۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

آموزش موسیقی محلی

ده جوان از بین هشتاد داوطلب برای یک دوره آموزشی شش ماهه موسیقی محلی برگزیده شده و آموزش را دیروز زیر نظر استاد عبدالوهاب ناصری شروع کردند.

این دوره آموزشی را برنامه اکوتوریزم مهیا کرده است.
دمبوره، غیچگ، چنگ و طبله به هنرآموزان آموزش داده خواهد شد.

عبدالوهاب ناصری بیش از بیست سال است که موسیقی محلی هزاره گی می نوازد و شاگردان زیادی را تربیت کرده است.
تلاش این مرکز برای رشد و تقویه فرهنگ محلی به ویژه موسیقی محلی قابل قدر است.

۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

تقدیر از پلیس

سه نهاد غیر دولتی امروز از کارکردهای  پلیس بامیان طی محفلی تقدیر کرده و تقدیر نامه ای را به فرمانده پلیس بامیان اهدا کرد.
موسسه توسعه تمدن آقای کبیر تابش، موسسه تقویه عدالت و جامعه مدنی آقای ناصر مدبر و موسسه همنوای بشری آقای حسن پیام این محفل را دایر کرده بودند.

ظاهرا" گفته شد که به علت کارکردهای درست، مدیریت صحیح، احترام به شهروندان، ارایه خدمات شایسته و شفاف و ترویج فرهنگ قدر شناسی این محفل گرفته شده است.

جنرال عیوض محمد نذیری، فرمانده پلیس بامیان نیز از کارکردهای سه ساله اش در بامیان چنین گفت: روزی که به اینجا آمدم، پلیس  4 صاحب منصب داشت، اکنون به 54 نفر رسیده و ساتنمن ها هم به 242 نفر، امروز ترافیک فعال داریم، لیسانس رانندگی و جواز سیر توزیع می کنیم و ... اما پلان داشتم که ترافیک و آتش نشانی ما تعمیر داشته باشد، حوزه های فرعی پلیس در ولسوالی ها دایر کنم ولی متأسفانه ...

او در ادامه گفت: "عیوض هیچ کار نکرده، محکوم ترین انسان های  تاریخ بوده که کار کرده."
فرمانده پلیس بامیان در پایان اظهار امیدواری کرد که چنین محافلی برای سایر کسانی که صادقانه کار می کنند برگزار گردد تا پیامی باشد به حکومت مرکزی که اگر آنها یاد نمی کنند، ما از اولاد های خود تقدیر می کنیم.

اگر چه تاکنون سئوال چرا این نهادهای همسو از پلیس تقدیر کرد؟ برایم حل نشده و قانع نشده ام اما نفس برگزاری چنین محافلی را برای نهادها و مسئولین خالی از فایده نمی دانم، اینگونه محافل به آنها اعتماد به نفس بیشتر خواهد داد و بیشتر تشویق خواهند شد تا در خدمت مردم باشند.
من هم به پاس خدمات کارکنان این نهاد دو عکس فوق را که یکی از آنها از محفل گرفته و دیگری را بیرون از محفل گرفته ام تقدیم می دارم.

چرا رأی نگرفت؟

دو کاندید وزیر، متعلق به قوم هزاره  نتوانستند از پارلمان رأی اعتماد بگیرند، چرا؟
برخی نوشته های دوستان را خواندم؛ آنان سیاست های فاشیستی و قوم گرایی کرزی و حامیان اش در پارلمان را یکی از علت های اصلی ذکر کرده اند.

تحلیل علی احمد راسخ را در سایت سلام را بیشتر پسندیدم و من فکر می کنم دلایل دیگر هم دارد.

1- سرور دانش، قربانی خلیلی شد، خلیلی در ماههای اخیر به پارلمان خواسته شده بود تا به عنوان رئیس کمیته حالات اضطرار پاسخ دهد اما وی هیچگاه به این تقاضای پارلمان وقعی ننهاد؛ اگر می گوییم  نظام ما مشروعیت اش را از مردم می گیرد، چرا از پاسخ گویی در پیشگاه نمایندگان مردم هراس داریم؟

2- داود علی نجفی قربانی دستکاری در نتایج انتخابات به نفع کرزی شد.

2- ما می گوییم 25 فی صد نفوس افغانستان را تشکیل می دهیم، خوشبختانه صدها چهره و شخصیت توانمند و مسلکی داریم، چرا به اصطلاح رهبران قوم چهره های تکراری و کسانی را معرفی می کنند که در کارنامه گذشته شان اما و اگر هایی وجود دارد، مگر قحط الرجال است؟

3- نمایندگان هزاره پارلمان، بجای متهم کردن دیگر همقطارانشان به قوم گرایی، پرتاب بوتل و گریه کردن باید قبلا" کمپاین می کردند، اگر هر کدامشان دو نماینده از سایر اقوام را راضی به رأی دادن به نامزدهای فوق می کردند، اکنون آنها رأی می گرفتند.

4- رهبران و نمایندگان هزاره بجای سوء استفاده از احساسات عوام و کمپاین برای دوره دیگر باید از اشتباهات گذشته درس بگیرند، بازفرصت باقی است، سهمیه هزاره ها در کابینه  در کنفرانس بن تسجیل یافته است، هیچکس نمی تواند آنرا نادیده بگیرد، رهبران باید به مبارزه سیاسی، چانه زنی، خرید رأی، اعتماد سازی و ... خود ادامه دهند.

۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

دو یا ده!

از نفر های معاون صاحب برای توزیع گندم برای مهاجرین بهسود در قریه دوست قل آمده بودند و مردم را لین کرده بودند، یکی شان گفت هر خانواده جداجدا ایستاد شود تا حین توزیع گندم عکس هم گرفته شود،

زان میان مهاجری پرسید، خانواده ای چند بوجی گندم می دهی؟ جواب شنید دو بوجی؛ آن مهاجر گفت تو بیا همراه زن و دخترت ایستاد شو تا عکسی ازت بگیرم آنگاه ده بوجی گندم خواهم داد!

۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

درد مشترک

خاطره ای از تبعیض، نوشته فرشته ضیایی در وبلاگ موج نور را خواندم، قصه درد مشترکی است که خواندن اش را توصیه می کنم.

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

پایان تحصن

خیمه‎ ‎شورای ولایتی امروز با وساطت داکتر سیما سمر جمع شد.
طرفین بر قانونمندی و کار برای انکشاف بامیان تاکید کردند.
این مناقشه بیش از یک ماه دوام داشت، هم شورا و هم ولایت درس های بزرگی از آن گرفته اند و امید است به بهبودی زندگی مردم بینجامد.

۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

خبر توسعه

چند روزی است که به قول رئیس قبلی اطلاعات و فرهنگ در "ورکشاف انشکافی" یا کارگاه آموزشی روزنامه نگاری انکشافی، مهمان مرکز انکشاف مسلکی آقاخان PPD با آموزگاری خانم چایا سن گوپتا روزنامه نگار روزنامه Times of India به اتفاق چند دوست دیگر هستم.

روزنامه نگاری انکشافی مبحث جدیدی است که بیشتر در کشورهای رو به توسعه، برنامه های انکشافی ملی را از دیدگاه نیازهای مردم، به ویژه مردمان آسیب پذیر و محروم مورد بررسی، ارزیابی و تحلیل قرار می دهد و به نظرم که بحثی است مهم و ضروری.

معرفی دو اثر درباره بحران کوچی ها

" سرزمین سوخته" نام ویژه نامه ای است راجع به تراژدی بهسود که انجمن علمی و فرهنگی کاتب در مشهد نشر کرده و محترم خان محمد ابراهیمی غرجستانی به اطلاع رسانده است.


"بررسی حقوقی اسناد فرمان های کوچی ها" کتاب دیگری است که به قلم محمد جواد اصغری یکاولنگی با حمایت مالی استاد خلیلی به تازگی در افغانستان منتشر شده است.

مرکز فروش یا چگونگی بدست آوردن این آثار را من هم نمی دانم به هر حال در این زمینه کتاب ها و آثار دیگری هم نشر شده است که اطلاع درستی ندارم، چه خوب است که همه این آثار و نوشته ها و تحقیقات در مکانی جمع آوری شده و در دسترس علاقه مندان قرار گیرد.

۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

داکتر همسایه

دیروز رفته بودم شفاخانه، پیش داکتر؛ چند وقتی است که یک دستم از شانه به پایین درد می کند، بشکه های آب را به زحمت بلند می کنم، از ساعت یک و نیم الی پنج و نیم عصر در نوبت بودم، ساعت پنج و نیم که تقریبا" هیچ کس نمانده بود، وارد اتاق داکتر شدم و داکتر گفت برو اتاق پهلویی من خسته ام و او تازه نفس است، گفتم داکتر صاحب من مخصوص پیش شما آمده ام، من همسایه دیوار به دیوار شما هستم و ...

داکتر بنده خدا، خیلی خسته بود ولی با این حال مرا پذیرفت و اظهار تأسف کرد که چرا از اول خود را معرفی نکردی، همسایه حق دارد و ...؛

پیش خود گفتم داکتر صاحب اگر شما ملاحظه افراد آبرو دار را نمی کردید من نفر پنجم بودم، خیلی زودتر از اینها نوبت من شده بود.
آنقدر حرص خورده بودم که با سردی شدید از شفاخانه بیرون شدم و تمام مدت شب گذشته را مجبور شدم بخوابم، این هم از فواید داکتر و شفاخانه!

۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه

حمایت از رشد علمی

دیشب تلویزیون فارسی بی بی سی گزارشی را نشر کرد از آفریقای جنوبی، دو تن از بازیکنان تیم ملی انگلستان به دیدار نهادی خیریه ویژه اطفال رفته بودند، آنها سالها برای نگهداری و تحصیل اطفال کمک مالی کرده بودند و هر کدام از آنها یک یا چند کودک را حمایت مالی کرده بود.

بالاخره به بهانه جام جهانی فوتبال آنها موفق شده بودند، اطفالی را که سالها کمک مالی کرده بودند، از نزدیک ببینند، رشد و تغییرات مثبت در زندگی آنها را از نزدیک مشاهده کردند.

گزارشگر با این جمله گزارش خود را به پایان رساند؛ اگر روزی شود که بازیکنان مهمان در آفریقای جنوبی جایی برای ماندن نداشته باشند، این دو بازیکن در میان اطفال جای دارند و تصویر آخر هم عکسی بود که اطفال این دو بازیکن را احاطه کرده بودند.

در پست قبلی، من صدای دوستی دانشجو را برای شما منعکس کردم؛ خوشبختانه کمتر از دو ساعت بعد از انتشار آن دوستی طی تماس تلفنی، آمادگی خویش را برای حل مشکل فوق اعلام داشت و خوشبختانه که چند دوست دیگر هم تماس تلفنی و ایمیلی اعلام آمادگی کردند.

من سال گذشته هم مشابه چنین پستی از وضعیت زندگی دختری دانشجو که در مغاره زندگی می کرد، نشر کردم و خوشبختانه آن پست هم با استقبال خوب روبرو شد و اکنون دانشجوی دختر مغاره نشین نداریم.

من به همراه چند دوست دیگر در بامیان می توانیم حلقه وصلی باشیم برای آن عده که دلشان برای پیشرفت علمی دانشجویان دانشگاه و تربیت معلم بامیان می تپد، دانشجویانی که مشکلات مالی دارند، اسپانسری بازیکنان فوتبال تیم ملی انگلستان  از کودکان بی بضاعت در آفریقای جنوبی می تواند الگوی خوبی برای مکانیزم عملی و شفاف حمایت از رشد علمی دانشجویان باشد.

۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

صدای دانشجو

دیروز از دوستی دانشجو، درباره نحوه گذران زندگی اش پرسیدم، او گفت: سه ماه است بدنبال کار نیمه وقت می گردد اما تاکنون موفق نشده است، پدرش از تأمین مخارج تحصیل اش بر نمی آید و انتظار هم دارد که او به دادش برسد، اما شوق تحصیل سبب شده که او تاکنون به درس خواندن دوام دهد، هرچند که می شد روحیه شکست را در سیمایش مشاهده کرد.

