۱۳۹۰ خرداد ۲۸, شنبه

مکتب یا انبار WFP

چند وقتی است که دخترکم که روزانه خسته و مانده از مکتب می آید، شکایت می کند که آنها صنف ندارند و در زیر صفه حیاط مکتب روی زمین حتی بدون خیمه درس می خوانند، مکتب، صنف آنها را به دیپوی بیسکویت WFP  اختصاص داده است.
رفتم جریان را از مدیر مکتب پرسیدم، او هم تصدیق کرد که با فشار ریاست معارف ناچار شده است 2300 کارتن بیسکویت آن موسسه را در آن صنف جای دهد، بیسکویت هایی که مختص دیگر مکاتب است!

رفتم به ریاست معارف، رئیس صاحب  در دفتر کارش بیش از 15 تصدیق نامه، تقدیر نامه و  روی میز کارش چندین لوح سپاس و نشان های ... و نیز بر دیوار دفترش دهها قطعه عکس از ملاقات هایش را نصب کرده بود.
از وی پرسیدم رئیس صاحب به نظر شما اطفال اولویت دارند یا بیسکویت؟ با لبخند گفت: هر دو؛ بیسکویت هم برای اطفال است و گفت تمام آن بیسکویت ها سهم همان مکتب است، مدیر مکتب باید برای سهمیه مکتب اش جای پیدا کند، حتی در صحن حیاط مکتب!

البته مدیر مکتب هم اذعان داشت فقط یک نفر ملازم دارد، مکتبی با بیش از 2000 شاگرد، او نمی تواند علاوه بر وظایف دیگر بیسکویت ها را هم نگهبانی دهد و افزود در روز تخلیه بیسکویت ها 5 کارتن بیسکویت مفقود گردید و چه تضمین وجود دارد که در آینده گم نشود و نیز ممکن است بخاطر این موضوع خون یک انسان به زمین ریخته شود.

به دفتر  سازمان خوراکه جهانی یا WFP رفتم و از آنها پرسیدم که این پروگرام کمکی شما باعث زحمت برای دانش آموزان شده است یکی از مسئولین آن دفتر تقصیر را به گردن ریاست معارف انداخت و آنها را مسئول دانست که باید جایی برای انبار سهمیه بامیان به آنها بدهد و او با تعجب از من پرسید که آیا درباره اهمیت این بیسکویت ها معلومات دارم؟ و بازهم سئوال کرد که خوب است این پروگرام قطع شود تا صنف درسی تخلیه گردد یا همچنان ادامه یابد و شاگردان در زیر خیمه باشند؟

خوشبختانه که موسسه شهدا تا ده روز دیگر شش صنف الحاقی دیگر را که در جوار این مکتب هست تکمیل کرده و به مکتب تقدیم خواهد کرد و می تواند مشکل شاگردانی که در زیر خیمه اند حل کند.
در نهایت این پاس دهی تقصیرها همچنان ادامه دارد، معارف راحت ترین راه را انتخاب می کند، شاگرد را از مکتب می کشد، به جای آن بیسکویت را انبار می کند و مسئولیت را هم به گردن اداره مکتب می اندازد.
البته راه حل های دیگر هم وجود دارد مثل اینکه سازمان خوراکه جهانی یک مکان دیگر را برای انبار بیسکویت و روغن و ... اش در بامیان پیدا کند که البته آن مسئول گفت در فکر این راه هم هست.
راه دیگر این است که آن موسسه یا دیگر موسسات یک کانتینر در حیاط مکتب بگذارند تا این بیسکویت ها و دیگر مواد انبار شدنی در آن جا ذخیره شود، مکتب فوق الذکر شش صنف درسی اش اختصاص داده شده به انبار بیسکویت، انبار کتاب، کتابخانه، لابراتوار، کامپوتر و ... و شش صنف نیز در حیاط مکتب زیر خیمه یا زیر آفتاب مستقیم درس می خوانند.
این وضعیت در لیسه ذکور و دیگر مکاتب هم وجود دارد.
به نظر اولیای امور مکاتب، مواد و امکانات مادی ارزش اش بیشتر از شاگردان و دانش آموزان است.
به جای شعارها و ژست های مطبوعاتی و به جای دل خوش کردن به تصدیق نامه ها و ... خوب است عملن به فکر کیفیت تحصیل آینده سازان باشیم، اگر فرزندان خود را در بهترین مکاتب خصوصی کابل یا در دیگر کشورها برای تحصیل روان کرده ایم، اندکی به فکر بچه های غریب مردم فقیر بامیان باشیم، آنها هم مستحق داشتن بهترین امکانات هستند، ما و امکانات برای آنها هستیم.

