۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

عقبه رویدادها

دوست عزیزم کبیر تابش در آخرین پست وبلاگ اش بنام شب های کابل مطالب قابل تأملی را در بیان عقبه تظاهرات دانشجویان کابل علیه سفارت ایران و جنجال بین سید و هزاره نوشته است، توصیه می کنم که دوستان بخوانند و بیندیشند.

۵ نظر:

م گفت...

سلام دوست عزیز
من از باشندگان در ایران نیستم
اما گفتارهای نوی که به به من رسیده این است که بررسی کار افعانی ها دردسر بزرگی است زیرا که تعدادی افغانی باعث دردسر همگانی چه افعانی چه ایرانی هستند یعنی تعدادی تریاک حمل میکنند و به فروش و یا عبور تریاک از ایران مشغولند
این گناه افغانی های دیگری که د رایران هستند نیست
ولی همیشه آتش که میاید خشک و تر گاهی باهم میسوزند
ما هم که فرانسه هستم هیچ عمل یا اثر سیاسی و حرف سیاسی نداریم ولی به جرم اینکه ایران مخالف اسرائئل عمل میکنند گاهی بعضی میخواهند سد جلوی پای ایرانیها بیاندازند و جلوی تحصیل و پیشرفت ایرانی معمولی را بگیرند البته اینجابعضی مردم معمولی اینکار را سعی مکنند پیش میاید ایرانیان مقیم اینجا یا فرانسوی شده فرزندانشان را از این بابت به جاهای دیگر میفرستند تا تحصیل کنند چون گاهی احساس میکنند اینجا آذیت میشوندو میترسند بیشتر اذیت شوند و هیچ جور هم حریف نیستند که ثابت کنندکه ازار میبینند پس مجبورند خفقان بگیرند و جایی دیگر بروند
البته قانون وعدالت در فرانسه عالی و صحیح و خوب است
اما باید بتوانید ثابت کنید و نمیشود نقشه و تو طئه را ثابت کرد
اما شما از قاچاقچس تریاک پشتیبانی نکنید آنها بر خلاف انسانیت عمل میکنندحتی اگر مجبورند
و روابط ایرانی و افعانی را به این دلیل نباید بی پایه دانست
ایرانی و افعانی همزبانند
همین .هم فرهنگند قبلاجزئی از یک کشور بوده اند
شاعران و تاریخ گذشته ما مشترک هستند
مولوی و سعدی و حافظ ازایران قدیم بودند
افعانستان هم مثل همه استانهای دیگر افغن استان
تاجیکستان
استان آذربایجان استان خراسان وووو
شما هم شانسی افغانی هستید اگر پدر بزرگتان مشهد بود حالا در استان خراستان بودید و خود را ایرانی حساب میکردید
مثل خیلی ها که از این استان به آن استان کشورشان میروند
مشکلات تریاک چه ربطی به روابط فرهنگی دو سرزمین دارد.

جعفر گفت...

سلام نظری عزیز! بهتر می شد اگر نام دوست عزیزتان را کامل می نوشتید. نام کامل ایشان "سید کبیر تابش" است نه "کبیر تابش". نکته دیگر هم این است که حاجی رمضان مرید بسیار قدیمی خاندان سید فاضل است و ربطی به جریانی از هزاره ها که با سیدگرایی مشکل دارند ندارد. نوشته ایشان بدون غرض و هدف نوشته نشده است و کاملا پیام روشنی را حمل می کند. هرچند ماهرانه تلاش کرده است تا خوذ را بی طرف نشان دهد.

ناشناس گفت...

جناب وبلاگ نویس
بنظرم دراین توصیه ات کمی عجله کرده اید. خوب می بود که قبل از توصیه آن برای دیگران، خود آن را چند بار می خواندید ودرمورد اش می اندیشیدید.
ضمناً، یک بار پیام جعفر را بدقت بخوانید.

امید گفت...

فکر میکنم برای اینکه وبلاگ تان مشهور شود لازم نیست این همه بی خاصیت شوی

محمدکبیر تابش گفت...

در ابتدا سلام خود را خدمت آقای نظری و تمام خوانندگان وبلاگ زندگی در بامیان تقدیم می کنم.
آقای جعفر برای نظری توصیه نموده بود که نام ایشان سید کبیر تابش است نه کبیر تابش. اما من خدمت ایشان عرض می کنم که نام کاملم "سید محمدکبیر تابش" است. اما به قول معروف عاقلان پی نقطه نمی گردد و در دنیایی امروزی هرچه خلاصه بهتر!
در ضمن آقای حعفر از دوستی و پیر و مدیدی حاجی رمضان و فاضل زاده گفتند، خدمت عرض نمایم که بلی، آنها در ابتدا باهم دوست بودند، اما بعد بر سر تقسیم پول که از آن علم یا چوب خشک یا هرچه که دوستان تعبیر می کنند، با هم دعوا کردند.
وظیفه ما اطلاع رسانیست، اینکه به سود و ضرر که تمام می شود ولله اعلم باصواب