گرفته صحبت کرد و گفت ریشه ناامنی های فعلی نابرابری و بی عدالتی است برای حل مشکل امنیت باید به عدالت توجه کرد.

آدینه، رئیس دانشگاه به عنوان میزبان محل جلسه، به جای صحبت درباره حرکت مدنی از مشکلات لیلیه دانشجویان ناله و فغان سر داد و گفت بیش از 800 دانشجو امسال جدید آمده که ما فقط برای 200 تای آنها امکانات لیلیه داریم از مردم سخاوتمند و خیر بامیان تقاضا داریم که در حل این مشکل با ما همکاری کنند.
مسئول بخش سیاسی یوناما هم از فعالیت های بخش مربوطه اش صحبت کرد، عزیز شفق عضو شورای ولایتی هم گفت حرکت مدنی وقتی ایجاد می شود که فشار بالای کس یا مردم باشد.
سید سکندر بلاغی یکی از فعالین اجتماعی هم خطبه ای از نهج البلاغه درباره حقوق متقابل دولت و ملت را توضیح داد.
و حقیر هم برخی نکات قوت و ضعف حرکت های نمادین و سمبولیک مدنی که از دو سال پیش با کاهگل کردن سرک شروع شد و در ادامه به کاندیداتوری محراب زوار به ریاست جمهوری، راهپیمایی با هریکن و سوزاندن غوزبه (نوعی بوته کوهی) در اعتراض به بی برقی، اهدای تقدیر نامه به جناب مرکب زاده و ... نمایشگاه کاریکاتور انجامیده صحبت کردم.

طرح مشکلات به روش های نمادین، سمبولیک و در عین حال بی نظیر و ابتکاری، استیفای حقوق بشر در مطالبات ایشان، حمایت از فرهنگیان و نخبه گان، پریشان کردن خواب برخی مسئولین بی کفایت، ایجاد باور به تغییر در جوانان، ارایه یگانه الگوی قوی از نهاد مدنی واقعی از نکات قوت این حرکت بود که اشاره کردم.

عدم پیگری و سماجت خواسته ها، انگشت شمار بودن اعضای اصلی این تشکل، عدم واکنش به برخی مشکلات یا عدم دادخواهی برای  برخی حقوق بشری شهروندان، عدم ارایه راه حل برای مشکلات طرح شده، شفاف نبودن اهداف اصلی دست اندرکاران و نداشتن یک نشریه با معیارهای مسلکی از عمده ترین نقاط ضعف این حرکت بود که اشاره کردم.

حضور اکثر مقامات از جمله والی صاحب از ابتدا تا انتهای جلسه با وجود طرح برخی سخنان انتقادی به نظر من از موفقیت این سمینار و نهادینه شدن فرهنگ نقد می باشد.

۱۳۹۰ فروردین ۲۲, دوشنبه

سمینار سیر حرکت های مدنی در بامیان

امروز دومین سالروز کاهگل کردن سرک است، فعالین مدنی بامیان یا دست اندرکاران کاهگل سرک که اینک در تشکل جدید به نام "بنیاد اجتماعی توازن" گرد هم آمده اند سمیناری را برای تحلیل و ارزیابی حرکت های مدنی در بامیان برگزار می کنند.

این سمینار ساعت 1.5 الی 3.5 بعد از ظهر در سالن خانه علم دانشگاه بامیان برگزار می گردد.
ورود برای عموم آزاد است.

و قرار است که من هم ارزیابی خود را از حرکت های مدنی در این سمینار ارایه نمایم.

۱۳۹۰ فروردین ۲۰, شنبه

نمایشگاه کاریکاتور 2

به روحانی گفتم که خوب است برای اینکه دیگر هموطنان در اقصی نقاط عالم از آثارت دیدن کنند، آنها در وبلاگ ات بگذاری؛ گفت اینترنت ندارم، اگر ممکن است شما آنرا نشر کنید.
اینک بخشی از  آن آثار:











۱۳۹۰ فروردین ۱۸, پنجشنبه

نمایشگاه کاریکاتور

به مناسبت روز جهانی کاریکاتور بنیاد اجتماعی توازن نمایشگاه کاریکاتور را در بامیان برگزار کرد.
در این نمایشگاه سیزده اثر از هنرمند کاریکاتوریست بامیان محمد روحانی به نمایش گذاشته شد.
روحانی عکاس، کاریکاتوریست، خطاط، نقاش و ... می باشد.

پیام های نمایشگاه بیشتر نمادهای اعتراضی به حاکمیت قومی و تبعیض گرای افغانستان و به رهبران بی درد می باشد.
بنیاد اجتماعی توازن را عده ای از فعالین مدنی بامیان که حرکت های مدنی را در گذشته سازماندهی کرده اند بنا نهاده اند.

