سيد نصرالله واعظي رئيس شوراي علماي باميان ديروز در سخنراني 28 صفر در مسجد جامع باميان نگراني خويش را از رويگرداني مردم از قرآن و اسلام و نيز تحرك دشمنان اسلام ابراز داشت.
وي در قسمتي از سخنان خويش با قرائت آيه اي از قرآن كريم درباره يهود و نصارا گفت: دوستي، اعتماد و... با اين مردمان جايز نيست.
حال يهودي ها را به جهنم، نصارا (مسيحيان) ؟
با اين فرموده، حضور قوي جامعه جهاني در افغانستان كه اكثرا" آنها مسيحي هستند قابل ترديد خواهد بود.
با اين فرموده، حضور قوي جامعه جهاني در افغانستان كه اكثرا" آنها مسيحي هستند قابل ترديد خواهد بود.
به نظر من عدم تأمل در شأن نزول آيات و ... بي مهابا سخنراني كردن كار نيكي نخواهد بود، به نظر شما چطور؟
۱۵ نظر:
آقای نظری سلام وخسته نباشید!
اول:ایشان آقای سید عباس واعظی است نه نصرالله واعظی.
دوم:آیات که مسلمین راازدوستی باکفارویایهودی ونصارامنع می کندتقریبابیست مورددرقرآن آمده است که معلوم نشدایشان کدامیک رامورداستنادقرارداده است؟. حقیردرهمین روزهاتحقیق کلاسی داشته ام درزمینه "راهبردسیاسی واصول مبارزاتی امت اسلام ازدیدگاه قرآن" دربخش ازبحثهایم به همین آیات استنادکرده ام واین آیات که باعنوان "لاتتخذو الیهودوالنصارای...آمده ویا"لاتتخذوالکفاراولیاء..."هرکدام موردخاص راگوشزدمی کند:
مثلااین آیه:«الذین یتخذون الکافرین اولیاءمن دون الموءمنین أیبتغون عندهم العزة فان العزة لله جمیعا> می گویداگرکسانی دنبال عزت به سراغ کفارمیروندوموءمنین رارهامی کنندآنان دراشتیاهند زیراعزت نزدخداونداست نه نزدکفار واین خداوندکه به هرکه بخواهدعزت میدهدوهرکه رابخواهدذلیل می کند«تعزمن تشاءوتذل من تشاء»..
یااین آیه:«یاایهاالذین آمنوالاتتخذواالیهودوالنصاری اولیاءبعضهم اولیاءبعض ومن یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم الظالمین»مائده:51
دراین ایه خداوندموءمنین راازدوستی بایهودونصاری ممانعت کرده وبه آنان گوشزدمی کندکه باآنهادوستی نکنیدکه آنهاعلیرغم اختلافات که باهم دارنددریک هدف باهم شریکندوآن دشمنی بااسلام است.
یااین آیه:«یاایهالذین امنوالاتتخذوالکافرین اولیأمن دون الموءمنین أتریدون أن تجعلواعلیکم سلطانا»نساء:144.موءمنین راازآن دوستی منع می کندکه سبب تسلط کفاربرمومنین شود.
که موردبرای ذکرهمه آیات اینجانیست.
پس هرآیه موردخاص راگوشزدمی کنداگرارتباط برمبنای احترام متقابل باشدنه سلطه طلبی ویا...موردنهی قران نیست وگراین گونه باشدبایدیک مرزاززمین تافضای آسمان بین کشورهای اسلامی وغیراسلامی بکشیم.
حرف شماراتأییدمی کنم که بایدموردآیات وشأن نزول هرکدام رابایدمشخص کردنمی شودیک آیه رابدون درنظرگرفتن بقیه ی آیات مورداستنادقرارداد.
