۱۳۹۰ مهر ۱۰, یکشنبه

قهقهه پیرمرد!

خیرالله چند روزی گفته که آب نمی آورد، می رود کچالو چینی، چون در قبال هر روز کاری یک بوجی کچالو مستحق می شود، این بهتر از حمل چهار بشکه آب است با مرکب! 

و شب هنگام مجبور شدم بشکه ها را سوار موتر (ماشین) قراضه ام کنم و زیر تپه الماس برای پر کردن آب بروم چون شب ها خلوت است، خدا خیر دهد مقام محترم بانک ملی افغانستان (صاحب هوتل نیم ساز) را که جریان این آب را برای خلق الله قطع نکرده است (چشمه ای بزرگ  درست از زیر دیوار این خانه جاری است)- بماند اینکه بر روی ذخیره بزرگ آب آشامیدنی بامیان قصد دارد هوتل بسازد و کسی هم جلو دارش نیست - و ما که خدا خدا می کنیم  این تعمیر هم چنان نیم ساز بماند تا ما بتوانیم آب مورد احتیاج خود را همچنان بی دغدغه از آنجا بیاوریم (خدا کند این پست را آن رئیس محترم نخواند).

در آنجا دیدم کسی دیگر زرنگ تر از من بوده و مشغول پر کردن آب بود، در فرصتی که داشتم پیاده شده با او سر صحبت را باز کردم، گفت از سرخقول بالا است با موتر دینای خرد اش بیش از 30 بشکه را در حال پر کردن بود، پدر پیرش هم با او کمک می کرد و دو طفل اش هم در موترش سوار بود، در حال دور زدن بود، به جایی که یک فرمان عقب بیاید یک دفعه موترش جستی زد و به طرف پرتگاه شیب دار که در زیر سرک هست، پرت شد؛ وای خدای من آن موتر با دو طفل رفت پایین!

اما خوشبختانه موترش چپه نشد، رفتم که کمک اش کنم، بشکه ها و اطفالش را پایین کردیم و موتر دنده کمکی اش را زد کمی بالا آمد اما شیب تند این پرتگاه و ریگی بودن منطقه نگذاشت حرکت کند، طناب های موتر خود و او را بسته (بکسل) کرده و هر دو موتر را دنده کمک زده و یا علی گفتیم و حرکت کردیم در این لحظه دیدم صدای قهقهه خنده پیرمرد بلند شد و موتر آنها از پرتگاه به بالا آمده بود؛
من و آن جوان هم از دیدن چنین موفقیت بزرگ  شادمان بودیم و با پیرمرد یکجا شروع کردیم به خنده، من رفتم تا بشکه هایم را پر کنم و آن بیچاره در تاریکی شب مشغول آوردن بشکه های آب از آن گودی به بالا بود و من حرکت کردم در حالی که دستان آنها به علامت تشکر هم چنان بالا بود، این یک لحظه خیلی شاد در زندگی ام بود.

۳ نظر:

حسین عباسی گفت...

سلام خدمت شما دوستان عزیز
چنانچه برایتان مقدوراست لطفا متن زیر را بصورت آگهی در وبسایتان منتشر نمایید پیشا پیش از حسن همکاری شما کمال سپاس را دارم
حسین عباسی

فراخوان !
تجمع اعتراضی علیه ترور و کشتار سیستماتیک مردم هزاره در پاکستان

زمان و مکان:
11 اکتبر 2011 از ساعت 13:30 الی 16:30 مقابل دفتر سازمان ملل متحد در ژنو

از تمامی شما عزیزانی که به انسانیت و حقوق انسانی اعتقاد دارید می خواهیم به ما بپیوندید تا این کشتارهای وحشیانه که علیه مردم هزاره در جریان است را محکوم کنیم و در مقابل دفتر سازمان ملل متحد از تمام ملتهای آزاده ی جهان بخواهیم که در مقابل این نسل کشی سکوت نکنند و هر سریعتر جلوی این کشتارها را بگیرند و عاملان این کشتارهای وحشیانه را به پنجه ی قانون بسپارند.

لب جوی گفت...

جناب اقای نظری تعهد و پشتکارتان قابل تحسین است. موفقیت روز افزونتان را از ایزدمنان خواهانم.

علی فیروزی گفت...

"زندگی چیست؟ جانانه زیستن با همه ی سختی ها." کازانتراکیس