درباره میزان هزینه ماهانه اش پرسیدم، گفت: اتاق نمناکی را سه نفر دانشجو در بازار 1500 افغانی در ماه  اجاره کرده ایم و خرج و خوراک مان هم فی نفر در ماه حدود 2000  افغانی می شود؛ یعنی در ماه 2500 افغانی مصرف ماهانه اش می شود.

او امسال با نمره خوبی در دانشگاه بامیان قبول شده است و از یکی از قریه های دور دست هزارستان آمده، کمک هزینه دانشگاه (بدل اعاشه) که مبلغی حدود 1800 افغانی در ماه است، تا هنوز که سه ماه از سال تحصیلی می گذرد، پرداخت نشده است.
به این دوست گفتم که صدایش را به گوش هموطنان می رسانم، ناامید نباشد، شاید دوست خیر خواهی به کمک او و سایر دانشجویان که با چنین مشکلی روبرو اند، بشتابد.

اما روی دیگر سکه!
چند شب پیش عروسی مفشنی در بامیان برگزار شد، خواننده ای معروف از کابل با گروپ اش دعوت کرده بودند و دستمزد این خواننده برای آن شب 75000 افغانی پرداخته شد!

با یک حساب سر انگشتی فقط هزینه گروه موسیقی این عروسی هزینه تحصیل سه سال دانشجوی فوق را کفایت می کرد.

۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

مادر

امروز در اینجا روز مادر است و ریاست امور زنان در مکتب شیرین هزاره فولادی این روز را تجلیل کرد اما عموم مردم از چنین روزی خبر ندارند و شور و شوقی در این باره نیست.

 مادرم چند سال پیش در شهر قم (فرسنگ ها دور از وطن) به آرامگاه ابدی اش رفته است؛ بچه هایم کوچک است من باید به آنها یاد آوری کنم و نیز باید به رسم یاد بود هدیه ای از طرف آنها بخرم تا به مادرشان بدهد.

حقوق بشر و رسانه

کمیسیون مستقل حقوق بشر دو خبرنگار و یک نهاد ادبی را به علت پوشش دادن مسایل حقوق بشری مورد تقدیر قرار داد.

دوست عزیزم محمد رضایی خبرنگار جوان، پرشور و فعال رادیوی دری بی بی سی که در حوزه هزارستان کار می کند، یکی از این خبرنگاران است.


این موفقیت را به ایشان و تمامی اصحاب رسانه تبریک گفته و خواهان درخشش بیشتر آنها در عرصه دفاع و حمایت از ارزشهای حقوق بشری می باشم.

۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

تحصن شورای ولایتی از دید جوادی

شنیدم که روز جمعه جمعی از نمایندگان پارلمان از مسیر غوربند به بامیان آمده اند، همان روزی که آن حادثه مرگبار بر موتر صحت عامه اتفاق افتاد.

مطلع شدم که آن نمایندگان سرور جوادی، صفدری، بهزاد و فهیمی بودند و ظاهرا" به هدف میانجیگری بین شورای ولایتی و والی آمده بودند، اما احتمالا" حادثه امنیتی فوق سبب شد که آنها خیلی زود بامیان را ترک کنند.

محترم سرور جوادی در لیگان تحلیل جالب و جامعی درباره تحصن و اعتراض شورای ولایتی نوشته اند که توصیه می کنم مطالعه نمایید.

رادیو سیار

اولین رادیوی سیار، امروز در بامیان افتتاح گردید.

 تمام تجهیزات این رادیو در این موتر لاری مربوط به دانشگاه نصب شده است
 
این رادیو متعلق به دانشگاه بوده که توسط موسسه هالندی پرس نو فعال شده و قرار است به نوبت در ولسوالی های بامیان برنامه های عمدتا" آموزشی و صدای مردم را نشر نماید.
 دوست و همکار عزیزم مهدی مهر آیین مدیر مسئول این رادیو است و گفت آنها در مدت دو هفته گذشته 18 دانشجوی دانشگاه بامیان (9 دختر و 9 پسر) را آموزش داده و قرار است از فردا به مدت دو هفته آنها کار عملی خود را در یکاولنگ شروع کنند.

آقای آدینه رئیس دانشگاه هم اظهار امیدواری کرد این حرکت گامی باشد برای ایجاد دیپارتمنت و فاکوکته ژورنالیزم در سالهای آینده و داکتر سرابی والی بامیان نیز از رسانه ها خواست مسئولیت خویش را در حکومتداری خوب به عنوان رکن چهارم و کمک به تغییرات مثبت ایفاء نمایند.

وی بزرگنمایی نقاط منفی و احساساتی کردن جامعه عقب مانده را نادرست توصیف کرد و از مطبوعات خواست بسان داکتران طب در جهت مداوای جامعه کوشش نمایند.

مهرآیین درباره نام این رادیو از شرکت کنندگان محفل نظرخواهی کرد، هرچند "پیک بامیان" به تصویب رسید، اما فکر می کنم بازهم اگر کدام نام بهتری با توجه به ماهیت سیاری و بامیان بودن آن سراغ دارید می توانید پیشنهاد کنید.

هوتل چهار برجه

سنگ تهداب اولین هوتل چهاربرجه سنتی در بامیان روز پنج شنبه 20 جوزا توسط پروفسور راموزی و داکتر سرابی گذاشته شد.
این هوتل با سرمایه گذاری شش نفر از هزاره های ساکن در آلمان ساخته می شود.

مجتبی میرزایی، کارشناس آثار باستانی یکی از طراحان این پروژه درباره هدف آن گفت: بامیان در لیست میراث های جهانی قرار دارد، با این طرح قصد احیای معماری سنتی و جذب جهانگرد را داریم، اگر به معماری سنتی توجه نشود، خطر آن وجود دارد که بامیان از لیست خارج شود.

این هوتل به شکل قلعه های قدیمی چهار برجه با استفاده از مصالح محلی چون گل، پخسه و کاه و اتاق های درونی نیمه پخته برگرفته از معماری شهر ضحاک و غلغله (اتاق های گنبذی و سالنهای کمانی) دارای 30 اتاق ساخته خواهد شد.
حیدر (زوار) حیدری یکی از هزاره های ساکن آلمان مسئولیت پیگیری این هوتل را برعهده دارد.

ساخت این هوتل را قرار است معماران سنتی قلعه ساز از دایکندی بر عهده گیرند، زیرا چنین معماران فقط در آن ساحه یافت می شوند.

این هوتل در امتداد پیکره های بودا، مشرف بر تپه ای در منطقه دوسرکه فولادی، نرسیده به ریگشاد در مدت دو سال ساخته خواهد شد،  این هوتل گنجایش 60 جهانگرد را داشته و برای 30 نفر شغل ایجاد خواهد کرد.

میرزایی به قومونای سرمایه دار پیشنهاد می کند در بامیان آمده سرمایه گذاری کنند تا بامیان رونق پیدا کند.

۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبه

حادثه در غوربند

دیروز  موتر صحت عامه بامیان در مسیر بامیان- غوربند- کابل در منطقه شینواری با کمین براداران ناراضی کرزی (طالبان) برخورد کرد و یک نفر کشته، یک نفر زخمی و سه نفر اسیر شدند.

موتر وان، جوان این ریاست شهید شد، یک داکتر زخمی و سه نفر دیگر که هنوز هویت آنها معلوم نیست اسیر شدند.
این اولین حادثه در نوع خود در مسیر شاهراه غوربند است، این شاهراه پیش از این نسبت به مسیر میدان شهر امن تر پنداشته می شد و موترهای موسسات و ادارات دولتی از این مسیر رفت و آمد می کردند.

حالا این مسیر نیز امنیت کافی ندارد، مردم، بویژه کارمندان دولت و موسسات محاصره اند و کابل رفتن خطرناک شده است.

این عمل برادران ناراضی چند فایده می تواند داشته باشد:

1- بازار تجارت شرکت های هوایی خصوصی خارجی مانند PAKTIC- UNHASو ...رونق بیشتر می گیرد. ( رفت و برگشت 300 الی 400$)
2- کار و کاسبی موتروان های لین افزایش می یابد. (کمتر کسی با موتر های لوکس موسسه یا دولتی سفر خواهد کرد)
3- موتر های دولتی و موسسات کمتر مورد سوء استفاده خانواده حضرات در کابل قرار خواهد گرفت و سالم خواهد ماند.
4- شهروندان کابل هم از تم دادن و پز دادن حضرات با موتر های دولتی (بامیان-غور-دایکندی) راحت خواهند شد.

