۱۳۸۷ بهمن ۱۲, شنبه

منطق مستدل

رفته بودم به كتابخانه مجهز ... نشريه اي را خوشم آمد، از مسئول آنجا نحوه استفاده از آنرا جويا شدم، گفت فقط براي مطالعه در اينجاست،
گفتم امكان ندارد فقط يك شب ببرم به خانه؟
- اصلا" و ابدا".
اصرار كردم.
- مسئولين سفارت ... (دونر مربوطه) گفته اند كه اگر مقام اول ولايت هم كتابي را مي خواست ببرد، اجازه نداري بدهي، به ما ايميل كن ما آن كتاب را با پرواز ويژه آيساف به باميان مي رسانيم!!
به اين مي گويند، منطق مستدل و دندان شكن.

چند روزپيش دوستي كه كارمند يكي از دواير دولت است مي گفت: موسسه اي بتازگي ديش اينترنت به ما كمك كرده، اينترنت ما سرعت اش بالاي 100 كيلو بايت در ثانيه است و رئيس صاحب ما كه زياد معلومات و سواد ندارد، اينترنت را فقط به كامپيوتر خود وصل نموده است، ما در خواست لين كشي كرديم به ما مي گويد: نه،‌ دست نزنيد، خراب مي شه!

اين هم شبيه آن استدلال.

مشكل راه در هزاره جات

از دوستان اصحاب رسانه كه از جاغوري آمده بودند از وضعيت راه پرسيدم، گفتند از مسير قره باغ با قبول ريسك آمديم، منتهي به هيچ كس حتي نزديك ترين دوستانمان هم مقصد خود را نگفتيم، حدود نيم ساعت از مسير از منطقه تحت كنترل طالبان بايد بگذريم، گذرگاه بيم، ترس، تلاشي، شناسايي، گرفتاري، اختطاف، سربريدن و ...

اگر بفهمند يا راپور داشته باشند كه خبرنگارند، كارمند دولت يا موسسه يا اردو و پليس اند، برگشتي در كار نيست، وي ادامه داد كه به گفته مسئولين امنيتي جاغوري طالبان حدود 300 نفر از مردم محلي را به شكل جاسوس در سه بازار جاغوري ( انگوري، سنگ ماشه و غجور) دارند كه اطلاعات مربوط به مسافرين را تلفني اطلاع مي دهند!

وي افزود در گذرگاه فوق گاهي شده دو نفر طالب يا شبه طالب كه با موتر سيكل اند سر راه را گرفته و دهها موتر عبوري از جاغوري را ايستاد كرده، تلاشي مي كنند و افراد مورد نظرشان را پياده مي كنند و كسي را ياراي كوچكترين حركتي نيست!!

دوستان دايكندي هم به مدد طياره يوناما آمده اند ورنه راههاي زميني حالا حالا بسته است.

مردم يا مديران رسانه؟

در نشست مدير مسئول موسسه رسانه اي پرس نو با مديران مسئول راديوهاي محلي جاغوري، مالستان، دايكندي و باميان بودم، گپ از اين شد كه برنامه هاي آنها چقدر بر اساس خواست و نظر مردم و شنوندگانشان است.

آنها معتقد بودند كه خودشان از بين اجتماع هستند، نظرات جامعه شان را مي دانند، آنها نمي توانند بر اساس خواسته مردم برنامه بسازند، نظر مردم را مي گيرند اما دنباله رو مردم نيستند، آنها مسئوليت سنگيني روي شانه هاي خود احساس مي كنند و ...

اما آن مهمان خارجي اصرار كرد كه اگر برويد و از مردم بپرسيد از راديو چه توقع و انتظاري دارند به يقين متعجب خواهند شد، در وضعيت رقابتي امروز بايد آنچه مردم خوش دارند بايد برنامه تهيه شود ورنه عوض كردن موج راديو براي مردم چندان مشكل نيست!

۱۳۸۷ بهمن ۱۰, پنجشنبه

انكشاف متوازن!

خبر اول:
والي پكتيا گفت امسال حدود 20 مليارد افغاني ( 400 مليون دالر ) در پرو‍‍‍ژه هاي بازسازي مصرف مي شود.

خبر دوم:
والي باميان در كنفرانس گزارش دهي سال جاري گفت: مجموع بودجه هاي انكشافي باميان در سال جاري 42 مليون دالر مي شود.

خبر سوم:
رئيس جمهور جديد آمريكا اعلام كرده است منبعد با كمك اروپاييان بجاي توجه به دولت مركزي مستقيما" با واليان در تماس خواهند شد.