(ببخشید، این پست طولانی شد، برای اطفال معصوم که روزانه چندین کیلومتر را پیاده روی می کنند و  چنین وضعیتی روبرو هستند دلم درد می گیرد وگاهی گریه ام می گیرد و این پست را به این مناسبت نوشتم.)

۵ نظر:

لیاقتعلی افتخاری گفت...

نظری عزیز! میدانم بامیان اینروزها سوگوار است و هزاره ها در مجموع نگرانند. نگران از گزارشها و جریانات پشت پرده. اکنون که دست ما از بامیان و بند امیر کوتاه است، در سفرهای خود در مناطق محشری بامیان از قبیل شش پل و بند امیر، لطفا فراموش نکنید که سخت محتاج عکسهای این جاهای دیدنی بامیان هستیم. اجرکم علی الله

ناشناس گفت...

اقای نظری صاحب شما به خاطر که یکی دو روز دختر شما زیر خیمه درس خوانده میخواهید تمام کمک های سازمان خوراکی جهان در بامیان قطع شود ؟ خیلی بی نصافیه .اگر دختر تان نمیتواند زیرخیمه درس بخواند بیارید در کابل ده یگان مکتب خصوصی ثبت نام نمائید چون قطع کمک های سازمان خوراکی جهان در بامیان به هیچ وجه صلاح نیست. فکرمیکنم شما این صلاحیت را هم نداشته باشید که بروید وسازمان خوراکی جهان را زیر سوال قرار دهید که چرا کمک های شما دربامیان باعث زحمت دختر شما شده است . شما اگر دوقدم انطرف تر از شهر بامیان یعنی در قریه گنبد بروید صدها شاگرد را می بینیدکه زیر افتاب داغ درس میخوانند.
شما هرچند کارتان دربخش اطلاع رسانی از بامیان مفید است ولی شما نباید مغرور شوید. فکرکنم شما با این پست تان خیلی خرابکاری کردید.

ناشناس گفت...

بیسکویت های که برای شاگردان داده میشود بعضی شان expire بوده.که باعث اسهال و استفراغ آنها شده اند
اگر به عوض بیسکویت بی کیفیت .برای شاگردان کتابجه و قلم داده شود .خوب خواهد شد .

ناشناس گفت...

البته چند وقت دیگه باید سراغ این بیسکوت ها را از بازار بامیان گرفت.

حسن

ناشناس گفت...

برادر بزرگوار آقای نظری
تشکر از اطلاع رسانی مفیدتان، و این یک واقعیت هست که باید برای آن راه حل جستجو شود. و راستش هم نباید از صنوف درسی برای ذخیره مواد استفاده شود. اما کاش مشکلات معارف و نبود صنف فقط با مشکل بیرون کردن مواد دبلیو اف پی حل میشد!
چون شما در مورد مکتبی صحبت میکنید که ساختمان دارد اما کاش تمام مکاتب بامیان ساختمان میداشتند و از آن منحیث گدام استفاده میشد. هنوز ده ها مکتب در بامیان هستند که اصلا ساختمان ندارند.
با وجود اینکه با اطلاع رسانی شما و رساندن معلومات در مورد وضعیت مکاتب موافق هستم اما ما نباید مانع این گردیم که مواد به بامیان نیاید، چون دختران جنابعالی حتما صبحانه ای برای خوردن دارند که این بیسکویت ها به نظرتان نمیاید، و در مورد کیفیت یا خوب و بد بودن بیسکویت ها باید از دید هزاران طفلی دید که به غیر از نان خشک چیز دیگری ندارند و برای آنها یک خریطه بیسکویت شاید بیشتر از خیلی چیزهای دیگر ارزش داشته باشد.
برادری که میگفت که تاریخش تیر است، من هم همانطور فکر میکردم اما در حقیقت آنطور نیست و من هم دچار سو تفاهم شده بودم چون روی خریطه های آن تاریخ بسته بندی نوشته شده است نه تاریخ انقضا. آنها حاوی یک تعداد مینرال ها و ویتامینهایی است که در بیسکویت های معمولی وجود ندارند که روی خریطه نوشته شده است و مسلما اگر زیاد خورده شوند باعث اسهال میگردند، فکر نکنم یک سازمان جهانی بخواهد که اعتبارش را با مواد تاریخ تیر شده زیر سوال برد.

محسن، بامیان