۱۳۸۷ دی ۹, دوشنبه

دانش آموزان قربانی


پنج شنبه هفته پیش دخترکم می خواست برود مکتب تا پارچه امتحانات اش را بگیرد، روز برفی بود و من می گفتم که نرو و او قبول نمی کرد، بالاخره با شوق رفت و شب که خانه رفتم با ذوق پارچه یا کارنامه تحصیلی اش را نشان داد که پنجم نمره شده بود.

روز گذشته صدها دانش آموز خوستی هم رفته بودند که پارچه شان را بگیرند اما در راه کسی که می خواست به جنت برود آنها را هدف قرار داد، خود به قول خویش به جنت (جهنم) رفت و چهارده دانش آموز مظلوم را هم کشت، چهارده مادر دیروز عزادار شد و آنوقت رئیس جمهور محترم از ملاصاحب، مولوی صاحب، مجاهد صاحب می خواهد که بیاید مذاکره کند و امنیت اش را تضمین می کند!

۱۳۸۷ دی ۸, یکشنبه

بهترین راه اعمال نفوذ

آمریکاییان بهترین راه اعمال نفوذ بر افغانها را یافته اند، ویاگرا یکی از این راههاست.

پس باید مواظب بود و فریب گفته های رهبر صاحب ها را نخوریم، شاید آنها هم معتاد ویاگرای آمریکایی ها باشند.

غزه در خون

دیروز بیش از 200 انسان جان خود را از دست داد، بیش از 800 نفر زخمی شد، میلیونها دالر خسارت وارد شد، بیش از صد تن بمب بر شهر غزه فرو ریخت،
این همه به هدف دفاع از شهروندان اسراییلی انجام شد،
فلسطینیان نیز گفته اند که چهار سال پرتاب موشک ما این همه خسارات را که در یک روز انجام شده نداشته است،
آنها هم تأکید کرده اند که به هدف دفاع از ملت فلسطین این کار را انجام داده اند.

غرب و آمریکا هم از اسراییل دفاع می کنند، ایران، اعراب، القاعده و بنیاد گراها هم از فلسطین پشتیبانی خواهند کرد.
کشتار، خشونت، وحشت و نقض گسترده حقوق بشر، تنفر دنیای اسلام از غرب و آمریکا و اسراییل هم شدت می گیرد.

به راستی چرا کشتار و خون ریزی؟ و چه کسی مقصر است؟

۱۳۸۷ دی ۷, شنبه

بامیان در هفته اول جدی

چله و زمستان بدون کدام حادثه ای شروع شد.

80 تن از کارمندان دولتی کورس شش ماهه مدیریت را ختم کردند، این اولین دوره آموزشی از این نوع بود در بامیان و قومندانی هم کورس ارتقای ظرفیت را برای پرسونل خویش برای اولین بار برگزار کرد.

سرک داخل بازار هم کار آسفالت اش ختم شده است، شاید در همین روزها طی محفلی به طور رسمی افتتاح گردد.

از ده هزار تن گندم مورد نیاز مردم در زمستان کمتر از نیمی از آن به بامیان رسیده است.

نوعی مرض مخصوص دامی در ولسوالی یکاولنگ شایع پیدا کرده است.

۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه

فساد در ارگ و رسانه ها

رئیس جمهور هفته گذشته در محفل روز جهانی مبارزه با فساد اداری تلویحا" گفت که این موضوع در ارگ هم رسیده است او اشاره کرد اگر کدام مجرم یا تروریستی گرفتار می شود، چند روز بعد آن عده ای از بزرگان و ریش سفیدان به حضور وی می آیند و واسطه می شوند که ما تضمین می کنیم وی را آزاد کن و او هم به احترام آنها وی را آزاد می کند و بعدا" می بیند که کار از بد هم بد تر شده است.

( اشاره وی به آزادی مولوی دستگیر از بادغیس است که دو ماه پیش بعد از آزادی بیش از 20 پلیس و اردو را کشته و زخمی کرد و بیش از 20 عراده رنجر دولتی را حریق کرده یا سالم گرفت و در مصاحبه ای با خبرنگار خارجی با خنده مسئولیت این حمله را به عهده گرفته و خود را مجاهد معرفی کرد که هیچگاه دست از جهاد بر نمی دارد)

کرزی در ادامه گفت که دیگر چنین نخواهد کرد، وی از رسانه ها نیز انتقاد کرد او گفت خیلی تلاش کرده ام آزادی بیان را برای رسانه ها تأمین یا تضمین کنم ولی می بینم که اکثر رسانه ها آزاد نیستند، دستشان به جیب خارجی ها است و در خدمت منافع آنها گام بر می دارند.

۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

سردی هوا و مشکلات

روز گذشته 15 موتر حامل گندم کمکی که به سوی ولایت دایکندی در حرکت بود به علت برف باری در کوتل صدبرگ یکاولنگ- بامیان متوقف شد.
به گفته رئیس شورای ولایتی دایکندی از 10 هزار تن گندم وعده شده فقط 1 هزار تن آن تا روز جمعه 29 قوس رسیده است و حالا خود قضاوت کنید.

نیروهای سنگاپور کمک به بازسازی و امنیت مستقر در بامیان به 250 خانواده نیازمند در مرکز بامیان کمپل، بخاری و ذغال کمک کرد، رقم این کمک ها که حساب کردم حدود 15 هزار دالر بود، در توزیع این کمک پویا رئیس شورای ولایتی حضور داشت ( احتمالا" برای اخذ کریدت).

نتیجه: زمستان سرد، فرا رسیده است و کمک ها و اقدامات هم اضطراری است، تا به کی ما به حالت اضطرار و موقت زندگی کنیم؟

شب یلدا و حقوق بشر

در خبرهای تلویزیون آریانا شب گذشته گفته شد که شب یلدا ( شب یکشنبه ) در مزار شریف در دفتر ساحوی کمیسیون مستقل حقوق بشر تجلیل شد.

من که هرچه فکر کردم رابطه حقوق بشر و شب یلدا را نفهمیدم، اگر شما فهمیدید حمتا" به من هم بگویید.

۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه

بامیان در هفته آخر قوس

  • از هفتادو دومین سالروز تولد شهزاده کریم آغاخان چهل و نهمین امام فرقه اسماعیله در جماعت خانه عراق ولسوالی شیبر با حضور مقاماتی از ولایت تجلیل شد.

پیروان فرقه اسماعیله در بامیان که عموما" در دره کالو و عراق و شمبل ولسوالی شیبر زندگی می کنند از لحاظ نژادی هزاره اند، هزاره محرومی که سالها هم به جرم هزاره بودن و هم به جرم اسماعیلیه بودن درد تبعیض، نابرابری و تحقیر را چشیده اند.

بنیاد آغا خان متعلق به کریم آغاخان بزرگترین انجیو در بامیان است که در زمینه صحت ( شفاخانه بامیان، شفاخانه نمونه در کشور و چهار کلینک جامع، مکتب تربیه قابلگی ) تعلیم تربیه، زراعت، قرضه های کوچک و انکشاف دهات یا همبستگی ملی نه تنها در ولسوالی شیبر بلکه در مرکز، یکاولنگ، پنجاب و ورس فعالیت دارد.

  • سرک یا به قول دولت مرکزی شاهراه شیبر -بامیان در این هفته چند روزی به علت تظاهرات مردم سیاگرد گاها" بسته و گاها" باز بود، مسدود کردن سرک یک حربه خوبی است که مردم ولسوالی ها برای رسیدن به خواسته شان از آن استفاده می کنند، اما آنها این مسئله را درک نمی کنند که از این عمل چه کسی سود می برد و چه کسی ضرر و دولت هم بی خیال خود را کر و کور می اندازد.

طالبان جلریز هم که در سرک میدان شهر- بامیان بازی موش و پشک را راه می اندازند، و یکی دو روز می شود که برف باری هم کوتل حاجیگگ را بسته کرده است و تنها راه شیبر است که اگر مردم سیاگرد باز بگذارند!

  • بارش برف در آخر هفته سردی هوا را کمی تعدیل کرد، دمای هوا تا منفی 15 درجه سانتیگراد هم رسیده بود، زمستان سرد بامیان اینک فرا رسیده است، هرچند مقامات بامیان ادعا می کنند که گندم کمک های حالات اضطرار را دریافت کرده و به ولسوالی ها رسانده اند اما گمان نمی کنم در نقاط دور دست به دست محروم ترین انسان ها برسد.

  • شورای علمای اهل تشیع سمیناری را برای آگاهی روحانیون و مبلغین پیشاپیش ماه محرم برگزار کرد، هرچند در این سمینار علمای سراسر ولایت اشتراک نداشتند اما سخنگوی این شورا می گوید قطعنامه ای را صادر کرده اند و به تمام علما خواهند رساند که محرم را درست تفهیم کنند و از ذکر مطالب تفرقه افکنانه بپرهیزند.

در چند سال اخیر با توجه به فضای بوجود آمده از لحاظ حق آزادی بیان و آزادی ابراز عقیده برخی طلبه ها و علمای سنتی را که عموما" از ایران آمده اند بر آن داشته است که از تریبون محرم سوء استفاده نمایند بر علیه سایر فرقه های اسلامی، ارزش های دموکراسی و نظام جدید، حقوق بشر و آزادی زنها بتازند و فضا را مسموم کنند، امید است این اقدام پیشگیرانه شورای علما مفید و موثر واقع گردد.

۱۳۸۷ آذر ۲۶, سه‌شنبه

امنیت خوب زمینه بازسازی

نیروهای کمک به امنیت نیوزلند مستقر در بامیان می گویند که بیش از 31 ملیون دالر در سال 2008 از سوی این این تیم ( نیوزلند، سنگاپور، آمریکا) در بامیان پروژه اجرا شده یا در حال اجرا است.

والی بامیان نیز در کنفرانس گزارش دهی (دو هفته پیش) گفت بیش از 44 ملیون دالر پروژه در سال جاری در بامیان اجرا شده است.


امروز فرماندهی نیروهای پی آر تی بامیان با خبرنگاران نشست داشت تا آنان دستاوردهای ایشان را منعکس کنند، پرسیدم رقم 31 ملیون دالر کمی غیر واقع بینانه به نظر می رسد، اگر اینطور است چرا مردم در زندگی شان تغییر واقعی را احساس نمی کنند؟ مردم فکر می کنند امنیت خوب بازسازی خوب را بدنبال نداشته است؟

اما جوابات : شما به کیفیت پروژه نگاه کنید، بامیان را با جنوب مقایسه نکنید، پولهایی که آنجا به مصرف می رسد بیشتر خرج امنیت است، پولهایی که در بامیان به مصرف می رسد صرف زیربنا ( انکشاف دهات، زراعت )، معارف، صحت و حکومتداری می شود، ما بی حوصله گی مردم را درک می کنیم، پولهایی که ما مصرف می کنیم از مالیات شهروندان ماست، شما بجای سئوال از ما از دولت تان سئوال نمایید که چقدر پول برای انکشاف ولایت تان تخصیص داده است.

اما این جوابات مرا قانع نکرد، بیچاره ها گناهم نداشتند، بسیاری از تصمیم ها در بگرام یا کابل یا سفارت آمریکا گرفته می شود و اینها زیاد در جریان نیستند.

من که گیج شده ام، آمار و ارقام ملیون دالری را باور کنم، یا آنچه هر روز آنچه از زندگی مردم محروم بامیان می بینم؟

۱۳۸۷ آذر ۲۳, شنبه

بامیان در هفته سوم قوس

یک هفته عید، تعطیلی، سرما و یخبندان.

گفته می شود اتمر صاحب (وزیر داخله) تعدادی افسر پلیس قومندانی امنیه بامیان به شمول رئیس را که در ایام عید به رخصتی رفته بودند گفته است که همان جا بمانند، دیده شود که آنان بخشیده می شوند یا همچنان در کنار زن و بچه شان می مانند.

