دوست عزیز و فرهیخته ام علی پیام دیروز گفتمانی را با ملک شفیعی مستند ساز برجسته کشور که چند روزی می شود که در بامیان است، ترتیب داده بود.
دو هفته پیش نیز آقای مصطفی کیا دیگر مستند ساز برجسته کشور مهمان وبلاگ نویسان بامیان بود.
در جلسه دیروز صحبت از سینمای مستند و داستانی شد و گفته شد که سینمای مستند، مشکلات، نارسایی ها و وضعیت فعلی زندگی مردم را به تصویر می کشد و در خدمت واقعیت اجتماع است، اما سینمای داستانی بیشتر تفننی و خیالی است و به کسی آسیب نمی رساند و اقلیت مرفه و بی درد جامعه، پشتیبان، خریدار و علاقمند سینمای داستانی است اما سینمای مستند فاقد چنین پشتوانه ای است.
صاحبین رسانه های امروز افغانستان نیز کم کم تبدیل می شوند به قشر مرفه و در حال جدایی از اکثریت جامعه هستند به همین خاطر بیشتر روی می آورند به فیلم های داستانی هندی، ایرانی، کوریایی، آمریکایی و ... اما تولیدات مستند سازان افغانستان را نشر نمی کنند! تنها ملک شفیعی بیش از 30 فیلم مستند ساخته است، شما چند فیلم وی را از تلویزیون های افغانستان دیده اید؟
از وی پرسیدم که چاره کار چیست که آثار مستند سازان که مورد ذائقه اکثریت فقیر جامعه است در دسترس آنها قرار گیرد؟ وی با تردید گفت شاید ایجاد سینما یا سالن نمایش مخصوص فیلم های مستند یا راه اندازی تلویزیون ویژه یا تکثیر توسط CD یا DVD یا راههای دیگر!
وی افزود، هرچند در سال اخیر جوانان فیلم ساز افغانی دستاوردهای خوبی در عرصه مستند و داستانی داشته است اما مشکل عمده این است که اکثر این جوانان بصورت آماتور و تجربی کار می کنند، پس از یک دوره ای آنرا رها می کنند و جوانانی دیگر می آیند در این عرصه که این وضعیت برای رشد سینمای ما وضعیت خوبی نیست.
از وی پرسیدم که چرا مستند سازان ما به سراغ حقایق دوران جنگ به ویژه سه سال مقاومت غرب کابل، قتل عام های مزار، یکاولنگ و بامیان نمی روند، خیلی از کسانی که در آن دوره ها نقش های بارز داشتند و افتخاراتی را آفریدند در حال از بین رفتن هستند، این مکلفیت فیلم سازان است که این حقایق را برای نسل های آینده انتقال دهند اما وی گفت این کار بدون پشتوانه مالی امکان پذیر نیست و رهبران ما هم برای این کار هزینه نمی کنند و شاید هم می خواهند و دوست دارند از آن حقایق فاصله بگیرند و جامعه جهانی هم در این قسمت علاقه سرمایه گذاری نیست، مستند ساز با جیب خالی که نمی تواند این کار را بکند!
۲ نظر:
انا لله و انا الیه راجعون.
جواد ضحاک و همراهانش را مظلومانه و در همان محل گروگانگیری اش به همین سادگی به شهادت رسانده با آرامش خاطر ودر کمال امنیت جنازه های شان را لب سرک گذاشته اطرافش را ماین کاری کرده اند وخودشان نیز درهمان اطراف در حال تماشایند!
آیا نیروهای آیساف و دولت که از روز اول گرفتاری ایشان از قضیه اطلاع داشتند. غوربندیهای گروگانگیر وبرادران ناراضی کرزی را زیر نظر نداشتند تا در صورت هرگونه اقدام شان فورا دستگیر ویا کشته می شدند تا سرنخهای نیز برای شناسایی عاملان بیشتر وسازماندهندگان نا امن سازی بامیان واطرافش به دست می آمد و زورگیران نیز بکلی از منطقه ریشه کن می شدند؟
حالا که جنایت به شدید ترین نوعش ودرعین امنیت و آسودگی خاطر تروریستان انجام شد و عاملان مباشر ومحل آن نیز معلوم است ما از اردوی ملی و نیروهای آیساف می خواهیم که تروریستان را ازمنطقه کاملا ریشه کن و پاکسازی نمایند .
آقای نظری! ضحاک را کشتند و شما همچنان با ملک شفیعی و غیره سرگرم هستید.
ارسال یک نظر