۱۳۸۹ خرداد ۲۰, پنجشنبه

افغان و مسلمان

دشمن (طالبان) با تمام قدرت صف آرایی کرده است، با راکت و انتحاری پیام می فرستد، زن و مرد و کودک را تیرباران می کند، مسافران را از موتر ها تنها به دلیل اینکه سرباز اردو است یا مأمور دولت یا کارمند یک موسسه است بدون سئوال و جواب سر می برد، مکاتب را ویران می کند و ...

آن وقت رئیس جمهور محترم و فاروق وردک او را برادر مسلمان و افغان خطاب می کند و آرزو دارد او را در آغوش گیرد با او صلح کند.

آقا شما مکلف هستید که از امنیت شهروندانت که تو را انتخاب کرده دفاع کنی، عدالت و قانون را تطبیق کنی و در مقابل دشمن با قاطعیت مبارزه کنی.

نه آنکه از دشمن حمایت کنی، ورنه چه فرقی است بین تو و ملا صاحب محمد عمر آخند!

حکومت مرکزی و شورای ولایتی


دیروز از چوک شهید مزاری می گذشتم، جایی که شورای ولایتی از 20 روز پیش خیمه اعتراض افراشته اند، جواد ضحاک، رئیس شورای ولایتی همراه چند تن دیگر نشسته بودند، او  از دنیای وبلاگ پرسید چه خبر؟ و من گفتم که خوانندگانم از شما خیمه نشینان می پرسند چه خبر؟
ضحاک گفت: بنویس چوک نشینان در مقابل چوکی نشینان!

هرچند او از نتایج تحصن و اعتراضات چیزی نگفت، اما تحصن و اعتراض بر علیه والی صاحب همچنان ادامه دارد و این مشکل هنوز حل نشده است، با توجه به اینکه بیش از 20 روز از این جنجال می گذرد و این روند بر ادامه فعالیت های هر دو نهاد (ولایت و شورای ولایتی) تأثیرات سویی گذاشته است، با توجه به اینکه تاکنون افراد مختلف در سطح محلی موفق به حل این مشکل نشده اند به نظر من باید حکومت مرکزی برای حل این مشکل اقدام عاجل نماید.

۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبه

اتمر چرا؟

دیروز خبر استعفای رئیس امنیت ملی و وزیر داخله نشر شد، نفس استعفا بدلیل ضعف کاری امری پسندیده در دنیای دموکراتیک امروز است اما به عقیده من با توجه به شرایط ویژه کشور ما از دست دادن دو مدیر ارشد و توانا ضایعه است.

از رئیس امنیت ملی شناخت زیادی ندارم، چونکه این امنیتی ها یک رقم پر راز و رمز هستند اما حنیف اتمر علی رغم اینکه گفته می شد فردی متعصب و قوم گرا و ... است اما اگر به  آخرین موضع گیری او درباره تهاجم کوچی ها و اذعان او به "تهاجم وحشیانه" کوچی ها به ملکیت هزاره ها در بهسود و دایمرداد توجه کنیم به نظر می رسد که حیف است چنین فردی از بدنه حکومت ضعیف کرزی وداع کند.

۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

روز جهانی محیط زیست

دیروز روز جهانی محیط زیست بود.

در کش و قوس بازی سیاستمداران این روز نزدیک بود که از یاد ها برود، در این رابطه محفلی سمبلیک در دره خشکک برگزار شد. اما انتظار می رفت با توجه به محیط زیست سالم بامیان دست اندر کاران امور درباره اهمیت حفظ محیط زیست و سالم نگه داشتن آن برنامه های عمومی و وسیعی را برگزار می کردند اما همین قدر هم غنیمت است، گزارش بسم الله تابان را در اینجا بخوانید.

۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه

زیبایی های بهسود

در بهسود که بودم، علاوه بر اینکه آثار تاراج و بیدادگری را مستند سازی می کردم، اما از زیبایی های طبیعی بهسود هم غافل نبودم، در این پست، گوشه ای از این زیبایی ها را خدمت شما تقدیم می دارم.

