۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه

فقر و حقوق بشر

چند وقت پیش سراغ خانواده ای ساکن در قریه توپچی،مرکز بامیان رفته بودم از سرپرست خانواده درباره شیوه زندگی شان پرسیدم او گفت:

حاصلات گندم سال گذشته خوب بوده و نیاز نان خانواده را برطرف می کند و فقط تا برداشت دیگر 3 الی 4 بوجی آرد مجبورم بخرم حاصلات کچالو را هم فروخته ام اما خریدار پولش را تا هنوز نپرداخته است، خوراک آنها بیشتر کچالو و برنج وطنی است، 

میوه را به ندرت می خورند مگر در فصل تابستان، سیب می خورند، آنهم حاصل درختان خودشان است، گوشت هم کم در سفره آنها پیدا می شود مگر در ایام عید قربان باشد یا اینکه کدام مال یا گوسفند آنها در حال تلف شدن باشد و تخم مرغ ها را هم بنام تخم وطنی به سوداگران سیار می فروشند!

چند بز، یک گاو نر و یک گاو ماده و یک مرکب دارد، او بعد از اینکه حاصلات کچالو و گندم اش را جمع کرد هر سحرگاه به کوه برای آوردن هیزم می رود.

او وقتی بازار برای خرید می آید فقط شکر، چای، روغن و برخی موارد لباس و کفشی برای بچه هایش می خرد.
او بارها از من تقاضای کار به عنوان نگهبان، نظافت چی و ... در موسسه را کرده است اما برای تصاحب چنین شغل هایی داوطلب زیاد وجود دارد و رئیس موسسه هم دوست، آشنا و فامیل بی کار زیاد می شناسد، هرچه نکند صله رحم است!

به نظر من زندگی او در سطح متوسط قرار دارد، در روبروی قریه آنها بیش از صد فامیل مهاجری که از خارج آمده اند و دولت برای آنها زمین داده اند و خانه ای ساخته اند زندگی می کنند، آنها نه زمین برای زراعت دارند و نه مال و مواشی و نه حق دارند از کوه هیزم بیاورند، آنها عموما" قالین باف اند، البته فشار کار بیشتر روی زنان و دخترانشان است!
اکثر مردم اینجا اینطوری زندگی می کنند.
در چنین جامعه ای نقض های حقوق بشری چون خشونت علیه زنان و اطفال، منع اطفال از مکتب، ازدواج اجباری و اخذ گله یا شیربها و ..به وفور یافت می شود و یکی از عوامل آن فقر است، این مسئله به خوبی در گزارش اخیر سازمان ملل انعکاس یافته.

دولت و جامعه جهانی نیز در حل این مشکل بشری گام های محسوسی را برنداشته است.
یعنی تا فقر است، نقض حقوق بشر هم خواهد بود!
برای تأمین حقوق بشر باید با فقر مبارزه کرد.

۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

مکتب

دیروز اولین روزی بود که مکتب های اینجا (منطقه سردسیر) باز شد، عرفان را برای اولین بار بردم مکتب شامل کردم، صنف اول.
لیسه ذکور مرکز بامیان!

گرچه لیسه تازه جور شده است اما کثرت شاگردان به حدی است که حدود 15 خیمه هم در اطراف صحن مکتب برپا شده و صنف عرفان آخرین خیمه، آنهم در پشت مکتب، خیمه ای کهنه و پاره پاره بود.

عرفان را شاندم و چند توصه کرده  و خداحافظی کردم، از گوشه پاره خیمه چند دقیقه ای او را پاییدم، بچه نازدانه ام چطور با دوستان چدید ارتباط برقرار خواهد کرد و ...نه معلم، نه صنف و نه درس!

و امروز شنیدم که یکی از دوستان یک مکتب خصوصی باز کرده ماهی 4000 افغانی، به نظر خیلی زیاد است و شاید هم هدفشان انتفاعی باشد تا درد و رنج عدم آموزش با کیفیت!

به نظر من تنها راه برای مردم افغانستان و به ویژه هزاره جات تکیه بر علم و آموزش است که بتواند آنها را از فقر و بدبختی نجات دهد، البته نه این سیستم کهنه دولتی بلکه آموزشی نوین و با کیفیت و غیرانتفاعی!

۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

حالا نوبت شماست

هفته پیش مطلبی را تحت عنوان نیاز به رأی شما نوشتم، دوستان زیادی لطف نموده و با رأی خویش، حقیر را سرافراز ساختند، این رأی گیری حدود 20 روز دیگر ادامه خواهد داشت.

مطلب این است که این وبلاگ در ششمین دور مسابقات جهانی وبلاگ نویسی دویچه وله از بین هزاران وبلاگ به مرحله یازده بهترین وبلاگ فارسی دست یافته است و تنها وبلاگ از افغانستان؛

برای رسیدن به مرحله نهایی باید خوانندگان رأی دهند، اگر تمایل داشتید رأی بدهید اینجا رفته و در قسمت بهترین وبلاگ فارسی مطابق دستور العمل آن رأی دهید و می توانید نتیجه رأی را هم اینجا ملاحظه کنید.

۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه

نوروز -2

این دومین سالی است که دفتر اکوتوریزم جشنواره نوروزی را برگزار می کند، کاری که باید دولت و ریاست اطلاعات و فرهنگ انجام دهد!
دخترکان در انتظار شروع جشنواره اکوتوریزم

مردمی که شادی، نشاط، تفریح و دمبوره را دوست دارند، در بعد از ظهر نوروز در جشنواره اکوتوریزم جمع شده اند، شادی و تفریح حق این مردم است دست اندر کاران امور باید زمینه دسترسی بیشتر به این حق را فراهم کنند.

مسابقه لنگی، یکی از مسابقات محلی بود که اجرا شد، من برای اولین بار این مسابقه را می دیدم.

طناب کشی بین تیم منتخب بامیان و پی آر تی نیوزلند از مهیج ترین لحظات این مراسم بود، گویا تمام اسلام در برابر تمام کفر قرار گرفته بود و افغان ها برنده شدند، البته آنها از چل افغانی استفاده کردند و طرف مقابل هم برای اینکه میزبان تشویق شود و اعتماد به نفس پیدا کند به آنها تبریک گفته و آنها را در آغوش کشیدند.

برپایی نمایشگاه عکس، نقاشی، صنایع دستی در خرابه ای مقابل بودا، بخش دیگری از این مراسم بود.

همراه احسان، الهه و عرفان؛ فرزندام قصد داشتم روز دوم به قریه علی بیگ برای تماشای بازی اسکی و یخ مالگ به دامنه کوه بابا برویم اما نشد و به سراغ بره های تازه به دنیا آمده رفتیم.

نوروز -1

اول نوروز، زیارت میرهاشم آقا، میر سید علی یخسوز، جنده بالا، روز میله و زیارت، کالاهای رنگارنگ، فروشندگان سیار و ...
 زمان جان و فرهمند عزیز گوشه هایی از این مراسم را پوشش داده اند و من هم عکس هایی که به نظر جالب است خدمتتان تقدیم می کنم.

 در جامعه سنتی و مذهبی حضور زنان در اجتماع کمرنگ است، نوروز از معدود مراسم هایی است که این مردان همراه زنان خویش بیرون می آیند و سال به سال این حضور پررنگ تر است.

در آشپزخانه میرهاشم مردمان دست های خود را به خاکستر زده و به دیوار سیاه می زدند و دیگدان را زیارت می کردند من که فلسفه این کار را نفهمیدم!

بعد از اینکه جنده بالا شد، در گوشه عده زیادی چیزی را کش کرده و زور آزمایی می کردند، من که نتوانستم ببینم چی را کش می کنند اما کمره ام دید گویا یک نفر چند قفل زیارت را باز کرده بود و دیگران هم می خواستند در این کار شریک شوند!

خدا بده برکت به بازار سودا گر سیار، البته معلول!


بازار تخم مرغ جنگی هم فعال تر از هر زمان دیگر بود

و چیزی که فراموش شده بود "مزار شهدای هزارهای مظلومیکه بصورت دسته جمعی توسط طالبان در سال 78 به شهادت رسیده اند بود"، حتی من هم فقط به گرفتن این عکس اکتفاء کردم و یادم رفت که فاتحه ای بخواندم!

مسئولین زیارت میرهاشم گفتند که شب نوروز، خداوند چندین معلول، معیوب، نابینا را در این زیارتگاه شفا داده است!
و این پدر پیر فرزند نا بینای اش را به این امید آورده بود.

۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

به استقبال نوروز

در حدود ده ساعت دیگر به آغاز سال جدید نمانده، اما اینجا گویا خبر خاصی نیست، یکی دو مغازه کلوچه فروشی خلوت است، از جلبی (زولبیا) و ماهی فروشی هم خبری نیست و دریا هم به لطف گرمی هوای چند روزه، آبش گل آلود شده است (نمی شود لباس شست و نه فرش)، از شکوفه و سبزه هم تا یک ماه دیگر رنگش را نمی بینی، برای کارمند جماعت هم فقط یک روز، آنهم فردا رخصتی است و بس!ن
اگر برنامه سنتی- مذهبی جنده بالا کردن و نیز برنامه های فرهنگی برنامه اکوتوریزم نبود، اصلا" نمی فهمیدم که روز نو شده و سال هم نو شده.

چرا چنین آیین کهن، تاریخی ما که با فصل رویش طبیعت همراه است چنین سوت و کور باشد؟!!

۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

از این هشت مارچ تا ...

شب گذشته که به یادداشت های سمینار هشت مارچ مرور می کردم چند نکته جالب یافتم که بد نیست، برای اینکه تا هشت مارچ آینده معیاری باشد در اینجا ثبت گردد.

1- شعار های محوری هشت مارچ؛
وزارت امور زنان: زنان افغان دست به دست هم در راه صلح و عدالت.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان: قانون گذاری و ایجاد ضمانت های قانونی برای زنان.
سازمان ملل متحد: حقوق مساوی، فرصت های مساوی و انکشاف برای همه.

2- خشونت علیه زنان؛
کمیسیون مستقل حقوق بشر: در بامیان از آغاز سال 1388 تاکنون 191 مورد ثبت شده که نسبت به سال گذشته 60 فی صد افزایش یافته در سراسر کشور در سال 2009، 2269 مورد و تنها در جنوری 2010، 235 مورد.

3- وضعیت زنان بامیان؛
طبق سروی ریاست امور زنان در سال 1387، 12 فی صد زنان در ادارات دولتی و غیر دولتی کار می کنند.
42 فی صد شاگردان مکتب را دختران تشکیل می دهند، بعد از ولایت هرات دومین میزان را در کشور دارا می باشد.

4- مشکلات زنان بامیان؛
افزایش خشونت، عدم تطبیق قانون محو خشونت و عدم رسیدگی درست ارگان های تطبیق کننده قانون درباره حقوق زنان، معافیت عاملین خشونت، کتمان خشونت علیه زنان، فقر و عدم دسترسی به فرصت های اقتصادی، بی سوادی، ولادت های مستمر، برداشت های غلط از اسلام درباره حقوق زنان و عرف، عدم باور مندی مردان به توانایی زنان، عدم اعتماد به نفس زنان و عادات ناپسند در ازدواج.

5- تعهد دولت؛
داکتر حبیبه  سرابی والی بامیان: به عنوان یک زن که در رأس حکومت محلی بامیان قرار دارم تعهد می کنم که نگذارم در حق زنان بی عدالتی صورت بگیرد.

جشنواره نوروز

قرار است دومین جشنواره نوروزی در مقابل پیکره بودا از اول نوروز به مدت سه روز برگزار شود.
این جشنواره را دفتر اکوتوریزم بامیان راه اندازی کرده است، موسیقی محلی، بازی های محلی و نمایشگاه صنایع دستی از جمله این برنامه ها است.

روز دوم هم بازی محلی یخ مالگ و اسکی در دامنه کوههای بابا، دره فولادی، قریه علی بیگ برگزار خواهد شد.
این فرصت خوبی است برای کسانی که نوروز را در بامیان باشند.


۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

نیاز به رأی شما

امروز از طریق ایمیل مسئول سایت دویچه ویله با خبر شدم که وبلاگ حقیر به مرحله دوم (جزء 11 وبلاگ برتر فارسی )راه یافته است و از این به بعدش می ماند به انتخاب و رأی خوانندگان؛

لیست این یازده وبلاگ را که مرور کردم فکر می کنم تنها وبلاگ افغانی باشد که در این مرحله راه یافته است.