خبر چهارم:
دولت افغانستان اين اقدام اوباما را محكوم كرد.

نتيجه: اگر آمريكا و جامعه جهاني خودشان مستقيما" به ولايات بپردازند، ممكن است باميان و دايكندي سهم بيشتري نسبت به ديگر ولايات بدست آورند و اين مسئله مخالف است با ...

۱۳۸۷ بهمن ۷, دوشنبه

حذف الهه سرور و تحلیلها

حذف الهه سرور، متفکرین و نو اندیشان جامعه ما را به تحلیل واداشت نوشته های اسد بودا، صادق دهقان ، بتول محمدی ، یونس انتظار و شیرین یگانه را من دیده ام وبلاگ یاسین رسولی هم باز نشد.

مساوات

مقامات ولسوالی های پنجاب و ورس می گویند که گندم کمکی کمیته حالات اضطرار را بصورت مساویانه برای تمام اهالی تقسیم کرده اند، آنها نتوانستند روی لیست های ارایه شده مستحقین واقعی توافق نمایند و ناچارا" این تصمیم را گرفتند.

به این می گویند مدیریت آسان!

۱۳۸۷ بهمن ۶, یکشنبه

برف کوچ و یک قربانی

دوستی مورد اعتماد گفت: هفته گذشته برف کوچ در یکاولنگ یک قربانی گرفت. وی افزود دو نفر از اهالی قریه سرقول یکاولنگ می خواستند که به مرکز ولسوالی برای دریافت کمک کود شیمیایی بروند که برف کوچ آنها را غافلگیر کرده و یکی شان را کشته است.

تعجب ام از این است که مردمان این سرزمین با اینگونه حوادث آشنایی دارند چرا غافلگیر شده اند؟

فیر راکت

روز گذشته چند فیر راکت به پسته پلیس در دوآبی آقرباط- تنگی شهیدان (در مسیر یکاولنگ و بند امیر) از سوی افراد ناشناس شلیک شده و تلفات و خساراتی نداشته است به گفته دوستی خبرنگار، سخنگوی طالبان با وی تماس تلفنی گرفته که چرا این خبر را نشر نکرده است!

عجب روزگاری شده است، ادعای تماس گرفتن سخنگوی طالبان، وسیله ای شده است برای پز دادن و مشهور بودن.

از میان خبرها

به ابتکار واحد رسیدگی به خشونت های فامیلی پلیس بامیان صندوق کمک به زنان ایجاد شد، کار خیر از از هر کسی که بر آید نیکوست اما به نظر من پلیس باید بیشتر متوجه وظایف خطیر خود باشد تا کارهای عام المنفعه اجتماعی.

سید عبدالعزیز حکیم رهبر مجلس اعلای عراق پیشنهاد کرده است که اول صفر روز اسلامی مبارزه با خشونت علیه زنان باشد، نفس پذیرش خشونت بالای زنان در جامعه اسلامی از سوی یک عالم دین و رهبر سیاسی ارزنده است و پیشنهادش ارزنده تر.

روز گذشته رفته بودم بازار قصابی بامیان برای خرید مقداری گوشت، دل و جگر دو گوسفند آویزان بود، آنقدر غده و دانه داشت که از خرید گوشت از آن قصابی منصرف شدم، صد البته این تمام واقعیت دامپزشکی بامیان نیست، این هم دلیل.

اوه، چه جالب، خوشحال شدم، بالاخره جمهوری اسلامی ایران هم به مهاجرین اجازه داد، از حق آزادی اجتماعات استفاده کنند اما، اما افسوس، نیرنگی دیگر!

۱۳۸۷ بهمن ۵, شنبه

الهه ستاره نشد

الهه سرور دختر جوان و زیبای هزاره که امید داشت ستاره آواز افغانستان شود در مقام هشتم متوقف شد.

جامعه سنتی، مردسالار و مذهبی هزاره عالم هنردوست و حمید سخی زاده را تا مراحل نهایی رساند اما الهه را یاری نکرد.

این پیام را باید تمامی کسانی که می خواهند در این جامعه تغییر بیاورند باید درک کنند و چاره ای اندیشند.

۱۳۸۷ بهمن ۲, چهارشنبه

شادی برای رئیس جمهور

دیشب طلوع همانند صدها شبکه دیگر جهانی مراسم تحلیف اوباما را بطور زنده نشان داد، در میان اونهمه هیاهو و تبلیغات مطبوعاتی برای من حضور بیش از دو ملیون انسان با نژاد، رنگ پوست، دین و ... مختلف را که در سرمای منفی ده درجه واشنگتن گرد هم آمده بودند تا برای رئیس جمهورشان شادی و سرور، رقص و پایکوبی کنند جالب بود و غبطه آن مردمان را خوردم.