چقدر ظالم و ستمگر است این اتمر، کلی انجینر و داکتر و رئیس و آمر در اینجا کار می کنند، باید کلی ممنون و سپاس گذارشان هم بود که خانه و شهر و دیار شان را رها کرده اند و آمده اند بامیان و حق هم نداشته باشند برای ده روز دکان شان(ببخشید مراکز ارایه خدمات عام المنفعه) را تعطیل کنند!
آخه این کجایش ایراد دارد، مگر عید را همه دوست ندارند؟

آخه مردم، مردم، در این ده روز پناهشان به خدا، توی این مدت نه کسی جنگ و دعوا می کند و نه کسی مریض می شود و نه کسی ...
ما رفتیم رخصتی- یک هفته که رسمی است، چهار روز زودتر می رویم و چهار روز هم دیر تر می آییم، کی به کی یه.

۱۳۸۷ آذر ۲۰, چهارشنبه

روز حقوق بشر

امروز شصتمین سالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر است، تضمین و تحقق حقوق بشر در دنیای امروز بزرگترین آرزوی بشر است.

ما می توانیم با تکیه به ارزش های حقوق بشر به بسیاری از حقوق پایمال شده خود برسیم، ارزشهایی را صدا کنیم که امروز جهان آنرا صدا می کند، مبارزه با تبعیض و نابرابری، احترام به کرامت و حیثیت انسانی بدون توهین و تحقیر، احترام به حق زندگی، حق آزادی عقیده، بیان و فکر، مذهب، رفت و آمد، حق انتخاب، حق ازدواج، حق آزادی کار، حق آزادی اجتماعات، حق دسترسی به عدالت، حق دسترسی به سطح زندگی، حق تأمینات اجتماعی، حق برخوداری از توسعه و حق امنیت.

سه سال پیش حامد کرزی رئیس جمهور، این روز را به نام روز قربانیان نقض حقوق بشر نام نهاد، این روز باید به پاس خدمات انسان هایی که برای ارزش های والای انسانی رزمیدند و تلاش کردند باید جشن گرفته شود و نباید با غم و اندوه شروع گردد، به نظر من باید روز ملی قربانیان به روز دیگر موکول گردد.


جایزه آزادی بیان

نسیم فکرت جایزه آزادی بیان را تقدیم به همه خبرنگارانی که در شرایط دشوار افغانستان برای این ارزش انسانی می رزمند تقدیم کرد.

نویسنده این وبلاگ خود را مدیون تشویق و ترغیب نسیم جان می بیند و قطعا" در این جایزه هم شریک است، این جایزه را اولا" به نسیم جان و ثانیا" برای تمام کسانی که برای رشد و تعالی کشورشان تلاش می کنند، فکر می کنند و برای مردم از دردها مردم می نویسند و در برابر فشار ها و ناملایمات تسلیم نمی شوند تبریک می گویم.


بامیان در هفته دوم قوس

کنفرانس گزارش دهی ولایت
فارغ التحصیلی بیش از 40 پلیس از مرکز تعلیمی پلیس بامیان
افتتاح ساختمان اداری ولسوالی و قومندانی امنیه یکاولنگ
برگزاری روز جهانی معلولین در شیبر
از مهمترین خبرهای هفته بود

۱۳۸۷ آذر ۱۴, پنجشنبه

عید قربان

در هفته آینده، احتمالا" روز دوشنبه عید قربان است و سه روز تعطیل و پنج شنبه هم طبق قانون افغانستان به طور اتوماتیک تعطیل خواهد بود و روز یکشنبه هم عرفه و تعطیل و شنبه هم احتالا" از سوی مقامات تعطیل اعلام شده است، یعنی یک هفته تعطیل به قول دوستی مردم یک هفته از شر رشوت و فساد آسوده خواهند بود.

اکثر کارمندان دولت که خانه شان در کابل یا سایر ولایات اند در حال ترک بامیان اند.

عال در دایکندی

چند روز پیش با غلام حضرت وفا ولسوال اشترلی دایکندی گفتگو می کردم او به نظر من جوان ترین ولسوال کشور باشد، 24 سال بیشتر نداشت و سه و نیم ماه است که به این پست مقرر شده است، او می گفت مردم در ابتدا به او و مدیریت اش باور نداشتند، او را بی تجربه می دانستند، اما او با علم و دانشی که داشته اثبات کرده است که مدیریت فقط به سن و سال وابسته نیست.

وفا می گفت که با مردم صحبت کرده که دست از دعاوی حقوقی که به جزء فقر اقتصادی دیگر دستاوردی ندارند بپرهیزند، او نعل پایی، (پولی که عساکر قومندانی برای جلب و احضار از مردم می گیرد) و جمع آوری هیزم اجباری برای سوخت ولسوالی و ... رواج ها را منع کرده است.

او از عرضه خدمات صحی در دایکندی خیلی ناراضی بود، از این موضوع دیگر مقامات آن ولایت نیز شاکی می باشند به گفته خانم آزاد نماینده شورای ولایتی در شفاخانه مرکز ولایت، چراغ دستی تنها وسیله روشنایی عملیات خانه می باشد.

ولسوال اشترلی گفت: روزی که به طرف بامیان می آمدم برای فاتحه زن جوانی که بر اثر ولادت جان به جان آفرین تسلیم کرده بود خبر بودم، چند بار به کلینیک مرکز ولسوالی که از طرف موسسه BDN اداره می شود، رفتم، نه امکاناتی بود، نه پرسونل مسلکی و نه حاضر به پاسخگویی بودند،

مردم در هنگام ولادت زنان بار دار برای فرار "عال" چاقویی را سر زبان مریض می گذارند و با دعا و نیایش از خداوند می خواهند که این بلا را رفع کند و اگر زن جان داد بی هیچ گپ و سخنی تسلیم عال می شوند!



۱۳۸۷ آذر ۱۳, چهارشنبه

روز جهانی معلولین


امروز رفته بودم ولسوالی شیبر، در قریه آب خانه شمبل روز جهانی معلولین از سوی کمیسیون مستقل حقوق بشر تجلیل شد.
توهین و تحقیر، نسبت دادن القاب زشت و ناپسند و خلاف کرامت و حیثیت انسانی، عدم دسترسی به کار و آموزش و ... از مشکلات اشخاص دارای معلولیت است که دولت مکلف است به آن رسیدگی کند.

بس گل، که از طفولیت تا به حال معلول است، حالا از پدر، مادر بخاطر عدم تداوی اش شاکی است و از اینکه مردم او را نان خور اضافی می دانند گلایه مند است، او را مادر پیرش تاحال نگهداری کرده است، مادرش هم نگران است که اگر او نباشد کی از بس گل نگهداری کند، بس گل از معاش ماهوار 500 افغانی ریاست شهدا و معلولین هم محروم است، بس گل در سوزن دوزی هم مهارت دارد.

رضا بخش نیز در ده سالگی چشم ها و یک دستش را در جنگ از دست داده او هم از زندگی اش ناامید است و شعری در این باره خواند.
شاگردان لیسه دخترانه شیبر نیز ترانه ای را برای حمایت از معلولین زمزمه کردند.

۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه

کنفرانس گزارش دهی

چهارمین کنفرانس گزارش دهی ولایت بامیان صبح امروز در سالن ولایت برگزار گردید، در این کنفرانس قرار است که روسای بخش های هشتگانه دولتی و غیر دولتی گزارشی از عملکرد یک ساله خود را برای بیش از 200 نماینده مردم بامیان ارایه نمایند.

به گفته داکتر سرابی این ابتکار چهار سال پیش توسط ایشان به منظور ارایه شفاف دستاورد ها و نیز چالش های کاری راه اندازی گردیده است، وی از شرکت کنندگان خواست که "بی باکانه" از مسئولین سئوال و طلب معلومات نمایند.

گزارش بخش ها بصورت پاورپاینت تهیه و پیش کش می گردد. ولسوالان و برخی متنفذین تمام ولسوالی ها در این کنفرانس اشتراک کرده اند.

در کنار عدم توجه دولت مرکزی به بامیان، پایین بودن ظرفیت مسئولین دولتی در عدم جذب یا مصرف بودجه انکشافی به عنوان یکی از دلایل توسعه نیافتگی بامیان همواره مطرح می شود و حال این مسئولان در این سه روز از عملکرد خویش دفاع می کنند، شاید آنها ظرفیت دارند و شاید هم کارهایی صورت گرفته و قناعت شرکت کنندگان را فراهم کند و شاید هم ...( همواره باید نیمه پر را دید، باید امیدوار بود )

بامیان در هفته اول قوس

شور و اشتیاق حدود دو هزار دختر و پسر جوان هزاره به دانشگاه در ابتدای این هفته از روزهای بیاد ماندنی بامیان است که شاهد بودم.

25 نوامبر روز جهانی محو خشونت با زنان نیز در مرکز و شهیدان از سوی ریاست امور زنان و کمیسیون مستقل حقوق بشر تجلیل گردید، این معضل جهانی در بامیان نیز حضور دارد باید با آن مبارزه کرد، خیلی ها آنرا وظیفه علما می داند اما من فکر می کنم وظیفه تک تک افراد جامعه است و به قول خانم رضایی باید از خود و فامیل خود شروع کرد.


یک پروژه برق آفتابی در منطقه غندک- جلمیش ولسوالی شیبر از سوی همبستگی ملی به بهره برداری سپرده شد.


صحت عامه نیز مقداری دارو و مواد غذایی تاریخ گذشته را که از بازار جمع آوری کرده بود، برای اولین بار در ملاء عام نابود کرد.


کار آسفالت سرک داخل بامیان نیز رو به ختم است اما عرض این آسفالت 7 متر است در حالی که سرک حد اقل دوبرابر این عرض دارد و نیز حوادث ترافیکی هم چند روز است که افزایش یافته است، این هم اندر خواص سرک قیر!

۱۳۸۷ آذر ۹, شنبه

ستاره افغان

شب گذشته برنامه ستاره افغان تلویزیون طلوع دختر نوجوانی بنام الهه سرور را که صدای دلنشینی داشت را معرفی کرد.
او یک دختر هزاره بود، ساکن کابل.

اگر او با موانع عرف و عادات مروج در جامعه روبرو نگردد، آینده درخشانی در موسیقی خواهد داشت.

گرچه که با داوری این برنامه که خود استعداد خیلی از جوانها را در نطفه خفه می کند، بسیار مخالفم اما صدا و آواز این دختر هموطن را می پسندم و دوستان را دعوت می کنم که شب های شنبه (جمعه شب) ساعت 9 به وقت افغانستان این برنامه را که از تلویزیون طلوع نشر می شود از دست ندهند.



اسلام و حقوق زن

در محفل شهیدان دوتن از طلبه های جوان به نمایندگی علما درباره حقوق زنان از دیدگاه اسلام صحبت کردند، یکی شان دعوت شده بود، دیگری اش هم خود اصرار کرد که صحبت کند.

یکی شان "نفقه" و "روزی" را دلیل برتری مردان دانست و زنان را گفت که بی اجازه شوهر حق ندارید بیرون روید، دیگری اش مهم ترین وظیفه زن را همخوابگی و رفع نیازهای جنسی مردان دانست.

با این محترمین چی می بایست گفت، آنها بعد از انجام این رسالت آرام و قرار گرفتند، آنها خیال می کنند که حقوق بشر آمده با ارزشها و دین و اسلام آنها مخالفت کند و مسئولیت آنهاست که نگذارند چنین شود، چنین انسانهایی را زیاد دیده ام که در برابر نکاح دخترک 12 ساله با مرد 40 ساله سکوت کرده اند یا خود خطبه خوانده اند، یا در برابر لت و کوب زنان از سوی شوهران سکوت کرده اند، آیا اینها در دین ارزش نیست، آیا اینجا مسئولیت ندارند؟

فقط می توان گفت که این طیف آدم ها از سواد کافی دینی برخوردار نیستند، آنها رواجها و عرف های ناپسند را رنگ و بوی دین می دهند و بد بختانه که در نبود عالمان دین شناس و باسواد سکان دار عقیده و ایمان مردم بیچاره دهات هستند، عالمان و دین شناسان جای شان در قم، مشهد و نجف گرم باد.

۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه

نه خشونت، نه تجاوز، محبت عدالت

امروز رفته بودم شهیدان، منطقه ای در 30 کیلومتری غرب بامیان در میانه راه بامیان- بند امیر، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان دفتر ساحوی بامیان به منظور آگاهی مردم آن ناحیه از روز جهانی محو خشونت علیه زنان همایشی را در آنجا برگزار کرد.
عکس های زیر ره آورد این سفر است.
زنان و مردان در این محفل که قبل از چاشت امروز در مقابل یک منبر در مرکز شهیدان برگزار شده بود اشتراک کرده بودند، دختران قریه نعلشیره و لادوها در حال اجرای سرود

زنان از مناطق دور دست به هدف مبارزه با هر نوع خشونت علیه خودشان اشتراک فعال نموده بودند

زنان شعار نه خشونت، نه تجاوز؛ محبت و عدالت را سر دادند، شهیدان منطقه ای است سردسیر

چند تن از قابله های آینده، پارچه تمثیلی را اجرا کردند که پیام اش عدم دسترسی به خدمات صحی زنان به عنوان یک خشونت ابراز شد

محترمه ناهید یکی از صاحب منصبان پلیس بامیان است که عزم را جزم کرده است که از راه قانون با خشونت علیه زنان مبارزه کند

۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

محو خشونت علیه زنان و فرهنگ

زن امروز افغانی می خواهد خودش باشد، همانگونه که خصلت ذاتی اش اقتضا می کند و جامعه در بهترین حالت اش این انتظار را دارد که "مرد" به "زن" اش حق و حقوقی بدهد.

بخشي از خشونت‌ها عليه زنان، ناشي از خودآگاهي اندكي است كه زنان كسب كرده‌اند، زيرا اين زنان با شناختي كه از خود به عنوان يك انسان دارند، ديگر نمي‌توانند بلي‌گويان صرف و كالبدهاي بي‌روح و بي‌اراده باشند و مردان نيز كه «مردي» و «غيرت» شان در هم گره‌ خورد و معرف يكديگر شده، نمي‌توانند اين وضعيت را تحمل كنند؛ از اين حالت كه خشونت آغاز مي‌شود.

برای مبارزه با آن باید در یک تحول فرهنگی نگاه دگرگونه به زنان باید تغییر کند، زن انسانی است همانند مرد، دارای تمام حقوق و امتیازات،

اصل مقاله...

۱۳۸۷ آذر ۵, سه‌شنبه

خشونت علیه زنان چرا؟

امروز 25 نوامبر روز جهانی محو خشونت علیه زنان است، بسیاری از مردان در برابر این واژه و این روز مقاومت نشان می دهند، آنها می گویند در جامعه اسلامی خشونت علیه زنان وجود ندارد، این روز را غربی ها درست کرده، اگر خشونتی باشد علیه همه است، دین ما...

اما خشونت تنها عامل مشترک بین تمام زنان منهای دین، زبان، نژاد، موقف اجتماعی، رنگ، تحصیل و ... است، خشونت فیزیکی یا بدنی، تجاوز، خشونت روحی و روانی، خشونت پنهان، خشونت اقتصادی، خشونت جنسی و ... با تمام قدرت و شدت جریان دارد.

در این جامعه مرد سالار، همه چیز بدست مردان است حتی دین و خدا.

هفت سال است که روز جهانی محو خشونت علیه زنان بطور سمبلیک، البته به شکل مسخ شده برگزار می گردد، هیچ پیشرفتی در کاهش خشونت یا ظلم و ستم علیه زن دیده نمی شود، باز روز از نو ظلم و ستم از نو.

نهاد های مدافع حقوق زنان می گویند در سال جاری تاکنون 50 مورد خشونت علیه زنان را ثبت کرده اند، این آمار به هیچ وجه گویای کمیت خشونت نیست، مراجعه زنان به نهاد های فوق آخرین راه و در شدید ترین حالت است، اما روزانه صدها ظلم و ستم بر علیه یک زن رخ می دهد که نه دولت در این رابطه تدبیری می اندیشد نه جامعه احساس مسئولیت می کند و زنان مدافع حقوق هم نمی دانند چگونه از حقوق زنان دفاع و حمایت کنند و بسیارند که خود نتوانسته اند از حقوق فردی خویش دفاع کنند.

۱۳۸۷ آذر ۳, یکشنبه

پرنسیب

امروز با برخی دانش آموزان دایکندی صحبت می کردم، در حدود 600 نفر از یک هفته الی ده روز در این شب و روزهای سرد در بازار بامیان منتظر کنکور بوده اند، شایعه شده بود که کنکور در 23 عقرب برگزار می گردد.

این مشکل و برگزاری کنکور در دایکندی را از داکتر محمد علی ستیغ نماینده دایکندی در پارلمان که در جلسه امتحان حاضر بود پرسیدم او گفت که ریاست معارف هم از تاریخ دقیق کنکور خبر نداشته! و گفت "پرنسیب" است که کنکور فقط در جایی که دانشگاه باشد برگزار می گردد و ما دانشگاه نداریم،

با او بحث کردم که این پرنسیب وحی منزل نیست، تغییر پذیر است و شما چه فعالیتی برای تغییر آن انجام داده اید، 600 جوان آن هم اکثرا" از طبقه فقیر اگر هر کدام 100 دالر مصرف راه کرده باشند جمعا" 60 هزار دالر مصرف کرده اند؟ جوابی نداشت.

لحظاتی بعد وی از این نوع سئوال من خوشش آمد و قول داد که کوشش می کند که سال آینده کنکور در دایکندی برگزار گردد.

یکی از همراهان وی گفت داکتر برای شمولیت دختران در امتحان کنکور زحمت زیادی کشیده، زیرا آنها از کورس هایی که یک موسسه دایر کرده بود فارغ شده بودند نه از لیسه های دولتی ( 300 دختر از کورس های موسسه نویب امسال فارغ شده اند ) و اکنون هم در بامیان فقط بخاطر دفاع از حقوق این داوطلبان آمده است.

تقلب؟

در امتحان کنکور امروز بعضی زمزمه های تقلب شنیده می شد و بعضی از دوستان این امر را مجاز و موجه جلوه می دادند، آنها استدلال می کردند در بدخشان چند سال است که سئوالات امتحان بصورت مشترک زیر نظر استادان حل مي شود، در کجا و کجا چی می شود و اگر ما صداقت کنیم، عقب مانده ایم و به جوان هزاره ظلم کرده ایم!

اما من هنوز با این استدلال دوستان هم نظر نیستم، تقلب را یک نوع خیانت می بینم ( هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون ) باید به قوم گرایی، تبعیض و تعصب نقطه پایان گذاشت ولی روند فعلی را که مشاهده می کنم، فکر نمی کنم که این مرض به این زودی ها جل و پلاس اش را از جامعه ما جمع کند.

جشن کنکور





صدها دختر و پسر داوطلب حضور در دانشگاه امروز پشت در دانشگاه بامیان صف کشیده بودند، شور اشتیاق و کمی نگرانی در چهره این جوانان دیده می شد.

بیش از 150 دختر از دایکندی اشتراک نموده بودند، به گفته مسئولین برگزاری این امتحان حدود 30 درصد اشتراک کنندگان را دختران تشکیل می دادند، سال گذشته در حدود هشتصد نفر شرکت کرده بود و امسال 1800 نفر.

در حدود 600 نفر داوطلب از ولایت دایکندی با تحمل دو شبانه روز راه و هزینه هر نفر حدود 5000 افغانی از یکهفته پیش به بامیان آمده بودند، از ولایت بامیان نیز 1200 نفر در این امتحان شرکت می کنند.

در کنار این همه شور و اشتیاق ضعف مدیریت سبب شد که امتحان با یک و نیم ساعت تأخیر ساعت ده و نیم برگزار شد، استادان دانشگاه که ممتحن بودند هر کدام تعدادی کتابچه سئوالات را در بغل گرفته و بدنبال داوطلب پشت میله های دروازه دانشگاه می رفتند، دهها هیئت متشکل از امنیت ملی، ولایت، شورای ولایتی، معارف و خبرنگاران هم در بین داوطلبان رفت و آمد می کردند.


بلقیس یا سمانه دختر 15 ساله ای بود که به نظر من خرد سن ترین داوطلب شرکت کننده کنکور بود، او گفت تا سوم راهنمایی در ایران آنهم جهشی خوانده و بقیه را در شهرستان دایکندی در موسسه NVIB خوانده و امتحان سویه داده و از آمادگی خوبی برخوردار است و قصد دارد انجینر شود.

هجوم جوان های هزاره به ویژه دختران برای راهیابی در دانشگاه و موسسات تحصیلات عالی نوید بخش فردای روشن است و من امروز را کمتر از یک جشن نمی دانم.

۱۳۸۷ آذر ۲, شنبه

شوق کنکور

چند روزی است که شهر بامیان حال و هوای دیگر دارد، صدها دختر و پسر جوان از اقصی نقاط ولایت بامیان، دایکندی و نیز غزنی ببرای امتحان کنکور به بامیان آمده اند و قرار است فردا و پس فردا امتحان کنکور برگزار گردد، قرار معلومات اولیه 1800 نفر در این امتحان شرکت می کنند.

شور این جوانان، امید را در دلها زنده و اشک را در چشمان جاری می کند.

امروز بعداز ظهر چند پدر، آنهم کهنسال را دیدم که کیف دخترانشان را گرفته بودند و از دانشگاه ( محل توزیع کارت و آخرین راهنمایی های کنکور) بیرون می آمدند، یا دختران و پسرانی که با خنده و شادی می رفتند که شب را سپری کنند و فردا در امتحان شرکت کنند.

فردا اگر خواست خدا بود حتما" کوشش می کنم از حال و هوای این رویداد بزرگ بامیان برایتان گزارش و عکس تهیه کنم.

اذعان کاآیدی

کاآیدی ( نماینده بان کی مون- سرمنشی ملل متحد در افغانستان) امروز مهمان بامیانی ها بود، او در جمع روسای ادارات بامیان و دایکندی اذعان کرد که دایکندی و بامیان ولایات آرام اند اما به حاشیه رانده شده اند، کار نشده، امکانات زیادی دارد برای انکشاف، صلح یکی از آنهاست.

او گفت: نتایج کنفرانس انکشاف اقتصادی و اجتماعی بامیان که سه هفته پیش در کابل برگزار گردیده بود را تعقیب می کند و بدین منظور سراغ وزارت خانه ها خواهد رفت.

او عقیده دارد که بین ولایات آرام و ناآرام فرق زیادی وجود دارد، او افزود که باید در مناطقی که صلح و امنیت وجود دارد بودجه زیادی مصرف شود، بازسازی متوازن و متساوی باشد.

بارها هزارها داد می زدند که بازسازی، انکشاف و تقسیم بودجه متوازن نیست، تبعیض و تعصب در حق ما صورت می گیرد و بارها مقامات حتی کرزی به این مسئله اذعان کرده، سری تکان داده اند و چوق چوق کرده و رفته اند، اما ما ماندیم و هزاره جات ماقبل تاریخ، اما اینبار عالی ترین مقام سازمان ملل در افغانستان با ما هم صداست، خدا کند که این صدا را کسی بشنود.

اما من خوش بین نیستم و می گویم اگر بان کی مون یا بوش ببخشید اوباما هم بیاید بامیان و اذعان کنند و سری تکان دهند فرقی به حال ما نخواهد کرد، دلیل اش سفر بانوی اول ایالات متحده به بامیان بود که فقط آسفالت دو کیلومتر سرک را وعده داد!

اما خودمانیم، یک کمی مشکل از خود ما هم هست، ظرفتیت نداریم! قومندان صاحب، یا پسر (دختر) خاله، عمه یا کاکای رهبر صاحب حالا آمده وکیل، رئیس، مدیر و آمر شده او از انکشاف، جذب بودجه انکشافی و ...چی می فهمد، دلیلش خواسته امروز ریحانه آزاد معاون شورای ولایتی دایکندی است که از کاآیدی خواست ترانسپورت هوایی یوناما را برای رئیس صاحب ها مجانی کند!!

این سئوال باقی می ماند که کی بامیان و دایکندی را به حاشیه رانده و کی ها نمی خواهد به بامیان توجه شود، فکر می کنم که جواب این سئوال را هم کاآیدی می داند اما این کی و کیها در بامیان منافع ندارند و به صدای هزاره ها که از هر گلویی که بیرون بیاید توجه نخواهند کرد.

بامیان در هفته پنجم عقرب

1- تب اختطاف و بدست آوردن پول زیاد و آسان از این راه به بامیان هم رسید، چند تن از جوانان بی کار که در آرزوی ملیونر شدن در یک شب ر ا داشتند، پلان کردند که پسر یکی از شرکت داران بامیان را که اخیرا" از برکت پروژه های بازسازی صاحب ثروت شده بربایند و طلب پول نمایند، غافل از آنکه پلیس از همان ابتدا پلان آنها را مطلع بوده و سرانجام بعد از آنکه هدف شکار می شود به فاصله نیم ساعت پلیس اختطاف چی ها ( سه نفر ) را همراه یک تفنگچه و چند نارنجک دستگیر می کند.

2- ساختمان ایستگاه رادیو بامیان که به کمک پی آرتی و اداره کمک های بین المللی آمریکا تمویل شده است در شهر جدید بامیان افتتاح شد، این ساختمان چهار اتاق دارد که شامل دو استودیو تهیه و نشر برنامه و یک اتاق اداری و یک اتاق نشیمن می باشد به علی عرفان مدیر مسئول این رادیو اهداء گردید،

این رادیو شخصی بوده که شش سال پیش توسط موسسه اینترنیوز راه اندازی شده بود که بصورت سیار گاهی در دکان گاهی در مسافرخانه و گاهی در یک ساختمان دولتی مستقر بود، به گفته مقامات انترنیوز در افغانستان تاکنون بیش از 30 رادیوی آزاد ایجاد شده است، آنها می گویند راه اندازی چنین رادیو هایی به رشد و تقویه دموکراسی افغانی کمک می کند،

اما من فکر می کنم که چنین دستاوردهایی نداشته، رادیو های محلی در محلات دور دست یا تحت نفوذ قومندانان و زورمندان محلی قرار گرفته یا از بی برنامه گی رنج می برند یا وسیله و دوکانی شده اند برای جذب آگهی و ثروت اندوزی، آنچه در آن یافت نشود خواست، صدا و نیازهای مردم است.

3- کمپاین روز جهانی محو سوء استفاده از اطفال نیز در بامیان برگزار شد.
4- امتحانات آخر سال تحصیلی هم در مکاتب بامیان شروع شد، و لیسه شیرین هزاره اولین بار است که 20 دختر فارغ می دهد.
5- سردی و یخبندان هم که طبق معمول کارش را شروع کرده است.

۱۳۸۷ آبان ۳۰, پنجشنبه

دستاوردهای صحت

داکتر احسان الله شهیر رئیس صحت عامه بامیان یکی از مدیران موفق بامیان است، وی در گفتگویی با حسن خالقی خبرنگار آژانس خبری وخت دستاورد های خویش را بیان کرده از جمله گفته است که چهار سال پیش 9 مرکز صحی بوده و اکنون 70 مرکز و 6 تیم سیار صحی در ولایت بامیان موجود است و 95 درصد مشکلات صحی در خود ولایت قابل حل است.

البته مسئولان بیشتر دوست دارند با ذکر آمار کمی، از کیفیت خدمات یادآوری نمی کنند این با خبرنگار است که این مسئله را بیشتر کاووش کند، برای مثال کلینک توپچی -شش پل- که بیش از پانزده کیلومتر با مرکز بامیان بیشتر ندارند، بیش از یک سال است پرسونل مسلکی زن ندارد، اما ساختمان معیاری دارد!!،

مکاتب زیادی ساخته شده اند اما معلم مسلکی که با وجدان و احساس مسئولیت کار کند نداریم،
مدیریت برای پیگیری و نظارت امور ضعیف است.

اولین فارغین لیسه شیرین هزاره

بیش از 20 دختر از لیسه شیرین هزاره مرکز بامیان امسال برای اولین بار فارغ می شوند و قرار است در امتحانات کنکور که فردا برگزار می گردد شرکت کنند.

ساکنان مرکز بامیان مانند سایر جاها دختران خود را نمی گذاشتند که به تحصیل شان ادامه دهند، ولسوالی یکاولنگ و پنجاب در این امر پیش قدم بوده و سالهای گذشته نیز فارغ التحصیل داشته اند.

تمام کردن صنف دوازده این تعداد دختران تغییر مهمی است در زندگی مردمان بامیان.

محو سوء استفاده از اطفال

روز جهانی محو سوء استفاده از اطفال در بامیان نیز برگزار شد به قرار شنیده ها این محفل در 135 کشور جهان برگزار می گردد، کمیسیون حقوق بشر دفتر بامیان نیز اعلام کرد در زون بامیان در سال جاری هشت مورد تجاوز به اطفال ثبت شده است و یقینا" آمار واقعی بالاتر از این هاست، صدها کودک به علت کارهای شاقه، به تعلیم و تربیه و حداقل حقوق خود دسترسی ندارند.

با توجه به آمار فزاینده تجاوزهای جنسی به اطفال در سال جاری یکی از اهداف این محفل تحت فشار قرار دادن دولت بود برای حفاظت از اطفال و تعقیب قانونی و جدی عاملین این جرایم.

دولتمردان بامیانی ( فهیمی معاون ولایت، نذیری قومندن امنیه ) مبارزه با این امر را تنها وظیفه دولت ندانستند، رئیس پلیس از دخالت بعضی متنفذین که مانع کار پلیس در تعقیب عاملین تجاوز می باشد گلایه کرد، شیخ صادق علی یار، یک تن از روحانیون خلاء اخلاقی و فرهنگی را دلیل عمده رشد این پدیده شرم آور دانست.

امیدوارم که این تلاش ها برای از بین بردن یا کاهش سوء استفاده از اطفال موثر واقع گردد.

۱۳۸۷ آبان ۲۸, سه‌شنبه

منع سوء استفاده از اطفال

فردا 19 نوامبر روز جهانی جلوگیری از سوء استفاده از اطفال است، چندین نهاد مدنی مدافع حقوق اطفال کمپاین یک هفته ای را در سراسر افغانستان به منظور آگاهی مردم از اضرار سوء استفاده از اطفال و مسئولیت پذیری نهادهای مجری قانون به راه انداخته اند.

به گفته مسئولین امر در زون بامیان نیز میزان استفاده سوء از اطفال به ویژه تجاوز جنسی نسبت به سالهای گذشته زیاد شده است، محیط های کارگری که اطفال و کودکان مشغول به کار اند بیشتر مورد سوء استفاده قرار می گیرد.

روز گذشته برای تهیه گزارش به هوتل ماما نجف در بازار بامیان رفته بودم، با خلیفه صمد آشپز که از سن هشت سالگی در هوتل های سمت شمال کار کرده صحبت می کردم، او خاطره و تجربه های تلخ از قربانی شدن اطفال در هوتل ها داشت، او معتقد بود که نباید اطفال در هوتل ها کار کنند، زیرا مورد استفاده بچه بازها، قمار بازها و باند های قاچاق و ... قرار می گیرد.

قرار است فردا در محفل فوق از نهاد های مسئول تعهد گرفته شود که در برابر قضایای مربوط به سوء استفاده از اطفال بی تفاوت نبوده و در این مبارزه سهیم باشند.

یادم هست که چند سال پیش نوجوانی بی سرپرست از سوی تعدادی پلیس در یکی از پسته های شهر مورد تجاوز قرار گرفت، هیچ کس مایل نبود این مسئله را پیگیری کند و آخر الامر مرتکبین بعد از چند وقتی برائت گرفتند و نمی دانم قربانی که بی سرپرست بود به چه سرنوشتی گرفتار شد.


حق تکلم به زبان مادری

حق تکلم به زبان مادری یکی از حقوق انسانی هر فرد است، هیچ کس را نمی توان مجبور کرد به زبان غیر از زبان مادری اش حرف بزند، بنویسد، تحصیل کند، گوش فرا دهد و ...

در حالی که این حق در سایر جوامع مسلم و شناخته شده به نظر می رسد در افغانستان ما، سردمداران و مدعیان دموکراسی و حقوق بشر و ... نمی خواهند این حق را احترام نموده و به رسمیت بشناسند.

پوهنتون و دانشگاه از همین نوع است، در ظاهر امر شاید یک دعوای الکی، سر هیچ باشد، ای بابا مملکتی که هزار و یک مشکل دارد آن وقت ما بیاییم روی دو واژه دعوا کنیم، حکایت انگور و عنب است؛ اما من فکر می کنم، قضیه خیلی هم جدی است و باید جدی گرفته شود، پوهنتون و دانشگاه روی و سطح قضیه است، پشت قضیه خیلی عمیق تر است، دنیایی از تحقیر یک فرهنگ، تبعیض و تعصب و غرور و تمامیت خواهی و ... مسایل را می توان در پشت سر این قضیه دید و خواند.

ترمینولوژی مشترک، سرود ملی، وحدت ملی، واژه های فارسی- ایرانی - بیگانه، قانون اساسی، زبان رسمی و ... توجیه روی آوردن به این گد ودی ادبیات است خبر اول فارسی دوم پشتو، بخشی از سخنرانی فارسی بخشی پشتو، من اول فکر می کردم که تنها ما ایرانی گگ ها نمی فهمیم، بیشتر از 13 ولسوالی هزاره نشین را تاکنون سفر کرده ام معدود کسانی را دیده ام که با زبان پشتو آشنایی دارند، مدیران دولتی و تحصیل کردگان در افغانستان را هم پرسیده ام، گفته اند، پول داده ایم و نمره کامیابی از مضمون پشتو گرفته ایم،

خوب این است حکایت هزاره ها، وضع تاجیک ها و ازبک هم در خصوص آشنایی با زبان پشتو به همین قیاس است، پس چرا ما اصرار داشته باشیم که زبان مادری من را همه باید بفهمند و همه بدان صحبت نمایند و همه ملت بدان گوش دهند، ترجمه سخنرانی پشتو به فارسی اهانت است و ...( منازعه روی لوحه دروازه دانشگاه بلخ و کابل- البته دانشگاه بامیان فارسی اش تحت شعاع پوهنتون قرار گرفته، یعنی پوهنتون با فونت درشت و در مرکز قرار گرفته و دانشگاه خرد و در گوشه سمت راست و انگلیسی اش در گوشه سمت چپ- بیشتر از روی ترس)

می توان به تبلیغات یا پیام بازرگانی رادیو ها و تلویزیون ها گوش داد، جایی که پای افهام و تفهیم پیام و منافع در میان است پشتو و فارسی از هم جدا شده است، به نظر من راه حل هم همین است، به زبان فارسی و گویش دری هم باید احترام قایل شد و به زبان پشتو هم احترام قایل شد به فارسی زبان ها اجازه دهیم از حق تکلم به زبان مادری شد بهره مند شوند و به پشتو زبانان هم شرایط و سهولت دسترسی به حق تکلم به زبان مادری شان فراهم شود، هیچ بهانه ای نباید سبب گردد که تکلم، نگارش یا استماع به زبان مادری را تحت شعاع قرار دهد.

۱۳۸۷ آبان ۲۵, شنبه

بامیان در هفته چهارم عقرب

رهایی چهار محبوس و تخفیف پنج تن دیگر، بالاخره حکم رئیس جمهور بعد از دو ماه (عید فطر) به بامیان رسید و موفقانه تطبیق شد، در زندان فعلی بامیان که در یک حویلی کرایی موقعیت دارد، حدود هفتاد زندانی وجود دارد که اکثر آنها دوسیه هایشان در راهروهای محاکم سه گانه متوقف و آنان منتظر اند.

برای اولین بار لیسانس ( گواهی نامه ) رانندگی و جواز سیر موتر در بامیان توزیع می گردد، یک و نیم سال پیش هم برای اولین بار پاسپورت شروع به توزیع نمود، بامیان از ولایات مشهور و شناخته شده افغانستان است و تا امروز و سال پار توانایی صدور لیسانس و جواز سیر را نداشت، دستاورد فعلی را به فال نیک گرفته و برگشته گان که چنین تبعیض روا داشتند لعنت نثار می کنیم، هرچند تا برابری کامل فاصله ها داریم.

