۱۳۹۰ شهریور ۲۷, یکشنبه

شب موسیقی...


در کنار حسن های محفل دیشب، نکات زیر خلاهای محفل دیشب و در کل سومین جشنواره بود

  • بی نظمی شرکت کنندگان که ناشی از نبود یا طراحی یک جایگاه مناسب بود بارها اتفاق افتاد،
  • گروه تأتر خانم صبا سحر با اجرای تأتر سبک و غیر هنری اش علی رغم تمویل از سوی پلیس اتحادیه اروپا و ...بخش زیادی از محفل را به خود اختصاص داده بود این گروه با طمطراق از کابل آمده بودند و فکر می کردند با اجرای یک تأتر بر محبوبیت پلیس در بین مردم خواهند افزود، آنها با تفنگ های پلاستیکی اسباب بازی بچه ها و محوری نشان داده پلیس اتحادیه اروپا کم بود که بگویند شما هیچ نیستید، این پلیس اتحادیه اروپاست که همه کاره است، به باور من آنها فکر می کردند که مردم بامیان نمی فهمند اما حیف که در اجرای نمایشات ورزشی و سرکس جوانان بامیان صحنه را ترک کرند، نمایشی که استعداد و توانمندی جوانان این مردم را به خوبی به نمایش گذاشت، اکثر کسانی که از کابل با پروژه های آنچنانی برای تطبیق در ولایات می آیند، فکر می کنند که خودشان خیلی می فهمند و مردم محل نمی فهمند و ...
  • ترکیب دستگاههای موسیقی جدید- کاسیو- که توسط هنرمند جوان عظیم جان در همراهی با دمبوره اساتید فوق نواخته می شد به نظر من یک ترکیب نامتجانس و بدموزون بود و نمی گذاشت که علاقه مندان به دمبوده با دقت و تأمل به نوای دمبوره گوش دهند و تمایل جوانان به این نوع موسیقی و درخواست های مکرر آنها از اجرای عظیم که بیشتر به سبک ایرانی - سیاه؛ نرمه نرمه و ...- می خواند می تواند خطر دیگری برای موسیقی محلی هزارگی ما باشد.
  • قسمت عمده ای از وقت شروع برنامه دیشت اختصاص یافته بود به اهدای تقدیر نامه و جوایز نقدی و ... برگزار کنندگان به شرکت کنندگان و زحمت کشان این جشنواره که مجری برنامه- خیرالله حمیدی- به زور از مردم مشتاق موسیقی می خواست برای آنها چک چک کنند که به نظر من این نوع آشکار سوء استفاده از وقت مردم است، مردمی که تکت خریده بودند مستحق این نبودند که مجبور باشند پروپاگند برگزار کنندگان را گوش کنند و از طرفی اهدای تقدیر نامه از سوی معارف به هنرمندان چه می معنا می تواند داشته باشد؟ رئیس معارف به جای آن باید آن دخترک متعلم که روزانه کیلومتر ها راه را پیاده طی می کند و خوب هم درس می خواند را تشویق کند یا آن معلم لیسه نسوان را که طفل بر دوش ساعت ها راه را پیاده طی می کند تا اولاد وطن را درس دهد باید تشویق کند و هم چنین دیگر نهاد ها هم با اهدای تقدیر نامه و جایزه نقدی نباید چنین محفلی را به تبلیغ ارگان خود تبدیل کند .
  • برگزاری یک جشنواره موسیقی برای انسان امروز خیلی هم لازم است ، استقبال هزاران جوان به ویژه محصلین دانشگاه نشان داد که این چنین محفل را مردم می پسندند و دوست دارند، ارتباط جشنواره راه ابریشم با موسیقی باید بیشتر تأمل شود که چقدر به اهداف آنها یعنی انکشاف توریزم می انجامد، باید دست اندرکاران فرهنگی ما چنین محافلی را بیشتر برگزار کنند.
  • رهبری این جشنواره بر عهده اتاق تجارت بامیان بود و برپایی نمایشگاهی برای ارایه تولیدات بخش خصوصی هدف دیگر این جشنواره بود که کل تولیدات بامیان خلاصه می شد در عسل کهمرد، نمد ورس، چیپس انجمن الغوچک، صنایع دستی و بولانی یک انجمن دیگر، این نمایشگاه عمق انکشاف صنایع و بخش خصوصی بامیان را نشان می داد!!ل

۳ نظر:

salam گفت...

به نکات مهم و مفید اشاره کردید.

ناشناس گفت...

سلام آقای نظری امیدوارم سلامت و موفق باشید.
آقای نظر ضمن تشکر و نهایت سپاس از شما نسبت اخبار ناب از بامیان، خواهش میکنم اگر عکسهای نیز ازین جشنواره برای خوانند و علاقمندان وبلاگ زیبای تان قرار دهید ، نهایت سپاس گزارم
تشکر خوش و خوب باشید!
یکی از خواننده گان دایمی وبلاگ زنده گی در بامیان، از هندوستان

ناشناس گفت...

اقای نظری عزیز اگر میخواهی اطلاع رسانی کنی واصول خبرنگاری را درنظر میگیری لطفا تحلیل ونظرشخصی ات را قاطی خبرنکن وگر میخواهی هرچه دلت تنگت بخواهد بگویی لطفا واژه های دقت ، صحت واخلاق ژورنالیستی را از صدر ویبلاکت پاک کن. تو درین نوشته عملا علیه رئیس معارف جبهه گیری کرده ای و به نحوی تعصب منطقه ای قائل شده ای که از مسلک خبرنگاری بدور است.ما منتظر خبرهستیم نه نظر شخصی ظاهر نظری .