۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

در بهسود-2

دیروز شامگاه خسته و بیمار از مناطق آسیب دیده بهسود و دایمرداد به بامیان رسیدم.
البته من به همراه هیئت و مأموریت رسمی به منطقه رفته بودم، افراد عادی یک وقت هوس نکند که منطقه نا امن است.

ابتدا با گزمه مجهز اردوی ملی همراه شدیم در خربید و آپ پای با افراد مسلح کوچی ها که بر ارتفاعات حاکم بود برخوردیم که اردوی ملی آنها را دعوت به عقب نشینی و اعلان فیصله می کرد تا این که در تیزک همراه پلیس ملی، نیروهای حفاظت عامه (اربکی)، امنیت ملی و اعضای کمیسیون تطبیق فیصله معاون رئیس جمهور از دایمرداد و دشت قادر بطرف کوتل خرسخو حرکت کردیم، 

در دایمرداد و دشت قادر غژدی ها، رمه ها و افراد مسلح کوچی به وفور دیده می شد که نه تنها پس روی نداشتند بلکه بطرف مناطقی از حصه اول مثل کوتل جوکار، لته بند، چهار پخسه و کوتل انقلاب و نهایتا" یورد و دزد قول و اوچک و دان تنور در حال پیش روی بودند، که این امر احتمال درگیری های آینده را تشدید می کرد.

در تمام ساحات ذکر شده ساکنان بومی یعنی هزاره ها، هیچ کس نبود و ساحه یا در کنترل پلیس و اردوی ملی یا اربکی و امنیت بود یا اوغو، رمه، غژدی و نیروهای مسلح آنها.

کشت و زرع مردم از بی آبی در حال خشک شدن و سوختن بود با آنکه آب زلال رودخانه ها و جویبار ها هدر می رفت.
خانه ها و دکانهای زیادی غارت شده بود و قفل ها پرانده شده بود مال و منال مردم محل هرجا پخش و پلا بود و شیشه ها شکستانده شده بود.

مکتب دامرده کجاب که بتازگی توسط موسسه خیرین ایرانی ساخته شده بود، غارت شده بود؛ میکروسکپ و لوازم آزمایشگاه  شکسته در صفه مکتب پخش و پلا بود.

کلینک جامع تیزک به شکل فجیعی  ابتدا توسط افراد مسلح کوچی مورد غارت و تخریب قرار گرفته بود و سپس توسط اردو  و پلیس ملی قوت قل شده بود.

یک کندک اردوی ملی با تجهیزات مجهز در لیسه میرهزار قرارگاه بر پا کرده بودند و دره کجاب در کنترل پلیس ملی که از ولایات بامیان، پنجشیر و پروان بر علاوه پلیس حصه اول و ولایت بود قرار داشت اما ساحه دایمرداد که کوچی ها اطراق کرده بودند و در حال پیش روی بودند هیچ نیرویی حایل نشده بود.

نیروهای حایل که اکثرا" از قومیت تاجیک بودند استدلال می کردند که این منازعه دعوایی است حقوقی که رنگ قومی به خود گرفته است و ما حق دخالت به له و علیه هیچ جناجی را نداریم ما فقط جلوی ازدیاد درگیری را می گیریم و حتی در روز هجوم و چپاول افراد مسلح کوچی، مانع غارت آنها هم نشده بودند، زیرا که دستور این کار را نداشتند!

البته سرباز ها بر ظلمی که بر مردم هزاره در آن منطقه رفته و آنها شاهد فرار زن و مرد و کودک و کهنسال بودند خیلی اظهار تأسف می کردند و می گفتند اگر فرماندهانشان اجازه درگیری به آنها بدهد آنها در ظرف چند ساعت کوچی ها را خلع سلاح کرده و شر شان را از سر مردم مظلوم هزاره کم خواهند کرد!

شهدا و مجروحین هم در حدود 5 شهید و سه زخمی بر آورد می شد.
آواره گان زیادی در ساحه سیاخاک، دان آو دوله مشاهده می شد که روزها وشب ها را با شکم گشنه و پای پیاده طی کرده بودند و  بطرف نواحی امن تر در حرکت بودند.

۶ نظر:

لیاقتعلی افتخاری گفت...

سلام! طوریکه از گزارشهای شما برداشت میشود، این تهاجمات گروه وحشی و بربری همچنان ادامه دارد و لا اقل به این زودی نقطه پایان ندارد!

عبدالحميد اعتمادي گفت...

براي شما آرزوي موفقيت دارم برادر بزرگوار.

قانع زاده گفت...

دوست عزیز اقای نظری سلام ودرود به شما!
تشکر از نشر گزارش تان از بهسود .
وبلاگ بند امیر متن گزارش تانرا لینک
داده است.
موفق باشید.

محمد تقی دانش گفت...

آفرین بر غیرت و مردانگی رهبران چوکی نشین هزاره که دفاع و حفاظت از جان و مال و ناموس هزاره را به افراد معلوم الحال اردوی ملی و فلان و بهمان میسپارند. صد آفرین
محمد تقی دانش

ناشناس گفت...

این هردم شهیدی را هزاره ها به کجا باید ببرند؟ روح بابه خلیلی و محقق را بشرماند.......چه قدر انتظار خراب شدن قصر های تان را دارم......
« نیروهای حایل که اکثرا" از قومیت تاجیک بودند استدلال می کردند که این منازعه دعوایی است حقوقی که رنگ قومی به خود گرفته است و ما حق دخالت به له و علیه هیچ جناجی را نداریم ما فقط جلوی ازدیاد درگیری را می گیریم و حتی در روز هجوم و چپاول افراد مسلح کوچی، مانع غارت آنها هم نشده بودند، زیرا که دستور این کار را نداشتند!


البته سرباز ها بر ظلمی که بر مردم هزاره در آن منطقه رفته و آنها شاهد فرار زن و مرد و کودک و کهنسال بودند خیلی اظهار تأسف می کردند و می گفتند اگر فرماندهانشان اجازه درگیری به آنها بدهد آنها در ظرف چند ساعت کوچی ها را خلع سلاح کرده و شر شان را از سر مردم مظلوم هزاره کم خواهند کرد!»

غریبه گفت...

غژدی یعنی چی؟