در این چند روز صدا و منطق مخالفین و موافقین جرگه عنعنوی را به کرات شنیدم و این را هم می دانم که پشت سر این حرف ها و دلیل ها دلیل های پشت پرده ای هم وجود دارد و با توجه به اینکه من امضای این معاهده را به سود کشورم می دانم، به این نتیجه رسیدم که از این جرگه حمایت کنم!
در هر کجا به ویژه کشور ما بسیاری از مفاهیم و ارزش ها مستمسکی است برای سوء استفاده برخی ها، مثل همین دموکراسی پارلمانی، اکثر اعضایش متأسفانه در غم سودای خود هستند، مخالفت آنها هم با جرگه نه از سر دلسوزی برای قانون اساسی است و نه دفاع از حق اراده مردم، درد آنها بیشتر از تعهدی است که آنها به اربابان خارجی خود داده بودند و حالا می بینند که رقیب آنها را فریب داده،
و کرزی هم فکر می کنم با تدویر این لوی جرگه و نهایت اعلام نتیجه به نفع خویش و البته به نفع امضای این معاهده پارلمان را در معرض کاری انجام شده قرار خواهد داد و در نهایت پارلمان چاره ای جزء تأیید نظر لوی جرگه نخواهد داشت!
خوب به این می گن چال (حقه) روی چال!
۱ نظر:
دوستان عزيز
مشكل معاهده نظامي با امريكا نيست. چرا كه بدون آن معاهده پشتون ها با وحشت تمام وطن را به دوره ي عبدالرحمن خاني خواهند كشيد...
اما خطر اين لويه چرگه در اين است كه در مقابل امضا نمودن معاهده ي مذكور حلقه حاكم درخواست تداوم حكومت استبدادي و تك قومي را از امريكا و انگليس خواهد نمود...
كه از جانب آنها بنابر ملاحظات استعماري-اقتصادي تاييد خواهد شد... و خطر مشخص اين پيمان (براي هزاره ها) مطرود شدن اين قوم براي قرن هاي متمادي خواهد بود...
مثلا كشور را به عربستان سعودئ دوم در منطقه تبديل خواهند نمود.
اميد به عمق اين طرح خطرناك رسيده باشيد.
بدرود
ارسال یک نظر