۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

میراث فرهنگی و امیر فولادی

دیروز کارگاه آموزشی از طرف ریاست اطلاعات و فرهنگ در خصوص اهمیت و حفظ آبده تاریخی مرکز بامیان دایر گردید.
بنا به تعریف قانون حفظ آثار فرهنگی و تاریخی؛ هر اثر منقول یا غیر منقول که حد اقل صد سال قدمت داشته باشد آبده گفته می شود.
در مرکز بامیان 15 ساحه آبده -غیر منقول- مشخص شده است که حدود هشت ساحه آن در لیست میراث های فرهنگی جهانی سازنان یونسکو آنهم میراث های در حال خطر ثبت شده است.

بزرگترین آنها هم خودتان می دانید، سرخ بد و خنک بد یا صلصال و شهمامه یا بودای بزرگ و کوچک می باشد که توسط یاران کرزی و دوستان فاروق خان در سال 2001 ویران شد.
از مطبوعات و رسانه ها خواسته شد که به مردم درباره این ارزشها، میراث ها که نشانه و نماد فرهنگ، هویت و تاریخ ماست آگاهی دهید تا از آنها حراست کنند، احساس مالکیت کنند.

این آبدات می توانند به بزرگترین منبع عایدات و رشد اقتصاد ساحه کمک کند، چنانچه در دهه های گذشته بامیان از بابت توریست رونق خاصی داشت.

یکی از کسانی که در این زمینه تلاش های موثر و قابل قبولی را انجام داده است امیر فولادی می باشد که در رأس پروژه ای بنام اکوتوریزم قرار داشت، آموزش 25 جوان به عنوان راهنمای توریست، برپایی چندین جشنواره نوروز و تابستانی و ... با هزاران شرکت کننده، تجلیل از هنر موسیقی محلی -دمبوره- و اساتید پیش کسوت آن، آموزش هوتل داران، معرفی ساحات تاریخی از طریق رسانه ها، جزوات و ایجاد وب سایت، گرد آوری یک تیم جوان و کارآمد در اکوتوریزم و ...از مهترین دستاورد های این جوان مبتکر، خلاق و مدیر موفق می باشد.

درباره امیر فولادی اما و اگر های زیادی در حد شایعه وجود دارد که یکی از عواقب این حرف ها این بود که متأسفانه بامیان دارد این مدیر جوان را از دست می دهد، او از بامیان به کابل تبدیل شده است، از کسانی که به فرهنگ و ارزش های فرهنگی بامیان علاقه دارند انتظار می رود به پاس شایستگی ها و خدمات وی و نهادینه شدن فرهنگ تقدیر از مدیران موفق وی را تقدیر کنند، هرچند که حالا دیر شده است و او روزهای آینده بامیان را ترک خواهد کرد.

به نظر من مدیریت آقای فولادی در عرصه فرهنگی به ویژه انکشاف توریزم خیلی موفق تر از کسانی است  که با هزاران ترفند مثل رشوت، پرداخت پول، باند بازی حزبی با جعل مدرک تحصیلی در عین بی سوادی به نام رئیس، ولسوال، آمر یا ... حکم می آورند و فقط و فقط به فکر چاپیدن و دزدیدن می باشد که بعد از مدتی بی لیاقتی و ضعف مدیریت اش همه را به ستوه می آورد.

۱۴ نظر:

محمد علی/ دانشگاه بامیان گفت...

با نظری عزیز امیدوارم خوب باشی
در ضمن میخواهم ابراز نمایم هر کس که خدمت نماید نور چشم ماست، ولی در مورد فولادی از حقیقت نگذریم که وی حیف ومیل های زیادی را نموده واقعا شما رضایت دارید که وی آنچه را باید میکرد کرده نه به هیچ وجه ظما یکبار بودجه که برای این مورد در نظر گرفته شده بود مطالعه کنید واقعا وحشتناک است. متاسفانه وایل هم وی را ناخود آگاه خیلی حمایت کرده است وی برود گم شود خیلی خوب است

ناشناس گفت...

فولادی یک اختلاسگر بزرگ در بامیان بود چندین ملیون پول پی پی دی و اکوتورزیم را بدون محاسبه به جیب زد فقط در حد مطبوعاتی کار کردداشته و بس. ودیگر اینکه اداره زیر امر وی که به حمایت والی صاحب ساخته شده بود یک اداره موازی با ریاسا اطلاعات وفرهنگ بود که تمام پول را غیر قانونی مصرف می کرد و به کسی هم جواب گو نبودند

همکار گفت...

سلام نظری عزیز
لطفا لینک جدید همکار نیوز را جایگزین لینک قبلی کنید
موفق باشید
http://hamkarnews.com

ناشناس گفت...

