در قریه پای هلمند بهسود که چسپیده به کوههای بابا هست از میان کشتزار های گندم و رشقه که راه می رفتم انبوهی از ملخ، جیرجیرک و موش کور هم از جای شان پراکنده می شدند.
مردم آن ساحه هم فغان شان از خشکسالی بر آمده بود، سال گذشته برف کمی باریده بود و آب دریای هلمند هم خیلی کاهش یافته بود.
بسیاری از جوی ها، چشمه سارها و ناهورها خشک شده بود و مردم می گفتند سالی که برف و بارش نیاید این آفات هم زیاد می شود (سنگ ده پای لنگ) مردم هم چنان تماشا گر تلف شدن و انبار کردن محصولات کشاورزی شان توسط موجودات مزاحم بنام موش کور و ملخ بودند و هیچ کاری کرده نمی توانستند.
از یکی از آنها پرسیدم که کدام حیوان دشمن این هاست، گفتند مار و تازی موش و اکنون زور آنها هم به این ها نمی رسد.
ریاست زراعت و دیگر موسساتی که در قسمت کشاورزی کار می کردند هم به این منطقه هیچ سری نزده بودند.
از آنها پرسیدم که اگر وضع به همین منوال ادامه یابد چه می کنند گفتند مجبورند کوچ کنند و به کابل یا دیگر شهرها بروند.
این مشکل را با یکی از دوستان که متخصص کشاورزی است در میان گذاشتم او گفت: آنها می توانند به ریاست های زراعت مراجعه کنند داروهایی برای این موجودات موجود است و نیز فیل مرغ دشمن خوبی است برای چنین ملخ هایی.
خشکسالی امسال تمام مناطق هزارستان را فرا گرفته است، کشاورزی سنتی ما که وابسته به کشت للمی و یا چشمه ها و جوی هایی است که از کوههای بابا سرچشمه می گیرد امسال لطمه شدیدی را خواهد دید.
هزارستان در حال تخلیه نفوس است اگر کدام فکری نشود، سالهای آینده این خطه خالی از سکنه خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر