دیروز جمعه سنگ تهداب اولین پارک بامیان بنام پارک صلح گذاشته شد.
به دعوت دوست جوان و فعال ام نجیب الله اخلاقی آمر جوانان ولایت برای مشارکت در ساخته شدن این پارک به محوطه پشت بازار و شهرداری رفته بودم، والی صاحب و شهردار در سایه ای ایستاده بودند و چند عراده موتر راهسازی یک شرکت خصوصی مشغول هموارکاری خاک برای پارک بودند و دوستان خبرنگار هم مشغول مصاحبه با والی، شهردار و آمر جوانان بودند،
یکی دو دقیقه از صحبت با اخلاقی نگذشته بود که سرو صدایی خشن با آوازی بلند از پشت سر شنیده شد، یک لحظه شوکه شدم، در جامعه ای که بیش از نود درصد مردمان آن دچار بیماریهای روانی اند و معاشرت و محاوره همواره با سروصدا و خشونت آمیخته است باید همواره منتظر شنیدن همچو صداها بود، اما من از این نوع شدت صدا بیزارم و قلبم را می آزارد، حتی اکنون که بیست و چهار ساعت از آن واقعه می گذرد، و آن رویداد را دارم می نویسم حس می کنم که شدت ضربان قلبم بیشتر شده است،
دیدم که فیلمبردار و صدابردار تلویزیون دولتی بامیان مصاحبه را ناتمام گذاشته و سریع صحنه را ترک کردند، آن صدا مربوط به جناب رئیس صاحب فرهنگ! بود او از عمل مصاحبه کارمندانش با کسی که از لحاظ رتبه با او کمتر است به خشم آمده و بهانه می کرد که زود بیایید برویم و ...!!
چقدر برای ما سخت است که شاهد موفقیت کسی باشیم که از لحاظ سن و رتبه از ما کمتر است؟ بامیان سال گذشته رئیس فرهنگی (از ملیت برادر پشتون) داشت که هموراه نشئه بود و مسئولان بسیار تلاش کردند که او را عوض کنند و بالاخره کسی دیگر بجایش آمد ( از ملیت تاجک)
من عقیده دارم که رئیس فرهنگ باید انسانی فرهیخته، فرهنگی و بومی که آشنا با فرهنگ، آداب، رسوم و هنر محلی باشد تا در کارش موفق شود اما در افغانستان وزارت میراث وزیر است و رئیس صاحب ها و آمرین هم از هم کیشان و هم قماشان وزیر صاحب بوده و نتیجه این است که می بینیم.
یکی دو دقیقه از صحبت با اخلاقی نگذشته بود که سرو صدایی خشن با آوازی بلند از پشت سر شنیده شد، یک لحظه شوکه شدم، در جامعه ای که بیش از نود درصد مردمان آن دچار بیماریهای روانی اند و معاشرت و محاوره همواره با سروصدا و خشونت آمیخته است باید همواره منتظر شنیدن همچو صداها بود، اما من از این نوع شدت صدا بیزارم و قلبم را می آزارد، حتی اکنون که بیست و چهار ساعت از آن واقعه می گذرد، و آن رویداد را دارم می نویسم حس می کنم که شدت ضربان قلبم بیشتر شده است،
دیدم که فیلمبردار و صدابردار تلویزیون دولتی بامیان مصاحبه را ناتمام گذاشته و سریع صحنه را ترک کردند، آن صدا مربوط به جناب رئیس صاحب فرهنگ! بود او از عمل مصاحبه کارمندانش با کسی که از لحاظ رتبه با او کمتر است به خشم آمده و بهانه می کرد که زود بیایید برویم و ...!!
چقدر برای ما سخت است که شاهد موفقیت کسی باشیم که از لحاظ سن و رتبه از ما کمتر است؟ بامیان سال گذشته رئیس فرهنگی (از ملیت برادر پشتون) داشت که هموراه نشئه بود و مسئولان بسیار تلاش کردند که او را عوض کنند و بالاخره کسی دیگر بجایش آمد ( از ملیت تاجک)
من عقیده دارم که رئیس فرهنگ باید انسانی فرهیخته، فرهنگی و بومی که آشنا با فرهنگ، آداب، رسوم و هنر محلی باشد تا در کارش موفق شود اما در افغانستان وزارت میراث وزیر است و رئیس صاحب ها و آمرین هم از هم کیشان و هم قماشان وزیر صاحب بوده و نتیجه این است که می بینیم.
۱ نظر:
ظاهر جان اگر قرار است که رئیس فرهنگی هم غولدینگی کند , از خود هزاره ها باشد, لا اقل بومی که هست
ارسال یک نظر