۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

شکنجه در عمل

از اینکه موتر کاستر دانشگاه جور شد، جای بسی خوشحالی است اما اینکه مصداق "شکنجه و خشونت" است یا نیست به دوست عزیزم آقای بسم الله تابان می خواهم پیشنهاد کنم به جای سرگردانی برای یافتن تعریف خشونت و شکنجه در فرهنگ های لغت، جریده رسمی یا کنوانسیون بین المللی منع شکنجه بیاییم عملا" این کار را تجربه کنیم که شکنجه یا خشونت هست یا نه؟ 

فردا صبح ساعت شش و نیم من و ایشان با پیراهن تنبان سیاه و دستمالی سیاه بر سر از لیلیه دختران دانشجو با یک بیگ پر از کتاب به طرف دانشگاه حرکت کنیم و ساعت 2 بجه ابتدا به بازار رفته بعد از خرید کچالو، پیاز و نان به طرف لیله پیاده بازگردیم.
برای این کار، از شفاخانه هم درخواست کنیم که داکتری وضعیت صحی هر دوی ما را در ابتدا و انتهای حرکت چک کند و برای پوشش موضوع، ژورنالیستان را هم خبر می کنیم در پایان روز نظریه داکتر مشخص خواهد کرد که اینکار به صحت جسمی و روانی  ما آسیب رسانده یا اینکه باعث تقویت وضعیت صحی ما شده است، اگر گزینه دوم صحت داشت که حق با ایشان است و من معذرت می خواهم و اگر گزینه اول صحت داشت که باید عاملین این خشونت و شکنجه در حق دانشجویان، آنطور که ایشان خواسته اند باید مجازات شوند.

۶ نظر:

ناشناس گفت...

Nazari aziz kami asabi shodi aram bash wa khonsard chira en roz ha yak now bi etifaqi dar bain weblog nawis haie khody deda meshawad motasefam bayad Faryad Bezanam ke Ma Faqat Hazara hastim wa bas PAYENDA BAD ETIHAT SARASARIYE HAZARA HA

نجیب حکیمی گفت...

عزیزم نظری جان مطلب درست و ضروری را گوشزد کرده اید .
معلوم هم نیست که واقعا کاستر خراب شده بوده یا خراب کرده بودند چون اینجا افغانستان جان است و بعض فرصت طلبان پیدامی شود و سایل دولتی را خراب کنند که هم چند روز استراحتی بیگیرند و هم یک فاکتور بامبلغ بالا بابت تعمیر بیگیرند.
البته در بامیان دقیق نمی دانم ولی درکابل این کار معمول و در جنوب تبدیل به یک شغل پردر آمد شده است.

ناشناس گفت...

نظرعزیز ممنون تحلیل جالب و مستدل بود

صدایی در سکوت تلخ گفت...

آقای نظری سلام
تابان پاسخ این پست تان را گذاشته و از ادامه بحث هم خود داری کرده است. به نظرم زیاد احساساتی ننوشته اند. خوب است یک نظر بیندازید.

زواری گفت...

سلام. این چندمین شب است که از وبلاگت خبر می گیرم و تازگی همیشگی نوشته هایت را نمی یابم.کجایی ؟ نکند شما هم کمپاین..؟

ندای غرب (میثم منیعی) گفت...

سلام
امیدوارم خوب باشید. فقط خواستم عرض ادبی کرده باشم.
رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل

لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست



دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد

که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن

که این مفرح یاقوت در خزانه توست

به تن مقصرم از دولت ملازمتت

ولی خلاصه جان خاک آستانه توست

من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی

در خزانه به مهر تو و نشانه توست

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار

که توسنی چو فلک رام تازیانه توست

چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز

از این حیل که در انبانه بهانه توست

سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد

که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست