خیلی از کارمندان عالی رتبه و پایین رتبه دولتی و موسسات خانه هایشان در بامیان نیست و از پنج شنبه گذشته شروع به رفتن به کابل کرده اند و تنها راه نسبتا" امن مسیر غوربند است و موتروان ها هم به افتخار عید و بازار آزاد کرایه را از 700 به 1000 و 1200 افغانی رسانده اند، (نوش جان شان از این جماعت هرچی می توانند بکنند، درد ندارد).
دو دوکان است که کلچه پزی دارند و خود کلچه تولید می کنند از روز جمعه سر این دوکان ها شلوغ است و خریطه های پلاستیکی است که از انواع کلچه پر می شود و دیروز دیدم که یکی از این دوکان ها کلچه هایش را تمام کرده بود.
چند روز پیش موقع افطار اتاق (دوکان) دو تا از دانشجویان بودم، دوکانی سرد و نمناک، عقب تعمیر حاجی مهدی، جنب مسجد رهبر شهید که به کوچه محصلین معروف است، نمی خواستم مهمان شان شوم، اما گپ و بحث به درازا کشید و ناچار شدم بمانم، دانشجویانی که پاره وقت کار هم می کنند و خیلی خوشبخت بودند که دو نفری قادر به پرداخت کرایه دوکان (1400 افغانی) می باشند، با تعجب دیدم که شام و افطارشان نان گرم، مقداری ملایی (خامه) و مربای هویچ و چای بود وسلام.
در این میان تکلیف عامه مردم که می شود از چهره های خسته و آفتاب زده شان خواند که رمضان را چگونه گذرانده اند و عید را چگونه سپری خواهند کرد روشن است و در میان هیاهوی خرید عید و جشن عده ای معدود حاجی صاحب، کارمندان دالر مین موسسات و ... صدای آنها را کی خواهد شنید؟ ما مسلمانیم و غیرت و همت و... داریم.
۴ نظر:
ظاهر جان شکم سیر از گشنه خبر ندارد
راستی طاعات وعباداتت قبول
"حمید"
ظاهر جان شکم سیر از گشنه خبر ندارد
راستی طاعات وعباداتت قبول
"حمید"
با وجود همه ی مشکلات
عید برای همه تان مبارک مبارک!!!
اح ج
سلام آقای محمد ظاهر
وبلاگ خیلی خوب و جالبی داری
اگه مایل باشی دوست دارم باهم تبادل لینک کنیم
من شمارو لینک میکنم
امید وارم موفق باشید
وب من
http://afghan2x.blogfa.com/
ارسال یک نظر