سلام
البته فعلا جناب ایشان احتمالااز ان جی اوی ایران معاش می گیرد . چنانچه این معاش ایشان قطع شود مسلما افکارش تغییر خواهد کرد.( شکم سیری از این گپا دارد)
اینها حاضر نیستند به خاطر اسلام خون از دماغشان بریزد. در طول سالها فقط نان مفت ره تحت عنوان خمس و زکات و روضه امام حسین خورده اند . در حالیکه هیچ از فلسفه این مسایل نمی دانند. خدا نکند روزی را که دوباره این ارازل ، مردم فقیر بیچاره و زحمتکش ما ره فریب بدهند. و به کام بدبختی ببرند
برهاني عزيز، تشكر از توضيحات عالمانه تان.
من چند بار با خود ايشان مصاحبه كرده ام نام شان را سيد نصرالله واعظي گفته اند.
سلام
امروز بر خلاف زمان پیامبر ما نیازمند دوستی با همه مردم دنیا هستیم. چه یهود باشد چه نصاری یا بی دین. پذیرفتن تسلط هیچ کس پذیرفتنی نیست. همه ما عقل داریم و به اندازه دیگران می فهمیم. حتی پذیرفتن تسلط مسلمانان هم اعتبار ندارد. مثلا همین جمهوری اسلامی ایران. مهاجرین از جقوق انسانی برخوردار نیست چه رسد به اصطلاح اسلام ناب محمدی. از اقای برهانی باید پرسید نفت از نظر اسلام متعلق به یک کشور است یا به اصطلاح "امت اسلامی". اگر متعلق به یک کشور است پس پذیرفتن تسلط ان هم ممکن نیست. اگر متعلق به امت است چرای مردم در دایکندا بامیان و افغانستان از گرسنگی می میرند ولی ایرانی ها و عرب ها شکم شان از نعمت نفت می ترکد. هر کس باید در فکر "منافع ملی" خود باشد. دنیایی امروز دنیای مذهب و دین نسیت دنیای بازار ازاد است.
با سلام خدمت برادران عزیز.
این گفته این بچه سید زیاد مهم نیست چون به قول یکی از دوستان ایشان جریه خوار ایران است و سیدی است که کدام علمی ندارد و هرچیزی که در دهانش برابر شد می گه.
اگر مصاحفت و دوستی با یهود و نصارا جایز نیست چرا خداوند تبارک و تعالی آنها را افرید چرا موسی و عیسی را برای راهنمایی ان مردمان فرستاد. پس یا گپ این بچه سید درست است و یا نه خداوند در این مورد اشتباه کرده است. شما بگویید برادران کدامش درست است؟؟؟؟
هم ولسوالی عزیز سلام
معلوم نیست که دقیق منظور سیدآخوند از مطرح کردند این موضوع چیست ؟
ولی دین خود نگهدارید و در عین حال از کمک های خارجی فایده اعظمی را ببرید . تا وقتی که از نظر علم پیشرفت و ترقی به خود کفایی برسیم . پناه سیــــــــــــــــــدآخو به
خدا .
عطایی از دانمارک
نظری جان به این ریاکاران مذهب فروش که از بامیان تا افشار جای پای خیانت شان در زندگی هزاره ها پیدا است نباید فرصت سخنرانی داد. دیگر اینکه مسجد جامع بامیان را شنیده بودم که به نام شهید مزاری نام گزاری شده است ولی شما بنام مسجد جامع بامیان یاد کرده اید؟
دوباره همان ناشناس اول
استاد برهانی عزیز
سلام و تشکر از توضیحات عالمانه شما
اگر پیامبر اکرم در شرایط کنونی در افغانستان حضور می داشت به نظر شما بین رابطه با کشور نا مسلمان جاپان و کشور مسلمان ایران یا عربستان کدام یک را پیشنهاد می کرد.
جاپانی ها تمام کارشان در افغانستان برای آبادی این سرزمین سوخته است . چرا که آنها با این نتیجه رسیده اند که اگر این ملت بی سواد و ناآگاه بماند فردا ممکن است یک جای دیگه را انفجار بدن. در حالیکه ایران و عربستان به فکر تولید نوچه در افغانستان است و اصلا هم به این کاری ندارند که منافغ مردم افغانستان در چیست . مثال ساده می زنم برایتان زمانی که شهید مزاری می خواست رساله آیت الله کابلی را منتشر کند ایرانی ها سخت مخالفت کردند . در حالی که چاپ این رساله هیچ ضرری به جان چه می دانم جاپان و المان و ... نداشت و مخالفت نمی کردند .
اصولا به نظر من ایجاد رابطه با هر کشوری که بر اساس احترام متقابل نباشد کاری عبث است چه اسلامی باشد و چه غیر اسلامی باشد . ضربه ای را که حضرت علی از مسلمان خورد از غیر مسلمانان نخورده بود . ایجاد رابطه با انسان نادان (عربستان ) یا با انسان خودخواه (ایران) در هر صورت کاری بیهوده است . این را منطق می گوید و( نمی دانم) فکر نمی کنم که قرآن هم با منطق مخالفت داشته باشد. مگر خمینی نگفته بود که ما شاید عراق ره ببخشیم اما عربستان ره هرگز . پس چرا ایرانی ها زودتر از صدام فهد ره پذیرفتند . مگر ایرانی ه سالها امریکا را جنایتکار تاریخ نخوانده اند . پس چرا دوباره به فکر ایجاد رابطه شده اند .
فردا هم شیوخ ایرانی یک آیه دیگه تفسیر می کنند که بله رابطه با امریکا هیچ مشکلی ندارد.
در خیلی از کشورها حتی رئیس جمهور کشور حق ندارد از دین خود تبلیغ کند . یعنی در این کشورها کفار دولتی نداریم . حکومت های امروز حکومت های منافع است . یعنی هر کاری که به نفع ملتشان باشد انجام می دهند. و فرقی هم نمی کند که طرفشان کی باشد. آمریکایی به خون چینی ها تشنه بودند . اما امروز بیشتر از هر کشوری به هم وابسته شده اند . چرا ؟ چون منافعشان ایجاب می کند.
من می خواهم یک چیز بگویم . آیا کفاری که در زمان پیامبر اکرم زندگی می کردن امروز هم همانها هستند یا فرق کرده اند. به قول سید جمال افغانی در غرب اسلام بهتر از شرق است( در غرب اسلام دیدم اما مسلمان نه ، در شرق مسلمان دیدم اما اسلام نه )
مفکوره های حقوق بشری غرب بسیار نزدیکتر به اسلام است تا جنایت شرقی تحت نام اسلام . ببینید همین مسلمانان در کابل چه کارها که نکردند از تجاوز به کودک هم ابا نکردند و ... .
خلاصه اینکه ارتباط با غیر مسلمانان امروز بهتر از دولتهای منافق مثل ایران و عربستان و پاکستان است .
در ضمن آقای نظری عزیز اگر این سید شیخ را دیدی از طرف من بهش بگو که نان تو گندمش از روسیه و آمریکا می رسد . و بذر کچالویش هم اکثرا ریشه در هند دارد.
خوش باشیم و عاقل
با پوزش از دوست عزيز و روح بزرگ رهبر شهيد بابه مزاري، نام مسجد بزرگ مركز باميان مسجد جامع رهبر شهيد است.
باسلام به نظری عزیز و ارجمند
بله فرموده شما و برادر گرامی ام جناب آقای برهانی را کاملا تأیی می کنم، قبل از اینکه آیات را تفسیر کنیم باید زمان و شأن نزول آنها را نیز بدانیم زیرا ممکن است آیه ای در واقعه ی خاص خود نازل شده باشد و تعمیم آن بطور مطلق نادر ست و اشتباه باشد.
اما راجع به اراتباط اسلام با سایر ادیان:
اسلام همیشه طرفدار ارتباط ، دیالوک و حتی همکاری متقابل میان همه انسانها مخصوصا ادیان الهی بوده و هرگز میان پیروان خود و سصایر ادیان دیوار جدایی نکشیده است. به عنوان نمونه:
1- زمانی که پیامبر گرامی اسلام پایه های حکومت اسلامی را در مدینه بنامی نهد خداوند خطاب به اهل کتاب می فرماید (یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا وبینکم...) و از آنها دعوت می کند که بیایید محورهای مشترکی را که ما و شمارا بهم پیوند می دهد در نظر گیریم نه عوامل جدایی را و نمی گوید بیایید مسلمان شوید، یا تهدید نمی کند که از اسلام پیروی کنید بلکه از آنها دعوت می کند که در محور مشترکات زندگی مسالمت آمیز و سعادتمندی را داشته باشیم وبه سوی جامعه نه جنگ و نه دشمنی پیش برویم
پیام این آیه دوستی و ایجاد پیوند میان پیروان ادیان الهی بر اساس اعتقادات و باورهای مشترکی است که میان شان و جود دارد.
2_ از آنجای که خداوند و حضرت محمد(ص) نام آیین خود را اسلام نهاده معلوم می شود که پایه های اصلی این دین با سلام یعنی دوستی و محبت بنا نهاده شده (المسلم من سلم الناس من یده و لسانه) مسلمان کسی است که مردم(ناس) و انسانها از شر زبان و دست او یعنی از بدی کردار و گفتار او در امان باشد و از وجود او احساس آرامش کند و خلاصه مایه نیکی به بشریت باشد اینجا نگفته مسلمان کسی است که مایه نیکی به مسلمان باشد بلکه عام است همه انسانها را شمامل می شود.
3- پیامبر اسلام پیروان خود را برای فرا گیری علم و دانش تشویق می کند و می فرماید برهر مسلمانی لازم است برای کسب علم ودانش و بدست آوردن تجربیات بیشتر به چین که در آن زمان مرکز علم و دانش به حساب می آمد سفر کند و از آنجا کسب دانش نماید.
آیا کسب دانش از جین به معنای کسب علم تفسیر و احکام و کلام است؟!! مسلمانه
آموزش علم از چین مگر می شود با دشمنی و جدایی از مردم و اندیشه های چینی که بودایی بودند به دست آید.
در کنار این دستورات امام علی می فرماید ( من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا) یعنی من ممنون همیشگی الطاف کسی هستم که به من یک حرف را یاد بدهد این را هم منحصر به مسلمان نکرده است بلکه در بسیاری موارد پیامبر به پاس اینکه اسرای جنگی به مسلمانان خواندن و نوشتن را می آموخت آزادشان می کرد.
اینها نمونه های گشودن درهای تبادل اندیشه در سایه ارتباط و همکاری متقابل اسلام و سایر بشریت است .
4- امام علی به مالک اشتر هنگامی که او را والی مصر می سازد فرمان می دهد که حق همه انسانها را در نظر گیرد و به او استدلال می کند که انسانهای که در ساحه قدرت تو است یا مسلمانان اند و برادران دینی تو و یا بشرند که در خلقت با تو شریک اند یعنی حق انسانی بر تو دارند پس با آنها با عدل و مهربانی رفتار کن و حقوق شان را مراعات نما.
5- امام علی وقتی در کوفه خبر می شود که از پای یک زن یهودی خلخال ربوده شده در بالای منبر فریادش بلند می شود که اگر انسان باغیرتی از این واقعه بمیرد جادارد.
یعنی وقتی به یک بشر طلم می شود غیرت و عاطفه بشری انسان نباید آن اجازه را به او بدهد که ساکت بماند و در قبال حق از دست رفته او بی تفاوت باشد ولو او یک زن یهودی هم باشد.
6-7-8-....
و خلاصه اینکه اسلام آمده تا میان بشریت و اندیشه های او توسط "بینه"، "دیالوک" و ارتباط سالم و عادلانه ی اجتماعی پل ارتباطی ایجاد کند به همین خاطر است که جنگ را وسیله نابودی شر طلبان و احقاق حق ستمدیدگان می داند نه هدف و بهترین مبارزه را جهاد با "نفس" که جنگ با خواسته های پست و سلطه خواهانه بشر است حساب می کند و پاکی روح بشریت و جامعه ی آنان را در سایه برابری و از میان بردن ظلم و ستم بر بشریت می داند و تزکیه را در از میان بردن خصیصه های که توی بشریت را به سوی حیوانیت و درنده خویی و چپاول گری و ناعدالتی می کشاند می داند.
والسلام
صادقی بامیانی
مسجد جامع رهبر شیهد باید نامش را کامل گرفت
سلام
پرشین بلاگرز «خبرخوان افغان» («گرافیکی» و «تکست»)؛ و «لیست و فید وبلاگهای افغان» را ارائه کرده است.
از پرشین بلاگرز و خبرخوانهای متعدد آن از جمله «خبرخوان افغان» که شما نیز در آن حضور دارید بازدید فرمائید.
http://persianbloggers.blogspot.com/2008/11/afghan-p.html
امکان حضور در سایر خبرخوانها در صورت حائز شرایط بودن وجود دارد.
امیدوارم وجود «خبرخوان افغان» در پرشین بلاگرز را گامی در جهت نزدیکی فرهنگی بیشتر دو ملت افغان و ایران قلمداد کرده و از این حرکت حمایت کافی به عمل آورید.
با دوستی
کورش اسلام زاده
تورنتو، کانادا
سلام دوستان
به نظر من نباید علمای دینی هزاره نباید منافع مردم هزاره و بعد منافع ملی افغانستان را نادیده بگیرند. همه می دانیم که اگر همین کافران نباشند افغانستان در یک آتش جنگ داخلی خواهد سوخت و همسایه های مان که مسلمان هم هستند این آتش انقدر شعله ور نگه خواهند داشت تا خاک وطن مان هم بسوزد.
از طرف دیگر اینها همه باید تغییر و دگرگونی را در نظر بگیرند. باید برداشت و تفسیر مطابق با زمان از دین ارایه کرد ور نه مردم به دینی که کاری به واقعیت های زمان شان نداشته باشد بی علاقه خواهند شد.
بدبختانه تعدادی از علمای سادات در ترویج خرافات و برداشت های سیاسی و مغزضانه از دین بسیار تندروی می کنند. یا دین را دکان ساخته اند یا دفتر سیاستمداران آخند ایران.
سوالی که من از اینها می کنم این است:
آیا در میان دو ملیارد مسلمان باید فقط هزاره ها تمام بار جنگیدن و مخالفت با کفار را به عهده داشته باشند؟ مگر ما دین و گسترش و دفاع از آن را تیکه کرده ایم؟
آیا کافی نیست که در جنگهای مذهبی و دینی-سیاسی صدها هزار کشته داده ایم و نزدیک بود ریشه مان از افغانستان کنده شود؟
آیا همین سادات با علما و ایت الله های شان در مقابل ما از تندروان شورای نظار و سیاف وهابی دفاع نکردند؟ چرا اینها جان ما را ایلا نمی کنند؟ مگر محسنی قندهاری در کنار سیاف در مقابل شیعه های غرب کابل نمی جگید؟
ما بخشیدیم همه را. به عنوان هموطن قبول شان داریم. اما چرا اینها تلاش می کنند باز هم ما را در جهان بدنام کنند و مجبور مان کنند که در مقابل تمام جهان علم تعصب و حماقت را بلند کنیم؟ مگر شیعیان عراق با کفار می جنگند؟ مگر آیت الله سیستانی اعلان جهاد کرد؟ چرا ما آنها را نمی بینیم که همیشه فقط به برداشت سیاسی از مذهب توسط آخندهای قدرت طلب ایران می چسبیم؟ مگر فرق خامنه ای با ظاهرشاه و شاهان سعودی در چیست؟ مگر اسلامی گفته است که یک نفر به صورت مادام العمر بر مردم مانند فرعون حکومت کند؟ اگر ما نوع حکومت ایران را قبول کنیم آیا طبیعی نیست که در جامعه ای اکثرا سنی تن به حکومت دایمی یک ملای سنی مثلا بشتون بدهیم؟
آخند های هزاره باید برداشت استبدادی از مذهب را توسط ملاهای ایران محکوم کنند. نوع نظام ایران در افغانستان به تداوم استبداد قومی می انجامد. ما با 20 % خود که نمی توانیم ولی مسلمین هزاره انتخاب کنیم. اصلا من حکومت ولی فقیه ایران را شاهی مذهبی می دانم که در آن رای مردم برای انتخاب رهبر سیاسی اصلا به اندازه دانه ای نخود هم ارزش ندارد. مردم به رییس جمهورشان رای می دهند اما رییس جمهور باید از یک آدم انتخاب نشده فرمان بگیرد. این یک فکاهی دموکراتیک است.