معارف
از خبرسازهای هفته بود، رسیدن کتب درسی از صنف چهار تا دوازده، (کمتر از یک ماه به پایان سال تحصیلی نمانده است- خینه بعد از عید!)

دریافت کمک کمپیوتر از اداره انکشاف بین المللی ایالات متحده به مبلغ 38 هزار دالر، ( گرچه رئیس صاحب معارف می خواهد این را از دست آوردهای خود بنامد، در این عصر بیکاری جذب همچو کمک شاید یک دستاورد بزرگ باشد، امید است که این اموال چند صباحی سالم و مصئون بماند- بسیار شاهد بوده ام که موسسات آمده و به حال زار دولتی ها دلشان سوخته و کمک کرده اند اما چند روز بعد رئیس صاحب آنها را به خانه شان یا بازار برده!)

به معارف توصیه می کنم به فکر کیفیت باشند تا اخذ کریدت از کار آمریکایی ها، دوستی نوجوان بنام زمان از لیسه مرکز بامیان صحبت می کرد از 15 مضمون سه معلم ما تاکنون منظم آمده و 5 مضمون ما بیش از چهار ماه است که معلم نداریم ( جغرافیا، اجتماعی، مدنی و ... ) از 200 صفحه ریاضی فقط 40 صفحه آن را خوانده ایم و ...

آغاز به کار پروژه سواد آموزی در شهیدان به کمک یونسکو، این پروژه هم برای اولین بار در بامیان از سوی این موسسه برگزار گردیده و قرار است به تدریج در سایر ولایات هم برگزار گردد، سالهاست که پروژه های مطقعی سواد آموزی در قریه جات برگزار می گردد و این مسئله را هم می دانیم که تنها راه نجات ملت سواد و آموزش است اما من فکر نمی کنم سواد آموزی ( سواد حیاتی ) را با پروژه آنهم توسط سیستم کهنه، فرسود و آلوده معارف به پیش برد، این کارزار دگر است و مرد کار دگر می خواهد.

قومندانی امنیه هم بی دستاورد نبود، 20 بوتل ودکا را از بازار کشف کرد و چندین میل اسلحه را هم از دره شکاری بدست آورد، بامیان چون ساختار ده مانند دارد، جرایم جنایی زیادی در آن اتفاق نمی افتد، زیرا همگان یکدیگر را می شناسند.

روز دانشجو هم در دانشگاه بامیان توسط یک نهاد دانشجویی بنام " کانون تفاهم" تجلیل شد، اصل سخن آنان این بود که دانشجو باید سیاسی باشد اما سیاست زده و در خدمت احزاب نباشند، اما اینکه روز دانشجو چه روزی است و آیا دانشجویان بامیان از ناحیه احزاب کدام خطری را حس کرده اند، ولله نمی دانم، تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها و شاید هم این نهاد محترم برای عرض وجود چنین محفل گرفته اند.

بارش برف سردی هوا را به اوج خود رسانده است.

طبق معمول همیشه چند تا ورکشاپ هم برگزار شد - جامعه مدنی، حقوق زن و ... امثال هم.

۱۳۸۷ آبان ۲۳, پنجشنبه

جایزه ای دیگر برای بانوی صلح، آزادی و عدالت


داکتر سیما سمر کاندید دریافت جایزه 2008 دموکراسی و حقوق بشر آسیا شد.

اعدام و حقوق بشر

هفته پیش سید حسین عالمی بلخی نماینده پارلمان در میزمدور رادیوی صبح بخیر افغانستان گفت: فعالیت نهادهای حقوق بشری مانع تطبیق قانون از جمله جزای اعدام و موجب افزایش جرم و جنایت است!

حال که تاکنون 9 تن از مجرمین سال های پیش به جزای اعدام رسیده، کمیسیون مستقل حقوق بشر نیز این بار نگرانی خویش را ابراز نداشت، نادری سخنگو و شمس الله مسئول بخش نظارت دفتر کابل در مصاحبه با طلوع جزای اعدام را که در قانون جزایی افغانستان آمده قانونی دانستند، کمیسیون در گذشته به علت آنکه نهادهای عدلی و قضایی ظرفیت لازم را ندارند و امکان حق طلفی موجود است مخالفت می کرد.

در اسناد بین المللی حقوق بشر نیز ممنوعیت جزای اعدام صراحت ندارد و محفوظ بودن حق حیات هم که در اولین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است از سوی حقوقدان مختلف تفسیر شده است.

نمی دانم تحلیل بلخی از عدم آگاهی ایشان از معیار های حقوق بشر است ( عضو کمیسیون قضایی! ) یا ترس از تطبیق عدالت انتقالی!

اندر فواید برقع

روزی دو نفر از دوستان درباره برقع بحث می کردند، یکی آنرا مانع دسترسی زنان به حقوق شان می دانستند، دیگری از وجود آن دفاع می کرد البته بیشتر بخاطر امنیت زنان از نگاه شیطانی و ...

واقعه روز گذشته کندهار و اسید پاشی بر روی دختران دانش آموز، سبب شد که هشت دختر صدمه بیند و راهی شفا خانه گردند و حال دو تایشان خراب گزارش شده بر مبنای همین گزارشات اگر آنان برقع نداشتند، میزان صدمات بسیار جدی تر می بود.

باز هم بگویید که برقع بد است!

"بابه" سفید پوش

روز و شب گذشته اولین برف زمستانی بارید، در سطح شهر میزان این برف کم بود (حدود یک سانتیمتر) آمدن برف غنیمت است و نعمت اما به گفته دوستی مرگ غریبان نزدیک شد.
و بابه در زیر برف هم چنان پرصلابت است.
سید ضیاء سرباز ترافیک می گوید از صبح تا بیگاه یار بابه هستم، بابه ره زیاد دوست دارم، او مرد مقاومی بود.
ضیاء سابقه جهادی داشته از کار ترافیکی اش راضی نیست چرا که صلاحیت اش کم است، او می گوید راننده متخلف را گرفتار کرده و تحویل مقامات می دهم، بعدا" می بینم که پول داده است و رها شده و به ریش من می خندد، او 5000 افغانی معاش می گیرد و شب روز در خدمت پلیس است.

۱۳۸۷ آبان ۲۱, سه‌شنبه

برکناری قادری و آینده شهر بامیان

حمید الله قادری وزیر ترانسپورت طی یک اقدام بی سابقه رئیس جمهور از جلسه کابینه راهی دادستانی شد،قادری چرا و چگونه برطرف شد، بماند.

اما اهمیت قادری برای بامیان،
مقامات بامیان از جمله والی صاحب یکی از عمده ترین موارد شکل نگرفتن شهر جدید در دشت عیسی خان را عدم همکاری وزارت ترانسپورت در انتقال میدان هوایی از این محل می دانست.

میدان هوایی (خاکی) فعلی بامیان در دشت عیسی خان واقع شده و در گوشه ای از آن پی آر تی نیوزلند (احتمالا" برای فرار سریع) جای خوش کرده است و دقیقا" ماستر پلان شهری بامیان نیز در همین مکان طرح و تصویب شده است.

به جزء ده بیست ساختمان دولتی کدام تعمیر شخصی یا پروژه های شهری در آن ساخته نشده است، این در حالی است که چهار سال است از این پلان گفته می شود و به مردم و بازاریان و سرمایه گذاران هم اجازه ساخت و نوسازی در سایر جاهای شهر داده نمی شود و مردم همچنان بی خانه و سرگردان منتظر ماستر پلان!

بار ها گفته شده که وزارت ترانسپورت مجوز انتقال این میدان را به دشت شیبرتو نمی دهد و این لج بازی روند شهر سازی را به کندی مواجه کرده بود، هرچند گفته می شود که پی آر تی هم گفته که تا چند سال دیگه ما همین جا هستیم و شور نمی خوریم، وزارت ترانسپورت ارتفاع زیاد شیبر تو را بهانه فنی کرده بود،

هرچند گفته می شد که مقامات پشتون این وزارت با این طرح عمدا" مخالفت می کردند، وزارت ترانسپورت طی معامله ای از هزاره ها گرفته شد و بجایش وزارت مبارزه با مواد مخدر داده شد، اما از احسان ضیاء هم که هزاره بود بخاری بلند نشد،

درست هفته گذشته والی صاحب، قول همکاری وزیر ترانسپورت در این زمینه را یکی از مهمترین دستاوردهای کنفرانس انکشاف اقتصادی و اجتماعی بامیان توصیف کرد،

اما دیده شود که این امیدواری به جایش می ماند یا باز هم ماستر پلان شهری فراموش می شود،
هرچند داکتر سرابی این را هم اضافه کرده است که ما زمین ها را برای مردم توزیع می کنیم، وزارت می داند که میدان هوایی را در هر کجا که دلش خواست بسازد- من فکر می کنم باید والی صاحب باید خیلی وقت ها پیش چنین می کرد، در این مملکت باید قومندانی عمل کرد!

۱۳۸۷ آبان ۱۹, یکشنبه

حج فقرا

روز جمعه در همسایگی ما، شخصی گاوی قربانی کرده بود و خویشاوندان را مهمان کرده بود، مهمانی قبل از تشرف به حج و دیروز هم عازم کابل شد که به مکه برود.

اطلاع کسب کردم که امسال هر حاجی یک لک و هشتاد هزار افغانی پول سفر داده است، با جمع هزینه های مهمانی قبل و بعد از زیارت و سوغات و ... حدود چهار هزار دالر (دو لک افغانی) مصرف می کند، حالا بگیریم که بیست هزار نفر امسال روانه خانه خدا گردند، هشتاد ملیون دالر خرج می شود.

همین هفته پیش سازمان های خیریه گزارش دادند که یک سوم جمعیت افغانستان (حدود 8 ملیون نفر) زیر خط فقر زندگی می کنند، زمستان پار حدود 150 نفر بر اثر سرما و گرسنگی جان باختند و زمستان جاری هم با خشکسالی در راه است.

مغاره نشینان مرکز و اطراف بودا را مثال نمی زنم، چه آنکه آنها در مرکز دید و توجه جهانگردان، خارجی ها، مقامات، خبرنگاران و ... اند، آوارگان بهسود که هست و بود شان را کوچی ها تاراج کرد، روستا نشینان مناطق دور دست یکاولنگ، لعل و سرجنگل، دره صوف، ولایت دایکندی، ناهور، مالستان، پنجاب، ورس و ... چه روزگاری را در پیش رو خواهند داشت؟

دستمان برای طلب کمک جامعه جهانی همواره دراز است، بدهید در راه خدا که ملت دارد می میرد! (فاجعه انسانی در راه است) و آن وقت هشتاد ملیون دالر را برای حج مصرف می کنیم! خودتان قضاوت کنید، بیشتر از این اگر بگویم می ترسم مرتد شوم!!

۱۳۸۷ آبان ۱۸, شنبه

بامیان در هفته سوم عقرب

  1. انتقال سه اثر تاریخی دوره بودایی به کابل.
  2. برگزاری کنفرانس یک روزه استراتژی انکشاف اقتصادی و اجتماعی بامیان در کابل و نتایج آن.
  3. کشف سه گلوله BM1 آماده انفجار در کوههای خواجه بهاءالدین ( شمال شهر بامیان- پشت سر پیکره های بودا) توسط قومندانی امنیه که اگر این گلوله ها شلیک می شد، قطعا" به شهر بامیان خسارت وارد می کرد، در این ارتباط کسی دستگیر نشده است و به گفته قومندان امنیه کار دشمنان بازسازی و انکشاف در بامیان می باشد.
  4. برگزاری محفل گرامی داشت از اولین سالگرد شهدای حادثه بغلان که هفت عضو ولسی جرگه و بیش از هفتاد تن از افراد ملکی و بیشتر اطفال مکاتب در عملیاتی انتحاری کشته شدند.

۱۳۸۷ آبان ۱۶, پنجشنبه

دستاوردهای کنفرانس

  • حمایت قوی دولت مرکزی و نماینده سرمنشی ملل متحد از ضرورت انکشاف در بامیان،
  • اعتراف برخی از وزراء به عدم کار در بامیان،
  • اعلام همکاری وزیر ترانسپورت مبنی بر حل مشکل میدان هوایی که سد راه تطبیق ماستر پلان شهری واقع شده،
  • تعهد وزارت خانه ها به هماهنگی در انکشاف بامیان،
  • قول جدی وزیر معدن در اجرای پروژه های آن وزارت در بامیان،
  • تشکیل کمیته پیگیری انکشاف بامیان تحت ریاست وزیر اقتصاد با اشتراک وزرات های انشکاف شهری، اطلاعات و فرهنگ، فواید عامه و ترانسپورت به شمول ولایت، یوناما، بانک انشکاف آسیایی، بنیاد آغا خان، گروه بازسازی ولایتی کشور نیوزلند و بخش انکشافی ملل متحد که هر سه ماه وضعیت پیشرفت در بامیان را مورد ارزیابی قرار داده و برای آینده پالیسی لازم را طراحی خواهد کرد.
از دستاوردهای کنفرانس انکشاف اقتصادی- اجتماعی بامیان بود که در هفته جاری در کابل برگزار گردید، داکتر سرابی ظهر امروز در بدو ورود به بامیان در یک کنفرانس مطبوعاتی این مطلب را اعلام کرد.

اسحاق پویا رئیس شورای ولایتی هم که در این محفل اشتراک داشت این کانفرانس را "خوبترین کنفرانس" ارزیابی کرد وی گفت:
کا آی دی نماینده دبیر کل سازمان ملل به عدم انکشاف بامیان علی رغم امنیت خوب آن اعتراض کرده و گفت :تلاش می کنم که کمکهای جامعه جهانی بطور عادلانه و مساویانه تقسیم گردد.

پویا در ادامه گفت: جدیت و مصمم بودن را در گفته های وزراء و نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد دیده است به شرطی که توسط کمیته کاری پیگیری کننده تعقیب گردد و در این راستا شورا با ولایت همکاری خواهد کرد.

والی بامیان جمع کردن تعداد زیادی از وزراء یا معینان، سفرا و نمایندگان موسسات کمک دهنده در سه کنفرانس بزرگ ( دو کنفرانس در بامیان و یکی در کابل ) را به هدف انکشاف بامیان (تطبیق ماستر پلان شهری و فرهنگی) و رساندن ضرورت ها و نیازهای مردم بامیان را به آنها از دستاوردهای کاری خود دانست که تاکنون والی های دیگر این کار را نتوانسته اند اما سرابی تأکید کرد ما مسئولیت خویش را اداء کرده ایم اینکه سیاست جامعه جهانی و دولت چیز دیگر باشد، گپ جداگانه است.

۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه

پیروزی اوباما و چند نکته

ساعت هشت و نیم صبح بود، بخش فارسی رادیوی بی بی سی را گوش می کردم، خبرنگارانش از آمریکا به طور مستقیم گزارش می دادند، بعد از اینکه اعلام شد که اوباما رئیس جمهور قطعی آمریکا شد، حدود بیست و پنج دقیقه بعد آن تبریکی نامزد شکست خورده و دعوت وی از طرفدارانش به اتحاد و یکپارچگی را شنیدم.

من درست نمی دانم که پیروزی اوباما بر زندگی، توسعه، جنگ با تروریزم و ... افغانستان چه تأثیر و اثرات دارد، آنرا می گذارم به کارشناسان خبره اما پیروزی باراک (حسین) اوباما سیاه پوست آفریقایی تبار و مسلمان زاده و تبریکی بلافاصله مک کین می تواند برای کشور ما که در جاده دموکراسی گام می نهد درس بزرگ باشد.

آیا ما به مرحله ای از رشد و ملت واحد رسیده ایم به کسی که از قوم، نژاد، مذهب، رنگ پوست ما نیست اعتماد کنیم و رأی بدهیم؟
آیا ما با این همه ادعا و ژست دموکرات بودن اگر در انتخابات شکست خوردیم می توانیم آنرا به سرعت بپذیریم و به رقیب پیروز تبریک بگوییم؟ یا انتخابات و نتایج آنرا تخطئه می کنیم؟

کنفرانس انکشاف اقتصادی- اجتماعی

روز گذشته کنفرانس انکشاف اقتصادی- اجتماعی بامیان در هوتل سرینای کابل برگزار شد.

هدف این کنفرانس هماهنگ ساختن پروژه های انکشافی دولت در بامیان ذکر شده است، از اینکه این کنفرانس در کابل دایر شده و تمام دست اندرکاران و مقامات بومی هم در آنجا تشریف برده اند لذا در خود بامیان فعلا" کسی از محتوا، نتایج و دست آورد های آن به جز چند خبری که در برخی رسانه ها و وبلاگ ها درز پیدا کرده اطلاعی نیست.

ان شاء الله روزهای آینده که شرکت کنندگان این سمینار به بامیان آمدند ( اگر دل شان هوس گردش در کابل نکنند!) حتما" از آنان باز خواست کرده و اطلاع رسانی خواهم نمود.

سه ماه پیش نیز دور اول این کنفرانس بنام کنفرانس دونر ها در بامیان برگزار شد که می توانید در نوشته های ماه جولای این وبلاگ آنها را مطالعه کنید، ظاهرا" مخالفت وزارت ترانسپورت با عدم انتقال میدان هوایی فعلی که روی شهر جدید می باشد دلیل ناکامی آن کنفرانس و بی علاقگی تمویل کنندگان دانسته شد، اینبار والی صاحب عزم جزم کرده که با وزارت ترانسپورت کار را یکسره کند.

۱۳۸۷ آبان ۱۲, یکشنبه

آثار دوره بودایی



داکتر حبیبه سرابی والی بامیان ظهر امروز سه اثر تاریخی دوره بودایی بامیان را پس از نمایش به خبرنگاران به کابل منتقل نمود.
توته پارچه هایی از کاغذ یا گیاه مقدس، پارچه و گیاه مقدس، سه تیکه فلزی مطلا به شکل پوش تعویض از جمله آثار تاریخی دوره بودایی است که دوسال پیش در زیر پای بودای کوچک ( شاهمامه ) کشف شده است.

این آثار را باستان شناسان آلمانی حین عملیات استحکام کاری بودای کوچک پیدا کرده اند.
به گفته سرابی این آثار به دستور وزارت اطلاعات و فرهنگ برای نگهداری در موزیم ملی افغانستان و هم چنین نمایش در نمایشگاه دوره گندهارا که درآینده ای نزدیک در شهر بن آلمان دایر خواهد شد، انتقال می یابد.

سرابی گفت: در سه سال مسئولیت وی این دومین آثار تاریخی است که به کابل منتقل می گردد، قبل از این نیز سه سکه طلایی به موزیم ملی منتقل شده است و یک شی کوچک تاریخی مهر و موم شده که ماه گذشته از قسمت سر بودای 38 متره کشف گردید هنوز تصمیی برای انتقال آن اتخاذ نگردیده است.

وی اظهار امیدواری کرد که این آثار روزی به موزیم بامیان منتقل گردد، بامیان هنوز فاقد موزیم می باشد.
بودائیان 1600 سال پیش در بامیان می زیستند.

۱۳۸۷ آبان ۱۱, شنبه

بامیان در هفته دوم عقرب

1- مردم و مسئولان با کشته شدگان مردم لغمان اعلام همدردی نمودند، این اجتماع را مسئولین برنامه ریزی کرده بودند و صدهاتن از مردم بامیان در این اجتماع شرکت کردند، اینکه فلان مسئول چه پف و پتکه کرد بماند، مهم حضور پرشور مردم بامیان بود که به خوبی به نمایش در آمد.

من همواره از دوستانی که ادعای فعالیت جامعه مدنی را دارند خواسته ام که در برپایی چنین محافلی که باعث وحدت و یکپارچگی ملت افغانستان می شود، پیشگام باشند، اما آن دوستان بیشتر در فکر پروژه اند تا کار برای جامعه مدنی و مسئولان این محفل را بعد از آنکه جای جای افغانستان برگزار شد، تجلیل کردند، خوب است این را هم بدانید که در بامیان حدود 40 نهاد جامعه مدنی ثبت شده اند!!

2- در شهر غلغله هم غالمغال بود، 6 ماین منفجر شد، البته پلان شده بود، گویا ماین پاک ها نتوانسته بودند آن ماین ها را خنثی کنند و در جا ( زیر منار میراث فرهنگی- تاریخی) منفجر ساختند، این کار اعتراض برخی مدافعین میراث فرهنگی مثل مهدی مهرآیین را بر انگیخت ( جمعیت دفاع از میراث های فرهنگی بامیان، همچنان خواب بود )، از جنرال خدایار قدسی آمر امنیت جویای علل این رویداد پرسیده شد، وی هم شاکی بود که ماین پاک ها تعهد کرده اند که ماین ها را در آنجا انفجار ندهند وی احتمال می داد که رازی در این کار نهفته باشد، رئیس گروپ ماین پاکی مدعی بود که امکان خنثی کردن آن وجود نداشت، به هر حال رئیس اطلاعات و فرهنگ به نقل از کارشناسان یونسکو ادعا کرد که این انفجارها به آثار تاریخی خسارت نرسانده است ( تمام شهر بامیان لرزید، چطور یک منار باستانی آسیب ندید؟!!)

3- گروپ ماین پاکی ATC مستقر در بامیان دو قربانی (زخمی) در ولسوالی کهمرد داد و همچنین به گفته رئیس این گروه نصف شهر غفغله از ماین پاک شده است.


4- ساختمان محبس مرکزی ولایت بامیان نیز تهداب گذاری شد، فعلا" زندان بامیان در یک حویلی کرایی می باشد که حدود 70 زندانی مرد در آن به سر می برند، من در آرمان شهر ذهنی ام آرزو دارم که هیچ زندان نباید ساخته شود، اما برای حراست از حقوق دیگران فکر می کنم چنین مکان هایی لازم است، باید زندانها مرکز اصلاح، تربیت، باز پروری باشد تا جای عقده گشایی و آموزش بزه کاری.


5- سنگ تهداب ساختمان بستری قبل از وضع حمل یا زایمان یا ولادت نیز در جنب شفا خانه مرکزی بامیان گذاشته شد، این پروژه را یونیسف تمویل کرده و کارمندان دولتی و موسسات هم در امر خرید زمین آن سهم گرفتند.
بسیاری از مردان و خانواده ها، بردن زائو را به شفا خانه یا زایشگاه ننگ می دانند، اگر هم برای معاینه چند روز زود تر بیاورند، شفاخانه جایی برای بستری آنها ندارد و آنها را به خانه شان می فرستد تا چند روز دیگر بیایند و این بیماران هم اکثرا" بر نمی گشتند، یا خانواده هایشان اجازه نمی داد یا وسیله ترانسپورت موجود نبود با ساخت این پروژه امید است که این مشکل کمتر شود.


6- خشکسالی در کهمرد؛ چند تن از نمایندگان مردم کهمرد به رسانه ها گفته اند که در برخی مناطق این ولسوالی مردم از خشکسالی مجبور به کوچ شده اند، این ولسوالی از مناطق پرآب و پر محصول بامیان می باشد، اگر وضع در اینجا چنین باشد، خدا به داد مردم ورس، پنجاب، یکاولنگ و شیبر و سایر جاهای هزاره جات برسد.


7-توزیع 60 پایه سولر در دره اژدر، افتتاح کتابخانه تربیت معلم بامیان و تکمیل ساخت 50 ذخیره خانه کوچک کچالو ( به گفته برخی ها این ذخیره خانه ها برای کسانی که زور، پارتی و قدرت یا زمین بیشتر دارند ساخته شده است) از دیگر پروژه های انکشافی بود که در این هفته رخ داد.

8- سرمای طاقت سوز بامیان نیز با اولین برف زمستانی در قله های کوه بابا رخ نشان داد- به گفته رادیو کابل دمای بامیان امروز 7 و شب منفی 2، سرد ترین شهر کشور- و گرانی سوخت هم ( تیل دیزل لیتری 52، پطرول 60، گاز کیلویی 80، چوب بلوط سیری 60، زغال سنگ هر بوجی 7 سیره 260 افغانی) آه از نهاد آدمی ( هرچند دالر من ) در می آورد، خدا به ضعفاء رحم کند- دولت هم تماشا چی است، شاید هم شریک - بازار آزاد است دیگر!

۱۳۸۷ آبان ۸, چهارشنبه

زن خورشید صفت

صبح امروز به دعوت خانم زینب رضایی به دره اژدر رفته بودم، موضوع اصلی، توزیع سولر ( برق آفتابی ) بود که این روز ها در جای جای افغانستان انجام می شود به نظرم جذابیت خبری نداشت، اما بازهم بنا به سفارش خانم رضایی شرکت کردم.

دره اژدر در غرب شهر بامیان واقع شده است، دره ای متروک، بی آب و علف که در تحولات اخیر شاروالی بامیان برای مهاجرین و افراد بی زمین آنرا توزیع کرد، فعلا" بیش از 300 فامیل در آن زندگی می کنند، بی آبی، بی برقی، نداشتن سرک و دسترسی نداشتن به تلفن و دهها خدمات دیگر ویژگی ساکنان این دره بود.
اما زینب رضایی، قابله، فعال اجتماعی و حقوق بشر، رئیس شورا و ... که خود ساکن این دره است توانست از حقوق این مردم دفاع صادقانه کند، اینک اژدر از نعمت آب لوله کشی برخوردار است، سرک اش به همت مردم ( خاکی ) جور شده و امروز هم تمام خانه های این دره از نعمت برق برخوردار شدند.

رضایی در این مراسم گفت: در پروژه بخش مردان شورا، چند سال پیش ده لک افغانی منظور شد و آنها 35 سولر خریدند و 120 خانواده مستفید شدند، خیلی ها از این نعمت باز ماندند و برای بخش زنان چهار لک افغانی منظور شد و من تصمیم گرفتم که با این مبلغ همه صاحب چراغ شوند سیاه و سفید، پولدار و غریب جدا نشود با موسسه NCA که یک موسسه خیریه ناروژی است در تماس شدم، این پول را به آنها دادم و از آنها خواستم که باقی پول را خودشان بپردازند و بالاخره 21 لک آنها کمک شدند تا که امروز توانستیم 60 پایه سولر تهیه کنیم، از این سولر ها 233 فامیل ( هر چهار فامیل یک سولر ) مستفید می شوند و اکنون تمام مردم اژدر از روشنایی برق مستفید خواهند شد.

علی جمعه امید معلم منطقه در این محفل شعر زیبایی را در وصف خانم رضایی سروده و در مجلس امروز قرائت کرد:

چهار درخشیدن گرچه کار خورشید است
در دیار ما یک زن در شمار خورشید است
مطلع کلام او از سپیده آکنده است
لب گشودنش عین انتشار خورشید است
این فروغ روحانی گز جمال او پیداست
نهر ها جاری همیش از چشمه سار خورشید است
ساکنان شهر نور بر شما مبارک باد
خانه که دیوارش در جوار خورشید است

من خانم رضایی را از نزدیک می شناسم، خانم نمونه ای است، خدمات صادقانه و تلاش های دلسوزانه او در فضای اختلاس و فساد اداری زبان زد عام و خاص است در بامیان.
فرزندان خانم رضایی هم در عرصه فرهنگ، شعر و هنر یکه تاز می باشد، خداوند نگهدارش باد.

در این مراسم اطفال دره اژدر ملبس به لباس هزارگی شعر زیبای داوود سرخوش را زمزمه کردند:

او برارو بیه بشنی روی ده روی
یک گپ ما موگوم یک گپ تو بگوی
بشنی او پگ مو راز دل کنی
چاره ی از ای غم سبیل کنی

۱۳۸۷ آبان ۶, دوشنبه

دادخواهی

دیروز در هوتل جهانگردی (گرخندوی) بامیان در کارگاه آموزشی که بنام "وکالت و حقوق بشر" بود اشتراک کردم.
برگزار کنندگان وکالت را مترادف با وکالت پارلمانی معنی می کردند و در این باره گپ می زدند، این کارگاه را موسسه ای بنام BRD اداره بازسازی و انکشاف که در کابل دفتر دارند و به بامیان آمده اند برگزار کرده بودند.

متوجه شدم که این یک اصطلاح خارجی است که داخلی های ما نفهمیده اند و یک پروژه ای را می خواهند تطبیق کنند، اما باید ته و توی قضیه را باید معلوم کنم، بالاخره به واژه Advocacy رسیدم که پروسه ای است برای تحت فشار قرار دادن دولت برای تغییر یک پالیسی به نفع مردم و فهمیدم که منظور این کارگاه، آگاهی درباره واژه فوق است که به شکل نادرست وکالت معنی کرده اند، بعضی ها هم دادخواهی معنی کرده اند و هنوز معنی جامع آن در زبان فارسی ابداع نشده است.

روی این واژه زیاد فکر کردم، اگر جامعه مدنی ما با این ابزار آشنا شوند و مهارت کسب نمایند به خوبی می توانند بسیاری از مشکلات جامعه ما را بدون توسل به خشونت و عقده گشایی و ... با نظام و حکومت ها در میان بگذارد و تصمیم و پالیسی آنها را به نفع حقوق مردم تغییر دهند، این پروسه ضرورت امروزی جامعه ماست.

۱۳۸۷ آبان ۴, شنبه

داکو ها در جاغوری

هفته گذشته یکی از دوستان که از سفر ناهور، جاغوری و مالستان باز گشته بود درباره وضعیت زندگی و مردم آنجا پرسیدم.

وی گفت داکو ها در آنجا قدرت مند اند، داکو به افراد بی بند و بار گفته می شود، ولسوالی های فوق از ولسوالی های پرنفوس و کم توجه ولایت غزنی می باشد، قانون و حکومتداری هم در این ولایت ضعیف است، راههای ارتباطی این ولسوالی ها با مرکز ولایت هم در اختیار طالبان است، این مردم اند و خدایشان و قدرتمندان محلی هم که اکثرا" همان قومندانان سابقه اند که حالا در چهره ولسوال، قومندان امنیه و مأمورین دولتی به خود سری های خود ادامه می دهند.

وی به طور نمونه از "باشی حبیب" سرپرست ولسوالی مالستان یاد کرد که یکی از قومندانان بدنام و داکو سابق جاغوری بوده که در طی سه دهه گذشته انواع ظلم و ستم بر مردم عام جاغوری روا داشته و اکنون نیز نه تنها قدرت اش کم نشده بلکه با تشکیل شبه نظامیانی به کارهای ناروای سابق خویش ادامه می دهد.

وی گفت: مکتوبی را به نامبرده پیشکش کردم که او آنرا به کسی که پهلویش نشسته بود برای مطالعه داد، بعدا" فهمیدم که وی سواد ندارد، این در حالی است که آقای برنا کریمی معاون اداره ارگانهای محلی در مصاحبه خود با رادیو بی بی سی در شب جمعه هفته گذشته گفته بود که از جمع 362 ولسوال، هیچ کدام بی سواد نبوده تنها چند نفری هستند که به حیث سرپرست اند و کمتر از صنف دوازده سواد دارند!

بامیان در هفته پنجم میزان و هفته اول عقرب

1- افتتاح دفتر پروژه اکوتوریزم در اولین روزهای هفته، خبر اول بود.

2- صحت عامه هم یک پروژه را ختم کرد و تعمیری را تحویل گرفت.
پروژه کورس چهار ماهه تربیه 20 نفر کمک قابله هفته گذشته به پایان رسید، این پروژه توسط موسسه آرزو که یک انجیو آمریکایی حمایت مالی شده بود.
گروه بازسازی ولایتی سنگاپور ساختمان یک مرکز آموزش صحی را که چندی پیش شروع به ساخت کرده بود با فراهم نمودن امکانات اولیه آموزش تسلیم صحت عامه کرد. در این مرکز صنف های آموزشی مجهز به امکانات آموزشی پیشرفته چون مولتی مدیا، آزمایشگاه، مرکز منابع و سالن کنفرانس تدارک دیده شده است، این مرکز با هزینه 220 دالر در مدت چهار ماه اعمار شده است.
ساخت این تعمیر در این مدت کوتاه توسط یک شرکت داخلی دستاورد خوبی است که نشانه اعتماد به متخصصان داخلی می باشد.

پی آر تی بامیان به طور عمده از کشور نیوزیلند تشکیل شده است که بیچاره ها از افغان کرده هم فقیر تر اند، سال گذشته در حدود 40-50 نفر از کشور سنگاپور هم اضافه شد، افتتاح مرکز فوق از دستاوردهای این دوستان است.

داکتر احسان الله شهیر رئیس صحت عامه بامیان به نظر من یکی از مدیران موفق در بامیان می باشد، با آنهم برخی سئوالات درباره بعضی برنامه ها و پروژه ها است ( مانند پروژه ختم شده فوق ) که نیاز به شفافیت بیشتر دارد.

3- توسعه و نوسازی مکتب لیسه خولنکاش فولادی که توسط جهانگردی فرانسوی بنام "جرالد کاردان" یکی دیگر از خبرهای انکشاف در حق دسترسی مردم به معارف بود، این شخص 60 هزار دالر از پول شخصی خود را در ساخت و تجهیز این مکتب مصرف کرده است، او آرزو دارد که شاگردان در کنار تعلیم و تربیه رسمی درباره آزادی و دیموکراسی هم آگاهی کسب نمایند

4- ساخت یک و نیم کیلومتر سرک هم در ده سرخ یکاولنگ شروع شد، در این منطقه که معروف به چمن می باشد سالانه در بهار و تابستان سطح آب بالا می آید و اطفال دوازده روستا مجبور بودند که برای رسیدن به مکتب با پاهای برهنه از آب سرد عبور کنند، این پروژه سبب شده است که آنها از این مشکل رهایی یابند.

4- دو کارگاه آموزشی عمدتا" برای زنان بنام های مهارت های زندگی و آموزش خیاطی هم در بامیان دایر گردید.

۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه

اصل قانونی بودن جرم

روز گذشته قاضی محکمه مرافعه کابل سید پرویز کامبخش را بر اساس ماده یکصد و سی قانون اساسی به جرم اهانت به پیامبر اسلام به بیست سال زندان محکوم کرد.

ماده 130 می گوید هرگاه برای قضیه ای در قانون اساسی و سایر قوانین حکمی موجود نباشد، محاکم به پیروی از احکام فقه حنفی و در داخل حدودی که این قانون وضع نموده، قضیه را به نحوی حل و فصل می نماید که عدالت را به بهترین وجه تأمین نماید.

ظاهرا" که قاضی محترم در قانون جزاء به چنین جرمی برخورد نکرده که متوسل شده به فقه حنفی، از سویی ماده بیست و هفتم قانون اساسی میگوید، هیچ عملی جرم شناخته نمی شود مگر به حکم قانونی که قبل از ارتکاب آن نافذ گردیده باشد و ماده نود چهارم نیز "قانون" را چنین تعریف می کند: قانون عبارت است از مصوبه هر دو مجلس شورای ملی که به توشیح رئیس جمهور رسیده باشد، مگر اینکه در این قانون اساسی طور دیگر تصریح گردیده باشد.

ماده 130 و ماده 131 که دست محکمه را برای رجوع به احکام فقه ( حنفی و جعفری ) باز می گذارد، یکی از تناقضات قانون اساسی با " اصل قانونی بودن جرم" ( ماده 27 و 94 قانون اساسی) می باشد، این اصل یکی از اصول محاکمات عادلانه است که در آن حقوق بشری شهروندان رعایت شده است.
این حکم نشان می دهد که چطور می شود با سوء استفاده یا سوء تفسیر از فقه، انسانی را به سر دار برد یا مادام العمر حبس کرد.

استناد قاضی محترم به ماده 130، همچنین مخالف ماده ششم، هفتم، بیست و چهارم قانون اساسی و ماده نوزدهم میثاق بین المللی حقوق سیاسی - مدنی ( افغانستان در سال 1362 به این میثاق محلق شده است و اکنون حکم قانون را برای ما دارد) که رعایت حقوق بشر، آزادی بیان، عقیده و فکر و نشر و اشاعه آن به هر طریق تضمین شده است نیز می باشد.

