۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

روز وداع با ضحاک-1

هم اکنون مراسم تشییع جنازه شهید جواد ضحاک در مسجد رهبر شهید آغاز شده و من هم در آن شرکت خواهم کرد.

به قرار گفته های ستاد برگزاری مراسم تشییع شهید ضحاک نامبرده در گلزار شهدای بامیان در کنار دهها شهید گمنام دفن خواهد شد.

برخی از خبرگزاری ها دیروز اعلام کردند که همراه ضحاک چهار نفر دیگر که از همراهان ایشان می باشد، شهید شده است که شهدای دیگر از همراهان شهید ضحاک نبوده، آنها کسانی بودند که در آن روز شوم به چنگ گروهگ جنایتکار افتاده و همراهشان اسنادی بوده دال بر همکاری آنها با حکومت یا موسسات که آنها را هم شهید کرده اند، جزئیات بیشتر در این مورد را در پست های بعدی خواهم نوشت.

می روم به این محفل.

۶ نظر:

ناشناس گفت...

شهید ضحاک یک شخص شجاع بود به خاطریکه طرح های بسیار عمیق مدنی را در طی این دو دوره وکالت شان پیاده کرده بود یعنی کاهگل نمودن سرک بامیان و دادن تقدیر نامه به یک ( خر ) و چندین موارد دیگر . بدون شکر طرح گرفتاری و به شهادت رساندن آن شهید والا مقام از کابل رهبری شده است.
(( حبیب الله هلمندی )) از دایکندی .

محمد حوتقولی گفت...

,,,,, برای نشر در متن وبلاگ,,,,,,

شاهبازی زین قفس آخر پرید!

خون پاک تو چون سپیده عشق

می زداید سیــاهی تاریخ

در خروش و قیام تو جوشد

چشمه مردی و فضیلت و مهر

ای شهید ای تو معنی عاشق

تشنه وصل شوق و بستر خون!


شهادت مظلومانه ضحاک عزیز چنان درعمق جانم أثرکرد که از غریبانه رفتن او و ذلیلانه ماندن خودم خجالت می کشم. باخود گفتم فعلا بهترین کاری که برای ضحاک می توانم همین لغزاندن قلم روی کاغذ است. گرچند با این کارها ی بی نمک ازمن بی رمق، هرگز از خجالت او بر نمی آیم و همچنان شرمگین و سرافگنده ی ضحاکهایم، اما می توانم از نوشتن شروع کنم و به نَو شدن برسم که انگیزه ی سوختن ضحاک عزیز نیزهمین نَو کردن ونوشدن ما بود. درخلوت دل خود با اوگفتم:

محمد حوتقولی گفت...

,,,,ادامه قبل برای نشر درمتن وبلاگ,,,


ضحاک عزیز! ای شهید خفته در دل ایمان! ای مظلوم قهرمان! تو لایق راه یافتن به در گاه حق بودی با بالهای گشوده و خونین ،ای نمونه ایثار ای شهید! تو توانستی دل از خاک بر چینی و عروجی پرشکوه و فخر آفرین به سوی خدایت داشته باشی . همه می گویند که تو مثل رودی از این دشت، ناگهان و بی صدا رفتی و آنگاه که فرشتگان همه بر خاک سجده آوردند تو یکراست تا عرش کبریا رفتی .
خوشا به حالت که در آخرین نفس واولین دیدار، وضوی خون گرفتی، پاک و پاکیزه بودی ازمعامله و خیانت .
ای شهید! توبا دلی ساده و بدون منت، از من و خانواده ام ، ازهستی و عزتم و ازناموس و شرافتم دفاع کردی و توهمچون صخره ی استواروبی باک در مقابل بد خواهانمان ایستادی و من حضورسبز ت در جبهه ی نبرد با تاریکی و فساد و عروج سرخ فامت را می ستایم ومی دانم که هنوز، نورباران است خاکی که روی آن جان دادی و به سوی آخرین آرزویت پرگشودی.

محمد حوتقولی-ادامه قبل گفت...

,,,برای نشردر متن وبلاگ ,,,,,

ای شهید جوان! بهترین درس زندگی را به بهترین گونه اش تو آموختی وبه مانیز یاد دادی. از آزمون بزرگ انسانیت وحق طلبی، سرفراز وکامیاب بیرون شدی و شهادت بالاترین نمره ای بود که خداوند به تو داد. بامرگت زنده شدی و با رفتنت ازچشم، در قلب ما برگشتی! بدان که تا خدا هست زنده یی وتا مردم هست فراموش نخواهی شد. پس آرام ومطمئن بخواب ای بیدار همه عصر! که مردم قدر شناست هرگز عکس ترا از دیوار قلب شان پایین نخواهند آورد و تا ابد یادت در دل حق طلبان و عدالت جویان، محکم و پا برجاست همچون اراده ات که در پرتو آن کوه اراده والماس صلابت، صیقل یافته بود و شهادت ارثی بود که از آن آموزگار و مقتدایت که به توشهامت آموخت، شهادت نیز هدیه شد.
ضحاک جان! به من وصیت کردی که راهت را ادامه دهم و من هم قسم می خورم که تا آخرین نفس راهت را در هرشرایطی و با هرقیمتی ادامه دهم و نگذارم که خون پاکت پایمال شود . و همچون خودت، تا به خواسته ام نرسیده ام از فدا کاری ورشادت دست برندارم. و من هم به تو می گویم که تا ابد،چراغ راه و گرما بخش زندگی من خواهی بود برای زیستن . سلام می کنم بر تو که قلبت آکنده از عشق حق و جویای حق بود و همین عشق به خدا وشوق خدمت به خلق خدا، سرانجام تورا لایق راه یافتن به در گاه حق گردانید و با پیکری خونین ودلی خونینتر ام سرشار از عشق وسرور، به سویش بال گشودی.

همکار گفت...

نمی دانم؛
پس از مرگم چه خواهد شد؟
نمی خواهم بدانم؛
کوزه گر با خاک اندامم چه خواهد کرد؟
ولی بسیار مشتاقم؛
که از خاک گلویم سوتکی سازد؛
گلویم سوتکی باشد؛
به دست کودک گستاخ وبازی گوش
واویک ریز وپی درپی؛
دم گرم خودش را ؛
در گلویم سخت بفشارد
وخواب خستگان خفته را؛
آشفته تر سازد.
بدین سان بشکند دایم؛
سکوت مر گ بارم
تحلیلهای بیشتر در وبلاگ “لیگان” مال استاد سرور جوادی بامیانی
http://ligan.mihanblog.com/post/115

محمد ظاهر نظری گفت...

هوتقولی عزیز، تشکر از ابراز احساساتتان نسبت به یارو و یادگار رهبر شهید، با تأسف به عرض می رسانم که حقیر مطالبی را به عنوان پست ارسال می کنم که خود بنگارم و در ثانی اگر روال کار نوشته های مرا دنبال کرده باشید، اصل مهم دیگر خلاصه نویسی است و اگر گزارشی هم مفصل بنویسم برای سایت دیگر روان می کنم.
با آرزوی موفقیت.