۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

نجات یک مادر

دیشب یکی از خوانندگان وبلاگم زنگ زد و گفت زندگی یک زن بیمار مهاجر که از قوما می باشد در بیمارستانی در مشهد به علت عدم تأمین مالی در خطر می باشد و از من خواست در این زمینه اطلاع رسانی نمایم.


به شماره تلفنی که داده بود زنگ زدم، دختر آن خانم، گوشی را برداشت و گفت: مادرم یک ماه پیش سکته کرده است و در بخش ICU بیمارستان حضرت قائم(عج) بستری می باشد، دو روز یپش بیمارستان گفته است مریض تان را ببرید و هزینه اش هفت و نیم ملیون تومان (حدود 7500$) شده است  با توجه به کمک سازمان ملل و بیمه تنها دو نیم ملیون آنرا توانسته ایم فراهم کنیم، هنوز مادرم در بیمارستان است و بهبودی کامل پیدا نکرده است و بیشتر از نصف بدن اش فلج می باشد و ما خوش داریم که آنجا باشد اما اکنون حیران مانده ایم چه کار کنیم؟
وی در ادامه گفت: پدرش یک کارگر ساده است و چهار خواهر برادر کوچکتر از خود دارد، خودش به علت ضعف اقتصاد مجبور به ترک تحصیل شده است و هزینه کارت های آمایش امسال را نیز قرض کرده اند و ...
شماره تلفن اش اینجا می گذارم تا اگر هموطنان خیٌر ما بخوانند برای نجات مادر این خانواده کمکی کنند به طور مستقیم تماس بگیرند.
00989153039858

۱ نظر:

نجات جان ملیونها مادر گفت...

با طرح یک ایده ونظر جالب و خالصانه برای نجات مردم تان ازاین رنج شبانه روزی ومحرومیت تحقیر آمیز جان ملیونها مادر جگر سوخته وچشم انتظار جوانان مارا که با چشم اشکبار وحالت انتظار به آغوش مرگ می روند نجات دهید.

عزیزان برای مردم تان بنویسید وبنویسید وبنویسید وبنویسید و... بخدا ثواب دارد و حتما اثر دارد یاکم یازیاد.
نویسنده گرامی از نوشته های زیبای تان ممنون.