دوستان عزیز و خوانندگان وبلاگ!
گرچه نگارش این وبلاگ برای شرکت در مسابقه یا ... نبوده، بلکه ناشی از نیازی بوده که احساس می کردم و بر همین منوال ادامه هم خواهم داد، اینجا رأی و نظر شما می تواند قوت قلبی برای حقیر و کلیه وبلاگ نویسان افغانستان باشد.

اگر تمایل داشتید رأی بدهید و دیگر دوستان تان را هم مطلع سازید این صفحه را باز کنید و در قسمت بهترین وبلاگ فارسی به این وبلاگ رأی دهید.
رأی دهی تا 15 آپریل 2010 مجاز می باشد.

دو دانشکده جدید

دانشکده های علوم اجتماعی و زمین شناسی به دانشگاه بامیان افزود گردید، دانشگاه بامیان قبلا" دو دانشکده زراعت و تعلیم و تربیه داشت.

هم اینک حدود یک هزار دانشجو در دانشگاه بامیان تحصیل می کنند که سال آینده چهار صد نفر دیگر به آنها افزوده خواهد شد.
همچنین روز گذشته پوهندوی حمیدالله آدینه به جای انجینر عارف یوسفی به عنوان رئیس دانشگاه بامیان از سوی معاون وزارت تحصیلات عالی معرفی گردید.

دلیل استعفای عارفی کسالت و بیماری اعلام گردید.
آدینه از اعضای هیئت علمی دانشگاه کابل بوده و از هزاره های ولایت غزنی (احتمالا" جغتو) می باشد.

به گفته عارفی ساختمان های جدید دانشکده های زراعت و تعلیم و تربیه در محل جدید دانشگاه، ابتدای دره خشکک تکمیل شده و آماده افتتاح می باشد.

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

بی بی سی و بامیان

چند ماه پیش ناجیه غلامی خبرنگار موفق و افغانی تلویزیون فارسی بی بی سی به بامیان آمده بود.

قصد تهیه فیلمی درباره بامیان و اینترنت داشت، چند روزی مهمان من، مهدی مهرآیین و بتول محمدی بود، شنیدم که این فیلم در تلویزیون بی بی سی نشر شده و گزارشی در وب سایت آن نیز آمده است، اگر اینترنت پرسرعت دارید می توانید اینجا ببینید.

۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

پانزدهمین تجلیل

امروز 23 حوت از پانزدهمین سالروز شهادت رهبر شهید بابه مزاری در بامیان تجلیل شد.
بیانیه های رهبران حزب وحدت خوانده شد، والی و یکی دو تن دیگر صحبت کردند.
تمام مسئولین نهادهای دولتی و غیر دولتی از روی حب تا ترس از مردم شرکت کرده بودند و هزاران تن از اقشار مختلف  به عشق رهبر شرکت کرده بودند، اما به نظر می رسید که دست اندرکاران از این پتانسیل نتوانستند استفاده لازم ببرند.
محفلی توأم با سخنرانی و خود نمایی و فخر فروشی عده ای رهبر نما بود.

اول پیام عرفانی یکاولنگی، رهبر حزب وحدت ملت خوانده شد که مدعی مبارزه وسیع برای تغییر بود.
سپس پیام محمد محقق، رهبر حزب وحدت مردم خوانده شد که مدعی موجودیت تفکر تمامیت خواهی (رد برخی از اعضای کابینه توسط پارلمان) بود و  حمایت از قانون مصالحه ملی خواستار شده بود.

در آخر هم پیام کریم خلیلی، رهبر حزب وحدت اسلامی خوانده شد وی در این پیام گفته است: برخی دوستان ناآگاه  برای توجیه تند روی خودشان چهره خشن از مزاری ارایه می دهند؛ وی در این پیام وحدت و تعامل مثبت را از اصول مزاری دانسته است .

احمد امید بامیانی استاد حوزه علمیه مهدویه فولادی اندیشه مزاری را متأثر از اندیشه سید جمال الدین افغانی دانست که جنبه عدالتخوانه در آن برجسته تر بود.