حکومت دموکراتیک و انتخابات دو وسیله ای است که ما می توانیم با آن استبداد را در افغانستان به زانو در آوریم. همه می دانند که افغانستان ضعیف است. اگر نیروهای خارجی نباشد همسایگان مان ما را می بلعند. بهتر است به کشور و مردم کشور فرصت .
اگر همین سید به ایران برود او را افغان گفته یک کثیف و بدرسوخته صدا خواهند کرد. در ایران یک یهودی ایرانی نسبت به یک شیعه افغانستان هم عزیز است و هم خودی و هم ایرانی. خود را فریب ندهیم.
البته باید با خارجی های غربی هم با رزنگی برخورد کرد. نباید زیر یوغ و بار اینها هم رفت طوری که بر ما آقایی کنند. اما ما با کسی دشمنی نداریم. ما را مادران هزاره برای مسلمان سازی جهان نزاییده اند. جهاد را می گذاریم برای وهابی های که خون مسلمان ریختن را آب زمزم نوشیدن می دانند.
با احترام به همه
سلام برهمه
باتشکر از صادقی بامیانی
حقیقتا تصوری که من از اسلام داشتم این بوده که از نظر اسلام بر طبق تبلغ ملاها مراوده با کفار حرام است حتی اگر با انها دست دادی نباید دستت تر باشد که نجس می شوی اما آنجه آقای بامیانی گفته معنایش این است که می از نظر اسلام می توانیم با آنها نشست و برخواست دایمی داشته باشیم زیرااجازه دادن درس خواندن در چین یعنی با آنها نشست و برخواست نمودن و از طرفی دیگر من از کلمه جهاد خوشم نمی آید زیرا همین کلمه ما تباه کرد جنگهای داخلی به نام آن در گرفت جنگ با شوروی هم به نام آن شروع شد نمی دانم اگر هم جنگ با شوری جهاد با شک و هم جنگ شورا و نصر و حرکت و سپاه پس ... نمی گویم می ترم دهانم بسوزد اما آقای صادقی با تشکر از توضیحات عالمانه شما امید وارم همیشه خوب باشید و اگر سایت و یا وبلاکی دارید برایم معرفی کنید و با تشکر از رضایی عزیز که چنین خوانندگانی دارد.
f_fared20@yahoo.com
فتنه احمدینژاد. سلام، الان تازه متوجه شدم چرا در سالروز وفات امام خمینی ، حضرت امام خامنهای فرمودند که خود امام خمینی بارها فرمودند اشتباه کردند و منظور ایشان از این حرف چه بود . با رفتار اخیر رئیس جمهور بالاخره روشن شده است که احمدینژاد با دادن نتایج آرا دروغی انتخابات به امام خامنهای، باعث شدند که حضرت امام خامنهای در ملا عام اعلام کنند که حمایت از احمدینژاد بعد از انتخابات، اشتباه بوده است. فتنه اصلی زیر سر احمدی نژاد و خائنین امثال خودش بوده و هست.ای کاش دسته احمدینژاد هم سر به خیابان بگذارند شخصاً ترتیب ایشان را هم از پشت بام خواهم داد. سرباز ولایت من هستم نه آن مشائی دزد.
ارسال یک نظر