شاید کامبخش به دلیل فشار جامعه جهانی، مدافعین حقوق بشر و دخالت رئیس جمهور در محکمه تمیز ( ستره محکمه ) حکم برائت بگیرد اما تشویش آن است که این حکم برای سایر محاکم تبدیل به یک رویه شده و با آن آزادی بیان، فکر، اندیشه و نیز حقوق بشر را قلع و قمع کنند.

۱۳۸۷ مهر ۲۹, دوشنبه

صنعت توریزم، آینده بامیان

دیروز در محفل افتتاح دفتر پروژه اکو توریزم اشتراک کرده بودم، از گفته های والی صاحب و معین توریزم وزارت پیدا بود که آنان برای این پروژه و آینده آن و پیامد آن برای رشد بامیان و تغییر در زندگی مردمان فقیر این ساحه خیلی امیدوار بودند.

آقای کریس آیتون رئیس بنیاد آغاخان در افغانستان زیبایی های طبیعی بامیان را کم نظیر تعریف کرده و این ویژگی را علت کشانیدن دوباره خیلی از جهانگردان دانست وی این مسئله را هم تاکید کرد که در سایر جاهای افغانستان گپ از جنگ و خون و ... است در اینجا گپ انکشاف توریزم است، این یک افتخار است برای بامیان!

بامیان در دهه های 50 و 60 عایدات خوبی از توریزم داشته است اما اکنون چشمگیر نیست.

غلام نبی فراهی معین توریزم وزارت اطلاعات و فرهنگ از رسانه ها و ژورنالیستان خواست که در گزارشاتشان جاذبه های توریستی و گردشگری بامیان را منعکس کنند تا سبب جذب گردشگر بیشتر شود.

احرار رئیس اطلاعات و فرهنگ که هفته پیش با والی صاحب مناقشه ای را شروع کرده بود، ظاهرا" که آن مسئله را فراموش کرده بود و خود را همکار ولایت می دانست، شاید آمدن معین صاحب این مناقشه را پایان داده است، به هرحال او گفت کشور سوئیس سال گذشته 13 ملیارد دالر از صنعت توریزم درآمد داشته است.

امیر فولادی یار سفر و حضر سرابی صاحب که از طراحان این پروژه است با ذکر آماری بر اهمیت توریزم گفت: توریزم در 60 کشور جهان یکی از بالاترین منبع درآمد آنها محسوب می شود، در سال 2005، 800 ملیون توریست بین المللی از کشورهای مختلف دیدن کرده است، در سال 2006، تمام پول سرمایه گذاری شده در این صنعت در جهان را شش و نیم هزار ملیارد دالر بر شمرد.

وی همچنین بودجه پروژه اکوتوریزم را 1.2 ملیون دالر خواند که از سوی کشور نیوزلند پرداخته می شود و بنیاد آغاخان نیز سهمی به عنوان دونر خواهد داشت که مبلغ آنرا اعلام نکرد.

فولادی هم چنین گفت: کوشش می شود که علاوه بر افزایش توریزم به بامیان، میراثهای فرهنگی و طبیعی هم حفاظت شده و مردم عام هم درآمد شان از این راه بالا برود.

در بامیان تعداد انگشت شمار مهمان خانه یا هوتل وجود دارد که آماده پذیرایی از مهمانان خارجی اند ( هر اتاق 50 الی 100 دالر در هر شب ) که این هوتل ها هم بیشتر از آن پولدارها، قومندان سابق و شرکای خارجی اند، اینکه این پروژه مردم عام را در نظر گرفته قابل قدر است اما دیده شود که براستی این پروژه سبب تغییر در زندگی مردم عام خواهد شد یا اینکه بازهم پولدارها، صاحبین نفوذ و عده ای زرنگ و فرصت طلب بیشترین سود را خواهند برد؟

رحم بر پلنگ ...

نمی دانم که فرهنگ غلط یا عنعنه افغانی عفو جنایتکاران، عدم تعقیب عدلی و عدم تطبیق عدالت کی پایان می یابد.

طالبان افغانی، کسانی که آزرده خاطر شده اند و باید دلجویی شوند، آنها را باید در نظام و دولت سهیم کرد، نام تروریست را نباید بر آنان به کار برد، از شورای امنیت باید بخواهیم که آنها را از فهرست سیاه بیرون آورد و ... زمزمه هایی است که توسط خیلی ها از جمله ارگ نشینان این روزها تکرار می شود.

نتیجته را دیروز دیدید، 30 نفر بی گناه را سربریدند، فرضا" که ثابت شود که کسی در اردو یا پلیس کار می کرده یا کارمند دولت و موسسات است چه نظام و دینی اجازه قتل را می دهد، اگر کار نکند از کجا امرار معاش کند؟
امروزه بسیاری از مسیرهای رفت و آمد مورد تهدید این گرهک تروریستی و جنایتکار قرار گرفته است، این جنایتکاران توانسته اند با همیاری ارگ نشینان از سوراخ های خود بیرون آمده و راه را بر مسافران بی گناه ببندند.

اگر دولت با این جنایتکاران اینقدر رحم نمی کرد امروزه شاهد این گستاخی ها نمی بودیم، اما گوش شنوایی وجود ندارد، بعد از چند روز دوباره برادران به مذاکره و مصالحه دعوت خواهند شد.


۱۳۸۷ مهر ۲۸, یکشنبه

اکوتوریزم

پروژه اکوتوریزم امروز در بامیان شروع به کار کرد، این پروژه به هدف توسعه صعنت توریزم، ایجاد مشاغل و مبارزه با فقر بنا شده است، این پروژه را موسسه کمک های بین الملل نیوزلند (NZAID ) تمویل کرده و موسسه آغا خان (AKDN) آنرا تطبیق می کند.

قرار است در مدت سه سال روشهای مدیریت هتل داری، راهنمای توریست، معرفی ساحات دیدنی بامیان و جذب توریست و رشد صنایع دستی در مرکز این پروگرام که در نزدیکی بودا موقعیت دارد آموزش داده شود.

اکوتوریزم می کوشد که با جذب توریست بر عاید و در آمد مردم مردم هم بیفزاید و نیز ساحات تاریخی و فرهنگی هم حفاظت شده و صدمه نبیند.

به گفته آگاهان رشد و توسعه بامیان در درجه نخست بر رشد صنعت توریزم و سپس زراعت وابسته است.
نبود سهولت های هتل داری، عدم شناسایی مکان های تاریخی، فرهنگی و طبیعی بامیان به جهانیان، نبود راههای ترانسپورتی و نبود امنیت از مهمترین چالش هایی است که انکشاف این صعنت با آن روبرو است.

بامیان علاوه بر پیکره های بودا، دارای آثار فرهنگی دیگر چون شهر ضحاک، شهر غلغله، دره اژدر می باشد که در سال 2003 جزء میراث فرهنگی جهان قرار گرفت.
بند امیر یکی از عجایب و میراث طبیعی است که در آسیا نظیر ندارد.

ملی و نیش پیاز

دیروز دوستی را دیدم که برای اولین بار به قریه جات ولسوالی لعل و سرجنگل رفته بود، چشم دیدش را پرسیدم او می گفت در یکی از قریه ها از پسربچه که می گفت صنف یازده است پرسیدم ولسوالی شما چه میوه ای دارد؟ او گفت: ملی، باز پرسیدم غیر از ملی دیگه چه میوه ای دارد گفت: نیش پیاز به این دوست گفتم حتما" آن پسر سئوالت را نفهمیده یا تو را سرکار گذاشته، او قسم خورد که نه حرفم را متوجه شد و شوخی هم نمی کرد.

حال شما فکر کنید که عیب کار در کجاست؟ در فقر و محرومیت یا ناآگاهی و ضعف معارف!

ناگفته نماند که این دوست اضافه کرد در بعضی خانه ها که مهمان بودیم، کامپیوتر دسک تاپ و لپ تاپ هم موجود بود.

معارف و حقوق بشر

هفته گذشته رفته بودم لیسه نسوان (دخترانه) مرکز بامیان- سید آباد- دخترم الهه شکایت داشت که نامش درلیست حاضری نیست.

محترم شیر آغا مدیر مکتب با بی حوصله گی و دستپاچه گی بدنبال لیست ها می گشت، گاهی می گفت دخترت سه پارچه است، گاهی می گفت نامش را غلط نوشته کرده اند و گاهی می گفت شاید در صنف دیگر باشد، در این حین معلمین یا شاگردان دیگر اگر با وی کار می داشتند بر آنها داد می کشید و می گفت مگر نمی بینید با چه مشکلی روبرو شده ام؟

بعد از اینکه موفق شد نام و لیست را پیدا کند شروع کرد از خود تعریف کردن که من بیش از بیست سال سابقه کار دارم، حوصله مند و ...ام و به همین خاطر مرا برای مدیریت مکتب عالی دخترانه انتخاب کرده اند ولی خود شما ببینید این دختران اعصاب برای آدم نمی گذارند و هر روز هم حقوق بشر می آید که شاگردان را لت می کنی و آنها را فحش می دهی گفتم درست است (چیزی که عیان است، حاجت به بیان نیست)

بی چاره پیرمرد دیگر حوصله ندارد باید برود سراغ کچالو هایش و بازنشسته شود، اصلا" چرا مدیریت یک مکتب دخترانه بدست مردها باشد؟ برایم خیلی تعجب انگیز است که چرا داکتر سرابی برای نمایش توانمندی زنان کوشش نکرده است که مدیریت لیسه های دخترانه ( سید آباد، شیرین هزاره در مرکز بامیان یا در ولسوالی ها ) را به زنان بسپارد، زنان زیادی هستند که از این قابلیت برخورداند.

۱۳۸۷ مهر ۲۷, شنبه

فقر، نقض حقوق بشر است

فقر یعنی عدم دسترسی به منابع اولیه برای زندگی مانند غذا، آب، صحت، مسکن، شغل و پوشاک اگر طبق استانداردهای جهانی خط فقر را در آمد روزانه کمتر از دو دالر ( 100 افغانی ) در نظر بگیریم، بیش از 5 ملیون انسان افغانی زیر خط فقر به سر می برد و هشتاد درصد در آمد خانواده ها صرف غذا می شود.

رسیدگی به فقرا و برخورد با آن مسئولیت دولت هاست، دور بودن از فقر حق من است.

پنجشنبه، آخر هفته در مراسم گرامی داشت هفته سره میاشت شرکت کرده بودم، فرمانده پلیس بامیان مل پاسوال عیوض محمد نذیری صحبت کوتاه و بسیار دلنشینی را ایراد کرد، او را بسیار نزدیک به تفکر خودم دیدم، من کوشش کرده ام از منابع قدرت دور باشم، با احتیاط درباره آنان نوشته کنم و بیشتر عملکرد آنان را نقد کنم اما در اینجا وظیفه انسانی خویش می دانم از این رفتار انسانی وی یاد کنم.

او در ابتدای صحبت هایش گفت سخنران و سخندان نیستم، در جمع مردم بامیان سخن گفتن سخت است، او ادامه داد هستند کسانی در این روز (روز سره میاشت) گرسنه اند، هستند کسانی که از سیری اضافی برنج را دور می ریزند و از همسایه شان خبر ندارند، او افزود: صبحها که با موتر سر کار می آیم وقتی مظلومیت و محرومیت مغاره نشینان و ... را می بینم چشمانم را با دستهایم می بندم، از یک سال پیش در قومندانی صندوق خیریه ای را بنا نهاده ایم که هر کس با رضایت خویش مقدار پولی را در آن می اندازد در آخر سال به نیازمندی از این نهاد کمک می کنیم.

دوستی صحبت کرد که هفته پیش در خانه کسی در بامیان مهمانی بوده است، آنهم صبحانه، آنقدر غذاهای متنوع چیده شده بود که سفره جای برای گذاشتن حتی یک گیلاس نداشت!!

صادق علی یار رئیس سره میاشت بامیان نیز رسیدگی به فقرا را وظیفه و مسئولیت همگانی دانست، او اظهار تردید کرد که مردم آنقدر به جمع آوری مال دنیا و ثروت مشغول اند که ما جرأت نمی توانیم پیش آنها رفته و طلب کمک به فقرا کنیم!