حبیبه سرابی والی نیز خصوصیت کاریزماتیکی (مورد توجه همگان بودن) رهبر شهید را برجسته خواند و از پیروان رهبر شهید که منتقد وضعیت فعلی هستند خواست که این سئوال را از خود بپرسند که آنها چه قدمی در مبارزه با ظلم، فساد اداری و حاکمیت عدالت که آرمان های مزاری بود برداشته اند؟ و هر سال این تعهد شان را در تجلیل از مزاری تازه کنند.

از نکات دیگر این محفل اینکه عکس های محقق و خلیلی بود که در کنار رهبر شهید فوتوشاپ شده بود، بعضی رهبر شهید، برخی شهید مزاری، برخی آقای مزاری می گفتند.
یکی از سخنرانان خواهان آن شد که برای آرمان ها، آرزوها و اهداف رهبر شهید بایست کارهای تحقیقاتی و علمی صورت بگیرد.

۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

روز زن و خود باوری زنان بامیان

دیروز سمینار دو روزه بررسی وضعیت حقوقی زنان بامیان به پایان رسید.
تاکید بر آن شد که در دنیای معاصر می توان هم مسلمان بود و هم پایبند به ارزش های مدرن چون حمایت از حقوق انسانی زنان.

یکی از برجسته ترین سخنرانان خانم حلیمه حسینی بود که با فصاحت، بلاغت، علمیت و تسلط به موضوع زنان در عین باورمندی به ارزش های اسلامی از عناصر مدرنیته چون حقوق بشر و حقوق زنان نیز  دفاع نمود.
 دفاع جانانه وی  از حقوق زنان از زاویه دین مبین اسلام بود که تمام شرکت کنندگان را مسحور کلام خویش ساخته بود، وی بیش از یک و نیم ساعت صحبت کرد، انگار که پانزده دقیقه صحبت کرده باشد.

بعد از ختم سخنرانی نامبرده، زنان بامیان(به ویژه تحصیل کردگان) به دورش حلقه زدند، حلقه های اشک را می توان در چشمان آنها دید، آنان اعتماد به نفسی پیدا کرده بودند که گویا بر روی ابرها گام بر می دارند؛

آقایان نیز گرچه از سخنان نیش دار خانم حسینی در باب نقض  حقوق زنان بی بهره نبودند اما آن سخنان  آنقدر جذاب بود که هرگز درد نیش را احساس نکردند و برای ملاقات و گفتگوی خصوصی با وی صف کشیده بودند.

علمای مجلس نیز بایکوت شده بودند، زیرا تمام ادله وی از قرآن و احادیث معتبر بود، نا گفته نماند که وی تنها خانم عضو شورای علمای شیعه افغانستان نیز می باشد.

حلیمه حسینی به نظر من، آینده درخشانی در بین زنان افغانستان معاصر، به ویِژه زنان هزاره خواهد داشت.

وی فعلا" دانشجوی سال سوم دانشگاه خاتم النبین (ص)، استاد حوزه بخش خواهران خدیجه الکبری و نیز عضو شورای نویسندگان روزنامه ماندگار و رئیس نهاد آشیانه جوان می باشد(نهادی با محوریت زنان)، وی در این نهاد قصد دارد که بر ظرفیت و کادر سازی زنان تأکید کند.

معلومات و سواد این خانم جوان که حاصل مطالعات شخصی نامبرده می باشد، همه شرکت کنندگان را به حیرت آورده بود و بحث های سایر کارشناسان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده بود.

ناگفته نماند که در این سمینار آقایان حاج کاظم یزدانی، علی پیام، حسن غلام پور، موسی قوم یاری و صادق علی یار نیز گفتاری عالمانه در باب حقوق زنان ارایه نمودند.

۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

سمینار روز جهانی زن

بمناسبت روز جهانی زن سمیناری دو روزه تحت عنوان "حقوق زن" روز های سه شنبه و چهار شنبه 9 و 10 مارچ (17 و 18 حوت) برگزار می گردد.
در این سمینار کارشناسان حقوق زنان را در عرصه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی به بحث می گیرند.

