۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

عدلیه و تجاوز به کرامت انسانی

چند روز پیش تلویزیون طلوع گزارش داد که رئیس عدلیه لوگر به اتهام تجاوز به دختر 17 ساله از سوی محکمه استیناف (محکمه دوم) آن ولایت به 20 سال زندان محکوم شد، محمکه ابتدائیه این فرد را برائت داده بود، این دختر به اتهام فرار از منزل در مرکز اصلاح و تربیه اطفال این ولایت به سر می برده و مراکز اصلاح و محابس زیر نظر ریاست عدلیه می باشد.

رئیس نهادی که باید عدالت را تطبیق کند، از صلاحیت اش سوء استفاده کرده است و قاضی محکمه اول  این فرد را برائت داده!!
دخترک شاید جرم یا بزه ای کوچک را مرتکب شده بود اما اینک تبدیل به قربانی جنایت آنهم وقتی که در حفاظت دستگاه عدلیه کشور قرار داشت تبدیل شده است.

در بامیان نیز چند دختر و زن در مرکز اصلاح و تربیه و محبس به اتهام های مختلف نگهداری می شوند، این مراکز جای مخصوص نگهداری زنان ندارند، زنان و مردان در یک حویلی  کرایی و اتاق های جداگانه تحت مراقبت نگهبان زن ولی سرپرستی مردان نگهداری می شوند، هیچ گونه تضمینی برای عدم تکرار جنایت فوق برای آنان وجود ندارد.

دستگاههای عدلی و قضایی قبل از این که این افراد را به چنین مکان هایی معرفی نمایند باید در مورد امنیت، حفظ حرمت و کرامت انسانی آنها فکر کنند.

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

ولایت صلح

در ابتدای این هفته ولسوالی کهمرد، ولسوالی صلح اعلان شد،کهمرد در شمال ولایت بامیان است و عمدتا" تاجیک نشین است.

دایاگ یا برنامه آغاز نو به گفته خودشان آخرین اسلحه های قومندانان سابقه را که لیست شان پیش آنها موجود است تحویل می گیرد و ولسوالی را ولسوالی صلح اعلان می کنند و وعده می دهند که در قبال این نام چند پروژه عام المنفعه در این ساحه اجرا خواهد شد.

تاکنون بجز ورس تمام ولسوالیهای شش گانه بامیان، منطقه صلح اعلان شده و به زودی  ورس هم به این پروسه خواهد پیوست و آنگاه بامیان به عنوان اولین ولایت صلح در کشور اعلان خواهد شد.

آیا اینکه واقعا" تمام اسلحله ها جمع شده است یا نه؟ آیا از ناحیه آن قومندانان دیگر تهدیدی وجود ندارد؟ و آیا واقعا" پروژه های عام المنفعه به درستی اجرا می گردد و مردم از مفاد صلح بهره می برند؟ 
سئوالاتی است که هنوز پاسخ برای آن ندارم.

اما برای صلح باید کوشش کرد هرچند کوچک.

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

برق گران

امروز شماره 12مجله توسعه، نشریه دفتر اسکان ملل متحد(هبیتات) در بامیان بدستم رسید، در صفحه 7 آن گزارشی از بهره برداری پروژه برق نیک یکاولنگ به چاپ رسیده است.

در این گزارش آمده است که این پروژه سهم شورای حوزوی نیک که متشکل از چهار شورای همبستگی ملی می باشد در نوامبر 2009 به بهره برداری رسیده که 972 فامیل از نعمت برق مستفید شده اند.

در ادامه آمده است که این بند برق ظرفیت تولید 80 کیلو وات برق را داراست، که با یک حساب ساده برای هر فامیل 82 وات برق خواهد رسید، یعنی اینکه فقط این برق فقط به درد روشنایی آنهم برای لامپ های کم مصرف می خورد.

هزینه این پروژه هم 202666 (بیش از دو لک) دالر آمریکایی بوده که موسسه جایکا ژاپن متقبل شده و سهم مردم هم 20266 دالر بوده، یعنی به ازای هر کیلو وات 2800 دالر مصرف برداشته است، یعنی یک پروژه خیلی گران، آنهم برقی که نمی تواند ضروریت های یک خانواده را تأمین کند.