گیاه بلدرغو، خوراکی خوب برای گاوهای شیری و گلهای زرد- مچه قول بالا، حصه اول بهسود

شقایق های وحشی- دان تنور، حصه اول بهسود

گل صد برگ- قلاع ملایم، دایمیرداد

رواش و برگ چوکری، محصول کوههای بابا- دان تنور، حصه اول بهسود

قلاع نقشین، قلعه ای شش برجه با نقش و نگارهای خاص با قدمت حدود 200 سال- قریه نقشین، دایمرداد

در هزاره جات، به ویژه بهسود، خانه ها و قلاع ها دور از هم بنا شده اند و به ندرت قریه هایی پیدا می شود که خانه ها متمرکز در یک جا باشند، اما اینجا یکی از آن استثنا ها است- قریه دان گرماو، کجاو حصه دو بهسود (قریه فرمانده شهید مشتاق)

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

مزار شهید

عارف ده ساله تنها پسر بجای مانده از شهید داراب

این همان مزار شهید داراب در تیزک است که در پست "بر مزار شهید" اشاره کردم، در آن موقع وبلاگم را از بهسود و از طریق موبایل به روز رسانی می کردم که امکان ارسال عکس نبود.

یک روپیه و یک زرد آلو؟

دیروز که از سفر چند روزه به خانه آمده بودم، رفتم به مارکت میوه فروشی تا سودا بخرم، در یکی از دوکانها که مشغول خرید بانجان رومی (گوجه فرنگی) بودم، جوانی قیمت زرد آلو را پرسید و بعد گفت: یک روپیه (یک افغانی) یک زرد آلو می شه؟
دوکان دار گفت: نه، کیلویی 120 افغانی است، یک کیلو که 120 دانه نمی شه!

اول فکر کردم که شاید این جوان شوخی کرده باشد، بعد دیدم نه، شوخی نمی کند.
ازش پرسیدم که دانشجو هستی؟ گفت نه دانش آموز مکتب لیسه (دبیرستان) هستم و از دوآب میخ زرین کهمرد بخاطر تحصیل به بامیان آمده و یکی از دوکان های بازار را همراه چند رفیق اش اجاره کرده و ...

دلم برایش سوخت و از جهتی نمی توانستم به طور مستقیم به وی کمکی کنم، نکند به غرور جوانی اش لطمه وارد شود، خداحافظی کردم و جدا شدم.
هنوز حیرانم! به فقر می اندیشم اما راه حلی برایش ندارم.

تحریم جرگه

شورای ولایتی بامیان، جرگه مشورتی صلح را تحریم کرد.
جواد ضحاک رئیس این شورا که در صدر لیست پانزده نفری نمایندگان بامیان برای شرکت در این جرگه قرار داشت، این مطلب را روز گذشته طی کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد.

وی افزود، بیش از یک هفته است که شورای ولایتی در اعتراض به حکومت محلی به تحصن پرداخته اما از سوی حکومت مرکزی به این تحصن و اعتراض کدام جوابی داده نشده و وی  با مشورت با مردم تصمیم گرفته است که به این جرگه شرکت نکند.

جرگه مشورتی صلح امروز در کابل برگزار می گردد.

۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

معرفی خدمتگزار


دیروز شامگاه، هیئت بررسی خسارات شورای ولایتی میدان وردک، حقوق بشر و ... آخرین مناطق آسیب دیده دایمرداد و حصه اول بهسود را تمام کردند و ما عازم بامیان شدیم.

تمام اعضای تیم در این چند روز زحمات زیادی را کشید من بیشتر تحت تأثیر فعالیت رمضانعلی رسولی معاون شورا و فهیمی عضو دیگر شورای ولایتی میدان وردک قرار گرفتم، جدیت، پشتکار و تلاش دلسوزانه و خستگی ناپذیر این عزیزان را باید قدر دانست.

این دوستان در مدت پانزده روز گذشته دایما" در بین مناطق آسیب دیده، مناطق تحت اشغال کوچی ها و مهاجرین در رفت و آمد بودند، جا دارد که این مردان خدمتگزار را بدین طریق به همه مردم معرفی کنم تا ادای دینی کرده باشم.

رمضانعلی رسولی
معاون شورای ولایتی میدان وردک