جناب نظری! خیلی بی هویت و گمشده هستی. فاجعه افشار فکر میکنم برایت خیلی مهم نیست و هرگز در ویب لاگت حتی اشاره ولو اندک به آن نکردی. در عوض به خایه مالی و چاپلوسی دای فولادی
ابلیس مانند پرداختی. حمایت از چنین شخص عمق ابتذال تانرا نشان میدهد. تا بحال گاهی از ویب لاگ تان سر میزدم و نوشته امروزی تان برایم تهوع خلق نمود و دیگر هرگز نمی آیم.

ناشناس گفت...

گرچه شخصا فولادی از نزدیک چندان نمی شناسم. اما در آقای فولادی در بدل پولی که به گفته دوستان به جیب زده است کارهای نسبتا خوبی کرده است. وی یک تصویر نسبتا خوبی از هزاره ها به نمایش گذاشته است. در اکو توریزم هم وی از اشخاصی مثل مورخ حاج کاظم یزدانی و آقای جواد خاوری دعوت کرد و علاوه بر ایجاد شغل موقت برای این اساتید به فرهنگ جامعه هزاره کمک شایانی کرده است.
البته ناگفته نماند که با توجه به پولی که به گفته دوستان آقای فولادی به جیب زده است کار کمتری کرده است . اما تئوری من این هست که اگر شما فقط 50 درصد از پول را کار کنید و بقیه اش را به جیب بزنید، شما یک آدم موفق برای بامیان بوده اید.

متاسفانه هر ساله چندین میلیون دالر از بودجه انکشافی بامیان برگشت می خورد ولی کسی جرات خرج کردن ان را ندارد. مثلا آن دوستی که می گفت فولادی کار موازی با ریاست اطلاعات و فرهنگ می کند باید بگویم که بودجه ای فولادی پیدا کده بود با بودجه اطلاعات و فرهنگ متفاوت بود و اطلاعات و فرهنگ هیچ وقت نمی توانست این بودجه را مصرف کند. چون دولت مرکزی برایش اجازه نمی داد. به نظر من ، ما هرچه از طریق موسسات بتوانیم برای بامیان کار کنیم خوب است. چون موسسات برای دولت مرکزی مستقیما پاسخگو نیست. ولی ادارات دولتی باید به دولت پاسخگو باشد و این مسئله همیشه باعث کم کاری ریاست ها می شود چون جرات کار کردن و ریسک کردن را از ریاست ها می گیرد. برای دولت مرکزی یک رئیس خوب در بامیان رئیسی است که تمام بودجه خود را کامل به مرکز برگرداند تا به قندهار روان شود. اگر یک رئیس پول خرج و کار کند حتما تفتیش مرکزی برای او مشکل جور می کند و چون رئیسان ما انسان های محافظه کار است همیشه گزینه اول یعنی کم کاری را انتخاب می کنند.... واین طور می شود که کار از طریق ریاست های دولتی همیشه پنجر می ماندو هر ساله میلیون ها دالر بودجه برگشت می خورد. در حالی که حتی اگر نصف این بودجه ها مصرف شود و نصف دیگرش را رئیسان محترم به جیب بزنند به نظر من مردم بامیان باید تا ابد این رئیسان و نسل بعدشان را دعا کنند. چرا که خیر اینها هم به مردم بامیان رسیده است و هم به خودشان. اما وای به روزی که بعضی ها نه خودشان خورده می توانند و نه به خورد مردم می دهند و بودجه را کامل به قندهار روان می کنند ولی از بقیه عیب می گیرند که فلانی خورد مه نخوردم.

و فکر کنم که گل آقا شیرزی یکی از این آدم ها باشد که 50-50 کار می کند. ولی واقعا آن 50 سهم مردم را کار می کند. ولی آیا فولادی 50 سهم مردم را کار کرده است . من که فکر می کنم تاحدودی اینگونه بوده است. و البته الله اعلم چون من زیاد به سوراخ ولایت آشنا نیستم .





سخیداد

محمد ظاهر نظری گفت...

دوستی ناشناس، نظراتی را ارسال داشته بود که برخی اعمال ناروا را به محترم فولادی نسبت داده بود که مصداق افتراء می باشد که با عرض معذرت آنرا حذف نمودم اما در نظرات این دوست نکات دیگری هم در حد اتهام وارد شده بود مانند اینکه ایشان(فولادی امروز و واعظی دیروز) سرمایه های بامیان را به بیرون انتقال داده است، در قاچاق آثار تاریخی دست داشته است و سفرهای خارجی به نمایندگی از بامیان انجام داده که هیچ سودی برای مردم نداشته است و مروج فرهنگ بیگانه بوده است.
از خوانندگان محترم خواهشمندم که مرز افتراء(نسبت دادن اعمال ناروا و غیر اخلاقی به کسی دادن) و انتقاد از عملکرد ها را رعایت نموده و به شخصیت و حیثیت و حقوق بشری افراد احترام قایل شوند و گرنه از نشر آن نظرات معذرت می خواهم.

ناشناس گفت...

جناب نظری صاحب سلام
من نظریات دوستان را در وبلاگ شما خواندم خیلی متأثر شدم ازینکه در بعض جاها به قول شما افتراءصورت گرفته بود ولی از حقیقت نباید گذشت که در افغانستان اصلاً وجدان وطندوستی وجود ندارد هر کسی که به هر مقام میرسد اول به فکر خود و فامیل شان هست بعد به فکر قبیله ، طائیفه و همسایگانش می باشد و تا نوبت ملت می رسد این شخص یا تبدیل شده و یا منفک می گردد.
( حبیب الله هلمندی ) از دایکندی

ناشناس گفت...

با سلام
عرصه ي كار در اكوتوريزم بسيار باز بود و ايشان حد اقل كاري كه امكان داشت را كردند
اگر واقعا ميخواستند كار كنند بسيار بيش از اين ميشد.
گرچه حالا همين ها كه همين قدر هم دل بسوزانند كم پيدا ميشود.

حسن توسلی گفت...

من درمورد امیر فولادی زیاد چیزی نمی دانم ،همین اطلاع رسانی اندک شما اولین چیزی بود که از ایشان به گوش ما رسانده شد.لطفاض بیشتر به ایشان بپردازید تا بهتر مورد شناسایی قرار گیرد.
آقای نظری مدت یک هفته می شود که وبلاگ شما درایران فیلتر بود ولی اکنون رفع فیلتر شده است.آیا علتی داشت.

ناشناس گفت...

با سلام وعرض حرمت خدمت همه دوستان.
ريش سرخ قند ما با خاله جان بسيار كارا را كده و خورده ولي نسبت به بسياري از مسولين و رءساي باميان شرف داشته است.

ابراهیم تولا گفت...

آقاي نظري سلام برشما و ساير خانندگان وبلاگ شما
من نظريات ساير دوستان را خواندم و قضاوت هاي كه از شخص امير فولادي صورت گرفته بود بعضا درست و بعضا هم نادرست مي باشد.
اما يك نكته را بايد فراموش نكرد كه ايشان بدون پروژه و پول يكقدم هم در باميان برنداشته است ،‌تلاش او همواره براي دسترسي به منابع و بدست آودن پول بوده است و حال آنكه در باميان كساني هستند كه با پايه برهنه و شكم گرسنه تلاش هاي بيشتري انجام داده اند به نظر شما از كي بايد تقدير صورت گيرد ؟

ناشناس گفت...

سلام

امیدورام جور باشید. دیری است که از شما چیزی نخواندیم. در بامیان چه گپ ها است؟

راستی من یک نگرانی دارم و امیدوارم کج تفسیر نشود:

اقای علی پیام در بامیان کدام کاره ای دولتی است. من در وبلاگش خواندم که یک کتاب زیر نام ( پایه های فکری عرصه ای حکومت داری). ایشان گفته اند که این کتاب را از بخش بودجه ای ولایت چاپ کرده است. چاپ و نوشتن اثر فرهنگی و تحقیقی علمی باید ارج گذاشته شود.

ولی این کتاب از عنوان معلوم که یک کتاب عمومی است و مخصوص بامیان نیست. یعنی یک کار شخصی است. ایا درست است که یک کار شخصی را با بودجه یک ولایت که در حقیقت مال مردم بامیان است چاپ کنند؟؟؟ چاپ این کتاب چه سودی برای مردم بامیان دارد؟ اقای علی پیام در این زمینه ها صاحب نظر هم نیستند. پس می گویم که این نوعی از حیف و میل پول مردم است.

حد اقل توقعی که ما داریم این است که این کتاب باید سرمایه ای ولایت بامیان باشد. یعنی حق کاپی آن به ولایت داده شود و در آینده کاری که مربوط بامیان نباشد نباید از بودجه ای ولایت چاپ شود.

این را برای این یاد اوری کردم که ما نباید به خود حق بدهیم که پول مردم را هر قسم که دل ما خواست مصرف کنیم. حساب دهی از همین جا شروع می شود.

تشکر

زمان جاغوری

محمد علی رسولی گفت...

براستی که نباید علی پیام از بودجه مردم بامیان استفاده شخصی نماید کتاب او حتما شخصی است.
در عین حال فولادی باید محاکمه شود قبل از اینکه فرار نماید

ناشناس گفت...

آقاي نظري شما خواسته ايد كه آقاي فولادي را يكنوع بي حرمتي بكنبد وآنهم از طريق وشيوه ماهرانه بنده خدا مانند ديگر آدمها سود گرا هستند همانطوري كه مثلاً خود شما اگر اول منفعت خود را در كاري نبينيد آنكار را انجام نمي دهيد ولي بي حرمت كردن هم امروزه مدرن شده است در جهان ديكر روي اين موضوعات انترنيتي زياد اهميت داده نميشود چنان در بريتانيا كه ما زندگي مي كنيم ولي در جامعه سراپا سنتي افغانستان ايگونه موضوعات شايد خطر ناك باشد آنهم در باميان وبقول آن توريست آخر دنيا كه حتماً سنت در آن جا سخت گيريبان مردم راگرفته است.
موفق باشيد