قبلا" زیاد شنیده بودم که ما (هزاره ها) باید شکر گزار وضعیت فعلی (دوران طلایی) باشیم، آنها خیلی لطف دارند که از معاون دوم، چند وزارت و چند چوکی پارلمان را به من و امثال من بخشیده اند و ... و جدی نمی گرفتم و پشت گوش می انداختم اما عربده های دیشب حشمت غنی احمد زی در برنامه آخر خط تلویزیون نور که این سخنان را با خشم زیاد بر معلم عزیز رویش بیان می کرد، خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد که ما چه فکر می کنم و اونا چی فکر می کنند!!
هر چند رویش به او حالی کرد که از موضع فرد گپ می زند و اگر اشتباهی دارد باید به عنوان یک فرد خطاب شود اما به چشم خویش دیدم که خشم این مرد نثار "هزاره" می شد و معلم عزیز آنجا فرد نبود، هزاره بود که آماج خشم و خشونت حیوانی قرار گرفته بود.
به یقین که احمد زی هم در این تفکر آلوده به خشونت فرد نیست.
با خشونت، تحریک احساسات و ... نمی شود این خشونت را زدود و چنین تفکری را اصلاح کرد، عقلای قوم باید به میدان آیند و کاری کنند بنیادی.
(تذکر: چند روزی بود که به اینترنت دسترسی نداشتم، تنها کافی نت بازار هم بسته بود یا خراب و ... و اینترنت موبایل ها هم چندان سرعت ندارد و یا هزینه آن زیاد است، دسترسی به اینترنت در بامیان فقط محدود است به چند دیش که موسسات دارند و بس!)
۲ نظر:
نظری صاحب سلام به شما
ازتحلیل های خوبی شما که دروبلاگ تان دراختیارعلاقه مندان قرارمی دهید استفاده می بریم ، وبلاگ شما منبع خوب است برای رسانه های بیرون ازبامیان به امید موفقیت هرچه بیشترشما درزمینه اطلاع رسانی
بله این منطق احمدزی است : شما فقط پنج هزارخانه بیشتر نیستید و ادعای بیشتر ا ز آن نامسموع است!!!!!!!!!!!!!!
مردم ما از گرسنگی و بی زمینی و بی کار ی به کابل رفته فقط یک سر پناه درست کرده اند و بیش از نان شب خودر اهم ندارند . اینها این راهم جرم می دانند. چراهزاره درکابل زندگی کند؟؟؟
ولو بدون تمام امکانات باشد . سوال اینست که هزاره ی نجس که کابل را نجس می کند چرا درحاشیه ی شهر و در زیر خروارها خاک درکابل خاک بخورد . اینها لیاقت خوردن خاک و کثافت کابل را ندارند.
ارسال یک نظر