۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

خدا داد

خداداد چهار روز است که در همسایگی ما بدنیا آمده است، پدرش شاگرد یک مغازه است و ماهی 5000 افغانی در آمد دارد، والدین خداداد همراه شش خاله و  مادر بزرگ اش زیر یک سقف  اجاره ای زندگی می کنند.

پدر خداداد، پس از اینکه کاکایش از دنیا رفت و از او هفت دختر ماند، داماد، سرپرست و مرد خانواده آنها شد.

شب ها برودت هوا به چند درجه زیر صفر می رسد و خانه خداداد سرد است نه سوختی دارد و نه بخاری و بدتر از همه که در این مدت مادر خداداد شیر کافی هم ندارد، خداداد دایمن گریه می کند و جیغ می زند.

خداداد در شرایط مکانی و زمانی مناسبی به دنیا نیامده، خدا به داد خداداد برسد!
آیا خدا چنین شرایط را به خداداد داده است یا من و شما؟
اگر از لحاظ زمانی نتوان برای آمدن خداداد کاری کرد شاید از لحاظ مکانی بتوان شرایطی را فراهم کرد که حق خداداد است.
روزانه صدها خداداد با این شرایط در این ملک به دنیا می آیند، آنها حق دارند مانند نوزادان دیگر از تمام امکانات و سهولت ها برخوردار باشند.

قدر بخاری های گرم خانه تان را بدانید و مواظب عزیز نوربند تان باشید، برای خداداد، خدایی هست!

۴ نظر:

محمدرضاصمدي گفت...

سلام حال شما؟
مطب و همچين وبلاگ جالبي داريد.
خوشحال ميشوم كه با شما تبادل لينك داشته باشم.
اگه وقت كرديد به ماهم سري بزنيد.
موفق باشيد.

محمدرضاصمدي گفت...

سلام حال شما؟
مطب و همچين وبلاگ جالبي داريد.
خوشحال ميشوم كه با شما تبادل لينك داشته باشم.
اگه وقت كرديد به ماهم سري بزنيد.
موفق باشيد.

لیاقتعلی افتخاری گفت...

نمیدانی چه میدانی؟
که انسان بودن و ماندن
چی دشوار است؟
چی زجری میکشد
آنکس که از احساس
سرشار است

دوکتور شریعتی

حیدری گفت...

از لحاظ زمانی میشود کاری کرد
اما ازلحاظ مکانی فعلا مقدور نیست!
شاید به خاطر این باشد که خداوند
رحمن است.