بسیاری از مردم هزاره فکر می کنند که داکتر عبدالله و تیم کمپاین گر اش برای هزاره ها نقش و سهمی در نظر نگرفته اند،
چراغعلی چراغ معاون دوم اش می گویند شیعه است، ولی در بین هزاره ها ناشناخته است، عکس های مرحوم مصطفی کاظمی به همان اندازه و سایز عکس داکتر عبدالله در کنار بنر های کلان ایشان در غرب کابل دیده می شود- شاید مصطفی کاظمی از آن دنیا SMS یا پیام ارسال کرده باشد- و انوری و دیگر آقایان هم در کنار عبدالله ایستاده اند.
شاید داکتر عبدالله و تیم همراهش هنوز در خواب دهه 70 و نوع رابطه ای که اسلافش با رهبر شهید داشتند هستند، اگر اینطور باشد آنان یک بیست سال از زمانه عقب اند و بهتر است که بیدار شوند.
چراغعلی چراغ معاون دوم اش می گویند شیعه است، ولی در بین هزاره ها ناشناخته است، عکس های مرحوم مصطفی کاظمی به همان اندازه و سایز عکس داکتر عبدالله در کنار بنر های کلان ایشان در غرب کابل دیده می شود- شاید مصطفی کاظمی از آن دنیا SMS یا پیام ارسال کرده باشد- و انوری و دیگر آقایان هم در کنار عبدالله ایستاده اند.
شاید داکتر عبدالله و تیم همراهش هنوز در خواب دهه 70 و نوع رابطه ای که اسلافش با رهبر شهید داشتند هستند، اگر اینطور باشد آنان یک بیست سال از زمانه عقب اند و بهتر است که بیدار شوند.
۱۰ نظر:
سلام
داکتر چراغ داکتر لایقی است و رییس دانشگاه طب کابل بوده و تا چندی پیش یکی از ریاستهای وزارت تحصیلات را به عهده داشت. بله وی شیعه است و بیات.
درضمن داکتر چراغ می خواهد بامیانی هم شود زیرا یک نمره زمین در شهرک جدید دشت عیسی خان دریافت نموده است!
با سلام! همینکه عبد الله عبد الله یک نفر غیر هزاره را از آدرس هزاره ها بعنوان معاونش برگزیده سیاستهای بعدی اش را نیز روشن می سازد. خوبست که این کاندید عکسهای سید مصطفی کاظمی را نیز در کمپاینهای تبلیغاتی اش همراه دارد و عاقلان بخوبی میداند که در صورت راه یافتن شان به سمت ریاست جمهوری خط مشی شان در برابر هزاره ها منفی و خیلی تبعیض آمیز خواهد بود. بعقیده من برنده شدن اشرف غنی احمدزی و حامد کرزی به مراتب بهتر از داکتر عبدالله خواهد بود. آگاه باشیم و خطرات شوم کاندیداتوری این شخص را نادیده نگیریم.
صرف بشر دوست قابل اعتماد است و دیگران همه دزد بیت المال استند.
هزاره بودن و نام علی داشتن هیچ درد را دوا نمی کند ریس جمهور کسی باشد که خیانت نکند.
باسلام خدمت جناب اقای زخمی و همه برادران که طرفدار بشردوست هستند.
به نظر شما بشردوست چه کاری می تواند برای مردم هزاره انجام دهد در حالیکه خودش خود را هزاره نمی داند و تنفر دارد. به این بازی نخورید که معصومانه همه جا است واز همه راضی. این به اصطلاح دوست قابل اعتماد شما مردم کسی است که در اخرین کمپاینش در ولایت ننگرهار یک پشتون در مورد اینکه تو به عنوان یک هزاره چطور می توانی اینجا کمپاین کنی؟جناب قابل اعتماد شما در جواب گفت من هزاره نیستم اگر هم باشم از ان هزاره هایی که میخ بر سر شما مردم کوبید نیستم.
دیگه خودتان بخوانید و قضاوت کنید. اگر باور ندارید می توانید تحقیق کنید
امروز شرایط خیلی فرق کرده نه حکومت خود خواهی وجود دارد و نه میخی به سری کوبیده خواهد شد. و فراموش نشود که هر ان میخ خداوند اماده است تا بر کله هر حکومت قبیله گرای در اینده نیز اصابت کند.
افغانستان امروز به رهبری ضرورت دارد که دزد و قبیله گرا نباشد سایر موارد مثبت خود بخود مانند زنجیر باهم پیوند و گره خواهد خورد.
گفتار و کردار بشر دوست پیامبر گونه است و او به هیچ قبیله مربوط نیست و نه مردم هزاره توقع توجه وامتیازات بیشتر از سایر اقوام از بشر دوست دارند.
مردم هزاره سعادت خود را صرف در امانت و عدالت می بینند که اقای بشر دوست به تناسب سایر رهبران ازین دیدگاه قابل اعتماد تر است.
هزاره که به محقق خاین رشوت خور ومعامله گر و خلیلی خس دزد رای بدهد واقعا قابل تنفر است.