ناتو و بامیان

دیروز دو مقام عالی رتبه ناتو به بامیان آمده بودند، نماینده ملکی ناتو و معاون فرمانده ناتو در افغانستان.
به گفته خودشان و خوش بینی والی صاحب، هدف سفر این مقامات بررسی و ارزیابی آنان در ساحه انکشاف و توسعه بوده است، چون که بامیان امنیت حاکم است و نیاز به افزایش نیرو ندارد.

اما با توجه به آنکه ناتو یک پیمان نظامی است و حین بازدید این آقایان یک فرزند جنگنده آمریکایی ها در ارتفاعی پایین در آسمان بامیان مانور می داد نمی توان از ماهیت نظامی این سفر چشم پوشید، 

من این مانور و این سفر را به فال نیک می گیرم، این پیام را می تواند برای کسانی که در گوشه و کنار بامیان در فکر توطئه اند داشته باشد که اگر بخواهید کج راه بروید با ما طرف اید!!

۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

دادگاه عدالت برای ملا برادر

روز گذشته با یکی از شاهدین جنایات طالبان در بامیان گفتگو می کردم، وی می گفت 22 سنبله 1377 طالبان به فرماندهی ملاعبدالغنی برادر و ملا عبدالسلام راکتی از طریق سیغان بعد از آنکه شیخ ذکی (والی بامیان و یکی از قومندانان طرف حزب وحدت) سنگر آقرباط را رها کرد وارد مرکز بامیان شدند.

آنها جنایات زیادی را تا اواخر حاکمیت شان بر بامیان (اواخر سال1381) بر علیه مردم ملکی هزاره مرتکب شدند، بسیاری از مردم به سوی کوههای بابا و بهسود فرار کردند، آنانی که توان رفتن نداشتند یا غافلگیر شدند به نحو فجیعی کشته شدند یا به عنوان سرباز اجباری مورد استفاده قرار گرفتند، خانه هایشان به آتش کشیده شد، دهها طفل در راه کوه بابا جان باخت و ...

به قرار معلومات این فرد بیش از 300 نفر فقط از قریه های مرکز بامیان (بدون دره فولادی) در روزهای اول کشته شدند.

حالا این جنایت کار جنگی به گفته آنها ( آمریکایی ها و پاکستانی ها) دستگیر شده است ممکن است محترم کرزی این برادر طالب را مشمول عفو، جرگه و کمیسیون صلح و آتش بس قرار دهد و خواهان حذف نام وی از لیست تحریم های سازمان ملل شود.

برای عبرت تاریخ، برای پاسخ به زخم ها و قربانیان جنایت و اعاده عدالت  ما باید خواهان محاکمه این جنایتکار، در دادگاه جنایتکاران جنگی شویم.

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

اراده زنان

چندی است که هوا خیلی سرد شده است و بامیان هم برفی است، خانه ما از نعمت آب محروم است، اگر قربان نباشد همراه مرکب اش که آب بیاورد و مادر... نباشد که کالا را بشوید واقعا" فلج می شویم.

چند روزی است که لباس ها انبار شده بود و مادر ... به علت گرفتاری  نیامده بود و خانمم خودش همت کرده بود، آنها را شسته بود و مرا مأموریت داده بود که آنها را به دریا ببرم تا آبکش کنم، 

الهه دخترم با اراده راسخ تشتی از کالا را بر سر نهاد و عازم دریا شد و دو سبد کالا هم سهم من بود و نیز عرفان هم همراه من شد، کوتلی را که همراه یخک و برف بود با هزار زحمت البته بیشتر نگران عرفان بودم پایین شدیم، 

زنانی را می دیدم که تیز، تیز و با وقار تشت ها را بر سر نهاده اند بی آنکه با دست آنها را بگیرند راهی دریا اند یا از آن برگشته اند اما ما همچنان نفس زنان روان بودیم، 

فکر کردم که اینطوری نمی شود باید که برگردم و موتر را گرم کرده، چین بسته نمایم و بقیه کارها را با موتر انجام دهم که چنین نیز کردم، 

اما من موتر دارم و می توانیم لباسهایمان را به دیگران بدهیم که بشویند، صدها و هزاران کس دیگر خصوصا" زنان دیگر که چنین امکانی ندارند، آنها چگونه با مشکلات زندگی شان کنار آمده اند؛ 

چیزی نمی توان گفت مگر آنکه بر همت و اراده آنان درود فرستم و قدری از غرور مردانگی خویش بکاهم و آرزوی روزی را نمایم که هیچ کودک و هیچ زنی برای آب اینقدر زحمت نکشد!

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

عاملین جنایت های افشار

درست 17 سال از 22 دلو 1371، روزی که نیروهای مشترک احمد شاه مسعود و عبدالرب رسول سیاف به علوم اجتماعی و منطقه افشار کابل حمله کردند می گذرد، قتل عام های افراد ملکی، تجاوز به زنان، تاراج و تخریب ملکیت ها و ... جنایت صورت گرفت.

هنوز به فریاد قربانیان افشار پاسخ داده نشده است، بسیاری از عاملین این جنایت اکنون نیز در قدرت شریک اند.
ما و نسل آینده حق داریم که از حقایق آن دوران با خبر باشیم.

در ترجمه س ع حق بین از راپور مقدماتی پروژه دادخواهی افغانستان که توسط موسسه هالندی در سال 2004 نشر شده در صفحات 50-52 نام 21 فرمانده این عملیات را که خود و نیروهایشان در این جنایات سهم داشته ذکر کرده است.

این ترجمه در افغانسان بنام کتاب " جنایات دیروز دادخواهی امروز" نشر شده و در کتابفروشی ها یافت می شود.
مترجم مدعی است که این ترجمه را از اصل راپور موسسه Afghanistan Justice Project که بنام " سوابق جنایات جنگی و مرحله عبور سیاسی افغانستان" در اینترنت نشر شده بدست آورده است.
The War of Crimes and the Political Transition in Afghanistan

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

روز بعد از برف

برف سنگین روز گذشته برای بعضی ها زمینه کار را فراهم کرد.
 
و برای کودک من ( احسان جان) اولین برف عمرش را تجربه کرد

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

ادامه برف باری

تا اکنون که ساعت 14 است، برف در حال باریدن است و ارتفاع برف در سطح شهر به  25 سانتی متر رسیده است.
این سنگین ترین برفی است که در چند سال اخیر باریده است.

برف سنگین

از نیمه شب گذشته برف سنگینی در حال باریدن است، گفته می شود که در ورس 70 سانتی، پنجاب 60 سانتی و یکاولنگ 50 سانتی متر باریده است در مرکز هم حدود 15 سانتی تا اکنون که ساعت نه صبح است باریده است.

خبرهایی هم رسیده است که این برف تلفاتی را در بر داشته است.

و روز گذشته یک پلیس زن در ولسوالی پنجاب بنام ساتنمن گلثوم زیر برف کوچ شده و کشته می شود، وی در حال رفتن به خانه، همراه فرزندش بوده که دچار برف کوچ می شود مردم محل بعد از حادثه به کمک اش می روند و فرزندش را نجات می دهند.

هفته های گذشته هوا گرم شده بود، نباریدن باران و برف مردم را نگران کرده بود، برف باریدن های هفته اخیر گرچه باعث خوشحالی مردم است اما این برف به گفته زارعین دیر هنگام است و گرفتاری های خاص خود را برای دهقانان فراهم خواهد کرد.

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

موج استرالیا

بالاخره دیروز علی رغم برف و باران توانستم از شلوغی، آلودگی و بی قانونی کابل جان سالم به دربرم و از کوتل شیبر هم علی رغم برف باد و طوفان خود را به بامیان رساندم، هنوز گرد راه را نگرفتم بودم که پارو به دست برف های بام را پارو کردم.

در آخرین روزی که در کابل بودم دوستی قدیمی را دیدم که سالها بود در قم درس حوزه خوانده بود و اینک مسافر استرالیا بود، به او گفتم حاج آقا شما دیگه چرا؟!

دلایل زیاد آورد، از بی سرنوشتی، بی کاری، عدم احترام به حقوق و حیثیت انسانی  در ایران و افغانستان و ...گفت و  تاکید هم کرد که آنجا هم می شود دیندار بود و اسلام را تبلیغ کرد و ... نصیحت کردم که اگر ان شاء الله به خیر رسیدید این کار آخری را فعلا" دست نگهدار تا اوضاع آرام شود.

چند وقتی است که موج رفتن رفتن به اروپا و استرالیا بین جوانان افغانی از ایران و افغانستان و پاکستان شایع شده است، سفری غیر قانونی با ریسک بسیار خطرناک و هزینه های گزاف و معلومات بیشتر را از هموطن بخوانید، براستی چرا سرنوشت ما چنین است؟