حاج کاظم یزدانی؛ مورخ، محقق و عالم دینی بحث حقوق زن در قرآن
علی پیام؛ نویسنده، محقق و حقوقدان بحث تطبیق الزامات عرفی ازدواج با فقه امامیه
حلیمه حسینی؛ نویسنده، روزنامه نگار، استاد مدرسه علمیه خدیجه الکبری بحث مشارکت سیاسی زنان افغانستان در هرم قدرت
موسی شفق قوم یاری؛ استاد دانشگاه بامیان بحث حقوق اجتماعی زنان
حسن غلام پور؛ استاد دانشگاه بامیان بحث نقش زنان در توسعه

مکان: سالن مخابرات، ساعت 9 صبح الی 3 بعد الظهر
تذکر: کسانی که مایل به شرکت در این سمینار می باشند، لطفا" قبلا" با اینجانب یا دبیرخانه سمینار تماس بگیرند.
سمینار از طرف کمیسیون مستقل حقوق بشر و ریاست امور زنان برگزار می گردد.


۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

میلاد النبی (ص)

دفتر آغاخان امروز میلاد النبی (ص) را در بامیان جشن گرفت. سخن ها گفته شد، مدح خوانده شد و ...و ناهار هم داده شد.
عده زیادی از پیروان فرقه اسماعیله از ولسوالی شیبر اشتراک کرده بودند.
پیروان امامیه هم شرکت کرده بودند.
پیروان اسماعیله در اقلیت هستند با این گونه محافل می خواهند هویت خویش رامعرفی نمایند.
چنین مجلس با شکوهی را پیروان امامیه تاکنون برگزار نکرده بودند.

نفس ملا

"ملا یک آدم است و دارای نفس. همین که زمینه لغزش برایش فراهم شود، مثل همه ی انسانها می لغزد و سقوط می کند. زمینه سقوط برای ملا بیشتر از دیگران فراهم است، زیرا مردم او را مظهر تقوی، پاکی و اعتماد می دانند و به همین جهت اموال، اسرار و حتی ناموس خود را نزد او به امانت می گذارند. اما گاهی شیطان او را وسوسه می کند و او دست به خیانت می آلاید."

دیشب کتاب قصه های هزاره های افغانستان اثر محمد جواد خاوری را می خواندم و پاراگراف فوق از صفحه 66 این کتاب اقتباس شده است و حالا  شخصیت قصه و واقعیت امروز را در خبر زیر بنگرید.

ملای قریه ای در ولسوالی میرامور دایکندی دو دخترک نوجوان (13 و 15 ساله) را که نزدش درس زمستانی می خوانده مورد تجاوز قرار داده و یکی شان را حامله کرده است.

۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

کوتل چونی

شب گذشته برف کمی بارید، کوتل چونی که سرک اش آسفالت است یخبندان یا به اصطلاح شیشه گگ شده بود.

چونی شهر بامیان را به دو نیم با اختلاف ارتفاع زیاد تقسیم کرده است، در بالای چونی شهر نو، ولایت، پلیس و ... قرار دارد در پایین چونی بازار، شفاخانه، دانشگاه و سرک کابل و سرک یکاولنگ قرار دارد، شیب این کوتل بسیار تند است.
هفته گذشته دو موتر، یکی از پی آرتی و دیگری از مردم هنگام پایین شدن از این کوتل پرت شده بودند که خوشبختانه تلفاتی را به بار نیاورده بود.

امروز هم موتروان با احتیاط پایین می شدند و خودشان روی یخ خاک پاش می دادند، نمی دانم شاروالی کجاست که در این مواقع نمک یا ریگ پاشی کند؟ اگر این وضع همچنان ادامه پیدا کند حوادث دلخراش قابل پیش بینی است.

پیاده رو هم موقع پایین آمدن مشکل داشتند، دانشجویان دختر هم که باید از لیله تا دانشگاه را (حدود 5 کیلومتر) را پیاده می پیمایند نیز موقع پایین آمدن از این کوتل مشکلات داشتند.
 
این در حالی است که هفته آینده هشت مارچ روز جهانی زن است. 

تصویر پایین راه دوم پیاده روی است که در چنین روزها خیلی خطرناک تر از راه آسفالته است