درین مورد اقای بشر دوست حق به جانب استند.
روزی را خدا میر ساند ولی عقل فرمان میدهد که رای برای بشر دوست داده شود.
برتری بشر دوست تقوا و صداقت اوست که مطابق احکام خدا ست و همین برایش کافیست که رهبر نمونه باشد -
و این امتیاز را رهبر قبیله گرا چون عبدالله درک نمی تواند و باید هم نکند زیرا او تا حال از غلامی نفس خود ازاد نشده است.
بینش هزاره هامانند چشمان شان تنگ است.هزاره ها از سبب تنگ نظری خوددوست و دشمن خویش را فرق کرده نمی توانند.هزاره ها در طول تاریخ مرتکب اشتباهات زیانبار به خود شده اند.یکی آن زمانی بود که حبیب الله کلکانی تاجک تبار که همزبان هزاره ها بود به قدرت رسید.هزاره ها با پشتیبانی از امان الله خان (پشتون ) در سرکوبی حکومت حبیب الله سعی کردند.چه پدر بزرگ همین امان الله (امیر عبدالرحمن خان) بود که هزاره ها را من حیث برده نازل تر از قیمت مرکب میفروخت.بار دوم زمانی که حکومت مجاهدین به قدرت رسید و شانس فارسی زبانان و اقلیت ها در قدرت بیشتر بود،دوباره با گلبدین حکمتیار متحد شدند و نعرهء (هزاره و اوغو براره،دشمن شورای نظاره)را سر دادند .چه به دست آوردند به جز اینکه رهبر شان از دست همان دوستان اوغوی شان به شکل فجیع کشته شد.هزاره مردمیست که در دوستی خود پایدار نیست هر گاه فرصت یابد از پشت به عزیزترین دوست خود خنجر میزنند.هزاره ها با آنکه اقلیت استند نه قابلیت پذیرش اکثریت ها را دارند و نه خود عنصر سودمند به جامعه افغانستان استند.خداوند خر را دیده شاخ نداد!!!
ملت هوشیار هزاره :
امروز شما مردم ترقی نمودید و دروازه های پیشرفت و تحصیل بر روی تک تک تان باز است. به نظر من این هممه از بزرگی و شهامت آن قهرمانان جهاد و مقاومت بزرگان چون شهید بزرگ مصطفی کاظمی، و سایر شهدای کرام میباشد.
و شما مردم باید بدانید که قاتلین شهید بزرگ کسیت؟؟؟ آقای کرزی بخاطر پنهان نگهداشتن غارت و چپاول برادرش مردی بزرگی راچون شهید کاظمی به شهادت رساند.
ملت هزاره باید از مجاهدین و بازمانده گان مجاهدین دفاع و پشتیبانی نماید. چون اینها بودن که در سخت ترین شرایط گام با گام با ملت خود رزمیدن و تا سرحد پیروزی با ملت خود باقی ماندن.
بشردوست کجا بود وقتیکه هزاره ها قتل عام شد. اقای کرزی کجابود هردو یک گم نام و در غرب و اروپا زندگی میکردند. ما باید از مجاهدین را به هیچ وجه فراموش نکینم.
سلام خدمت عزیزان
در افغانستان اقوام مختلفی زندگی میکنند.هزاره ها یکی از این اقوام استند.نزد اقوام دیگر هزاره هایک قوم ویک نژاد استند.اما با مطالعه چند وبلاگ نویسندگان هزاره به این نتیجه رسیدم که هزاره ها طوری که از نامش پیداست هزار گروه بی اتحاد استند.چیز ناراحت کننده اینکه بعضی از هزاره ها مانند صدیقه بلخی و ... از هزاره بودن خود بعضآ انکار میکنند.کسی که از هویت خود گریز نماید چگونه میتواند حقوق خود را بدست آورد.
من نظر دوست مان که در بالا نظر داده اند را تایید میکنم درین باب تحلیلی را از حسین فیاض برایتان لینک میکنم که چه خوب استراتیژی هزاره ها را مورد تحلیل قرار داده است.
http://www.urozgan.org/fa/index.php?news=295
برادران غیور افغان اسلام علیکم!
برادران زحمتکش و با وجدان ماهزاره ها با مشکلاتکه در شرایط فعلی تعمل میکنند سزاوار گپ های خوب هستند نه
اینکه بعضی برادران ما گویا خجالت
میکشند از هزاره بودن خود .این یک
توطه بیش نیست.شخصا تمام طفلیت خود را که در ان وقت نمیفهمیدم همرای افغانهای دلیر و زحمتکش هزاره ها سپری
کرده ام.واز این دوستی همیشه یاد میکنم و افتخار میکنم من بااسلام جان برادرش ذکی اهل شهرارایکجا نان و گندنه در روزهای غربت میخوردیم.
افغانهای هشیار و ذکی را هیچ وقت و
هیچ کس نمیتواند فریب بدهد.
اگر از بامین و قندهار یم همهگی پگ
بیراریم...
محمدرفیع رفیقی الکوزی
ارسال یک نظر