 

۱۳۹۰ فروردین ۱۶, سه‌شنبه

دانشجویان و فقر!

تازه با من آشنا شده است و امسال سال دوم است که به بامیان آمده و مشغول تحصیل در دانشگاه است، امروز صبح به اتاق کارم آمد، سلام علیکی کرد و برای اینکه هم وقت خودش گرفته نشود و هم وقت من از او خواستم که بفرمایید من در خدمت هستم و او گفت: نظری صاحب کدام کار نصفه روزه سراغ نداری؟
و من پس از اندکی سکوت گفتم نه!، پیدا کردن کار نصفه روزه سخت است، به معارف مراجعه کن شاید معلمی پیدا شود.
و او هم تشکری کرد و بلافاصله اتاق را ترک کرد!!!

فرصت زیادی نبود که درباره وضعیت زندگی و معیشت اش سئوال کنم، غرورش هم اجازه نمی داد بیشتر از این بماند و توضیح دهد، چنین دانشجویانی هم که کم نیستند.
امسال حدود هزار نفر دانشجوی جدید به دانشگاه و تربیت معلم افزوده شده است، اکثر آنها هزاره اند و دچار مشکلات اقتصادی فراوان، دانشگاه به برخی از آنها لیلیه سرد (فقط اتاق بدون غذا) می دهد و ماهانه 1300 افغانی و به آنهایی که لیلیه نمی دهد 1800 افغانی، آنهم هر سه ماه یکبار.

اکثر دانشجویان (پسرها) مجبورند که در دکان های خراب پشت بازار که به کوچه محصلین مشهور است، مسکن گزینند اما آنها به مقداری پول برای گذران زندگی دانشجویی شان ضرورت دارند که برخی هایشان این مقدار اندک را هم نمی توانند فراهم کنند برای چاره جویی این مشکل سالهای گذشته هم نوشتم، برخی دوستان خیر کفالت یک یا چند دانشجو را برعهده گرفتند اما به نظر من این کافی نیست، احتیاج به یک سیستم منظم برای مدیریت این کار وجود دارد، شبیه صندوق وام دانشجویی یا ...

۱۳۹۰ فروردین ۱۵, دوشنبه

اینجا بامیان است!

چند تن از دوستانم در موسسات خارجی به شمول یوناما کار می کنند، چند روزی است به دلیل حادثه مزار دفترشان بسته است، کارها و پروژه هایشان تا اطلاع ثانوی تعطیل شده است.

یکی نیست به این خارجی ها بگوید که اینجا بامیان است، با دیگر نقاط افغانستان فرق دارد، در اینجا به هیچ کس حمله نخواهد شد، این مردم اگر برق ندارند هریکن به دست راهپیمایی می کنند، اگر سرک ندارند سرک شهرشان را کاهگل می کنند اگر آب ندارند به خر هایشان لوح تقدیر می دهند، اگر همنوعانشان در بهسود کشته می شوند مقابل یوناما تجمع آرام و مدنی می کنند و  و اتفاقن در روز جمعه گذشته این مردم هم مقابل یوناما رفتند، شعار دادند و قطعنامه شان را قرائت کردند و رفتند!

۱۳۹۰ فروردین ۱۳, شنبه

خارجی ستیزی

یک کشیش روانی  در آمریکا  به احساسات بیش از یک میلیارد مسلمان توهین می کند و قرآن را آتش می زند و مسلمانان افراطی دفتر یوناما در مزار را به آتش می کشند، عده ای را با گلوله می کشند و عده ای را سر می برند، تنها به جرم خارجی بودن!

اگر یادمان باشد سال گذشته صدها جلد کتاب درسی مکاتب که قرآن کریم هم شامل بود توسط دوستان داخلی- برادران کرزی- به آتش کشیده شد و تاکنون دهها مکتب هم که در آن قرآن کریم هم وجود داشت به آتش کشیده شده است و خانه های مردم بهسود که قرآن هم در آن وجود داشت بازهم به دست دوستان کرزی- کوچی نما ها- به آتش کشیده شده است، در کابل خانواده ای از صفحه روزگار حذف شد در قندوز و جلال آباد، کابل و ... صدها جنایت صورت گرفت اما احساسات هیچ کس چنین غلیان نکرد، این بار چرا چنین شد؟

رویه کشیش روانی، عکس یادگاری سربازان آمریکایی در کنار اجساد ملکی افغان ها، سوء استفاده رسانه های وابسته به بنیاد گرا ها و در کنار آن روحیه تبلیغاتی خارجی ستیزی محترم رئیس جمهور، شکست دولت های خارجی در آوردن صلح، ثبات، بازسازی و تغییر در وضعیت زندگی مردم همه و همه دست در دست هم داده است تا روحیه ضد خارجی در کشور تقویت شود و اندک حادثه ای منجر به چنین حوادث ناگوار گردد.