دیروز اعضای شورای ولایتی جدید طی محفلی سوگند یاد کردند.
این محفل را والی صاحب برگزار کرده بود و از آنان خواست که مطابق قانون و لایحه وظیفه خویش به دولت "مشوره" دهند و از امور "نظارت" کنند.
عزیزالله شفق از اعضای جدید شورا نیز مطابق لایحه جدید "ارزیابی" هم اضافه شده و این کار را هم خواهیم کرد البته به شرطی که شما (والی) ما را تنها نگذارید.
به اعضای سابق هم تقدیر نامه هایی هم دادند که البته 5 نفرشان تشریف نداشتند یا به قول محمد سجاد محسنی (بابه محسنی) شاید "دیده" نداشتند!
از بین نه نفر اعضای این دوره جواد ضحاک، راضیه اقبال زاده و هدایت الله رهایی از دوره سابق اند و عزیز الله شفق، عاقله حسینی، زینب نوری، مولوی یوسف، سید اسدالله جعفری و سید عبدالهادی واحدی ( پسر مرحوم آیت الله بهشتی) جدید می باشند.
بابه محسنی هم گفت از اینکه این بار امانت (رأی و اعتماد مردم) را صحیح و سالم بر دوش دیگران می گذارد، خوشحال است، بابه محسنی امسال رأی نیاورد با اینکه شجاعت، صراحت بیان و جسارت این مرد ستودنی است او از معدود روحانیون میانسال است که به روز می اندیشد و حیف شد که از شورا جدا شد.
امروز نیز انتخابات داخلی این شورا برای تعیین دو نفر برای مجلس سنا، رئیس و معاون و ... برگزار می گردد.
۶ نظر:
سادات بازهم حضور پر رنگ دارند در شورای ولایتی بامیان و این معلوم می شود که هزاره ها در این ولایت چنان ساده و نا فهم هستند که هر اندازه که آنها (سادات) به هزاره ها خیانت کنند و ارادتمندی هزاره ها به آنها بیشتر و بیشتر میگردد. مگر ما عین همین قضیه را در کابل شاهد نیستیم؟ من باور دارم که سادات نقش مخرب را در هر جا ایفا می کنند. ولی متاسفانه ما منفعل هستیم و اصلا متوجه دو روئی و شیطنت آنها نیستیم.
من از طرز دید برادر "ناشناس" درمورد سادات شوکه شدم. سادات هم جزء همین جامعه هستند وحق دارند درتمامی عرصه ها شریک باشند. صادر کردن حکم خیانت به صورت جمعی بالای یک مردم بدور ازخرد است شاید دربین هرمردمی یکعده خائین باشند.مگر همین رهبران خودما طی چندین مورد با همان خائنین کابل که نام گرفتی معامله نکردند؟ وهنوزهم دریک کاسه نیستند.بهتر است مردم را زیریک چتر جمع کنیم تا پراکنده. مشکل ما بالاترازآن است که مسئولیت آن را بدوش یکعده کوچک بیاندازیم.
دوست ناشناس، سادات به عنوان یک اقلیت قومی بزرگ در هزاره جات زندگی می کنند، اذعان به حقوق آنها یک اصل است، آنها حق دارند رأی بدهند و نماینده داشته باشند، اگر هیچ فرد از دیگر اقوام به آنها رأی ندهند، جمعیت آنها به حدی هست که بتوانند نماینده در شورای ولایتی یا پارلمان تعیین کنند، این تفاوت را را باید بپذیریم و احترام کنیم.
خدمت ظاهر جان و من گفت باید عرض کنم که کسی منکر حق و حقوق سادات نیست و منکر شدن حضور و حقوق آنها چندان مشکل را نیز رفع و دفع نمی سازد. ولی تمام حرف و سخن ما اینست که این قبیله و طایفه در میان هزاره ها نقش مخرب دارند. هرکی اگر منکر "سیاست تاجیکی و مذهب ظاهرا شیعی" آنها است در حقیقت نان را عقب سر خود میخورد و در مقابل واقعیتهای حاکم جامعه ما کور و نابینا است. یکی از پسران سید بهشتی با رای همین مردم منفعل و بی خاصیت به پارلمان راه یافت و همه میدانیم که تا بحال تمام معاملات شان به نفع تاجیکها و پشتونها و به ضرر هزاره ها بوده است. بهرحال از مااست که بر ما است!
آقای ناشناشس!افغانستان یک مملکت است امکان ندارد پالیسی را اتخاذ کنیم که به نفع اقوام کشور از جمله پشتون و تاجک نباشد وچرانباشد؟ البته نباید همیشه ضرر خویش رادرنفع سایراقوام ببینیم.اما درقسمت همکاری با سایر اقوام آیا سایر رهبران هزاره با پشتون ها همکاری ندارند؟ چرا باید یکجانبه باید ببییم؟ اگر یکعده با گروپ پشتون ائتلاف کردند و یکعده با تاجکها یکجای شدند چه تفاوت بین هردو است؟ آنچه مهم است منافع تمام اقوام کشورباید درنظرگرفته شود وبالای هیچ کسی ظلم نشود.
چشمهاراباید شست/طوری دیگرباید دید.
نا خوانده امضا کرده ای جناب ناشناس دو گفت!یکبار دیگر بدقت کامنت اخیرم را بخوان و شاید درست بفهمی. ما نیز همین را میگوئیم که آنچه که مهم است منافع تمام اقوام کشور باید در نظر گرفته شود و بالای هیچ کس ظلم نشود. ولی آیا واقعا اینطوری است؟ آیا میدانید با وجودیکه بیست فیصد ساکنان ولایت کندوز را هزاره ها تشکیل میدهد، هیچ سهمی در ولایت محلی ندارند؟ در مزار شریف عطا محمد جنگ سالار سعی می کند هزاره ها را تضعیف نماید کما اینکه در سابق اسماعیل خان متعصب در دوران ولایت شان در هرات چنین میکرد. عزنی را ببینید و چند فیصد هزاره ها در آن بسر میبرند و متقابلا چند نفر در ولایت محلی و ولسوالیهای آن در کابینه دولت قرار دارند؟؟ جناب ناخوانده! در هیمن بامیان ببینید و چند فیصد ساکنان آنرا سادات و تاجیکها تشکیل میدهد؟؟ آیا هیچ میدانید که بیشتر از نصف ریاستهای دولت محلی را همینها در اختیار دارند؟ اگر کمی سواد داشته باشید متوجه خواهید شد که تفاوت زیاد بین ائتلاف و تبانی وجود دارد و شما باید این تفاوتها را بدانید. آنچه که بین تاجیکها و سادات وجود دارد تبانی است، نه ائتلاف. جناب ناخوانده! من به هزاره بودن تو شک دارم و شاید هم از همان هزاره های منفعل و پسیف همانند ظاهر جان باشی که داروی تحمیق کننده را نوش جان نموده و همه چیز را سفید می بیند و یا هم شدیدا محافظه کار است. شما که در قلب این ولایت و در میان هزاره های بی خاصیت (البته حساب یکعده آنها جدا است و من سخت به هزاره بودن آنها می بالم) زندگی می کنید لازم است شعر "چشم هارا شست و جور دیگر باید دید" را برای شما بخوانم.
ارسال یک نظر