ما در فرهنگمان اینگونه شادی های دسته جمعی نداریم، ما به رئیس جمهورمان تا می توانیم فحش می دهیم، لعنت می فرستیم او را قوم پرست، فاشیست و ... خطاب می کنیم و او هم که می بیند کسی ده فکر او نیست به دامان قوم و قبیله خود پناه می برد و این چرخه تکرار می شود.


۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

دادخواهی دی دی آر شدگان

جمعی از افسران و قومندانان سابق که اینک با پروسه دی دی آر و دایاگ از نظامی گری بیرون شده اند دیروز تظاهراتی را در بامیان به راه انداختند.

کار، معاش و نمره زمین خواسته های آنان بود، کل افراد دی دی آر شده در بامیان در حدود 4600 نفر می باشد.
این راهپیمایی در چند شهر دیگر از جمله کابل نیز از سوی مشمولین فوق ترتیب داده شده بود.

برپایی راهپیمایی مسالمت آمیز و دادخواهی شبکه ای به هدف تغییر پالیسی از حقوق حقه شهروندان است که در جامعه دموکراتیک و مدنی انجام می گردد، آنان بارها با راهپیمایی و تحصن خواسته های خود را تکرار کرده اند اما پاسخ به خواسته تمام این افراد برای دولت فعلی افغانستان خیلی مشکل به نظر می رسد و نمی دانم چرا این تفاهم بین آنها و دولت برقرار نشده است یا کدام خواسته دیگر در پشت قضایا است!

۱۳۸۷ دی ۳۰, دوشنبه

شهردار نیلی و بامیان

عذرا جعفری شهردار نیلی دایکندی (اولین شهردار زن در افغانستان) گفته است که چهره نیلی را از روستایی مخروبه به شهری با امکانات شهری تبدیل خواهد کرد!

و شهرداری بامیان ( به استناد گزارش چهارمین کنفرانس گزارش دهی بامیان) در سال گذشته فقط دو پلچک ( دهن زرگران و دهن جگره خیل) را با هزینه سه برابر پروژه های مشابه ساخته و 250 متر سرک خاکی ( پیتاب لغمان) احداث کرده است.

شاید روزی نیلی پیشرفته تر از بامیان شود!

اندکی تأمل

ما در افغانستان هم خون داده ایم هم پول، شکیبایی ملت های ما حدی دارد! دولت کرزی با فساد و بی کفایتی اش سهمی بزرگ در بی ثباتی افغانستان دارد (دبیر کل ناتو).

دولت افغانستان دولت فساد و مواد مخدر است (وزیر خارجه اوباما).

کرزی در مراسم تحلیف اوباما دعوت نشده اما داکتر عبدالله عبدالله دعوت شده است.

بیش از 35 نفر از کسانی که بنام حاجی از افغانستان امسال به مکه رفته بودند، به اتهام جرایم مختلف زندانی شده اند و بیش از 2000 نفر دیگر هم به افغانستان برنگشته اند.

۱۳۸۷ دی ۲۹, یکشنبه

محکمه علنی

اولین محکمه علنی با حضور خبرنگاران در بامیان برگزار شد، اما سالن دادگاه تازه ساخته شده سایه رخ است و سرد بناچار در اتاقی کوچک عده ای نشستند و عده زیادی ای ایستاده بودند.

سه متهم به اختطاف طفلی 12 ساله آورده شد، دادستان و پلیس و طفل صحبت کردند، وسایل و مدارک کشف شده آورده شد و اشد مجازات خواسته شد، متهمین هم گفتند که بی گناه اند و توطئه پلیس است و ما بی گناهیم!

سوء پیشینه متهمین، جو دادگاه، نداشتن وکیل و ... سبب شد که حرف و دلایل متهمین جدی گرفته نشود و دو نفرشان 12 سال حبس و یکی شان 10 سال حبس گرفت، ظاهرا" که جلسه عادلانه بود، متهمین از تمام حقوق خویش بهره مند بودند.

به نظر من ابهاماتی را متهمین اشاره کردند که از سوی دادستان یا پلیس یا قاضی جوابی داده نشد، اما خوبی کار در این است که دو مرحله دیگر هم پیش روی است، آنها می توانند وکیل هم بگیرند.

آتش بس

1200 انسان در غزه کشته شد، بیش از 5000 دیگر زخمی شدند، ملیاردها دالر خساره وارد شد، کی ها مقصرند؟ کی ها سود بردند و کی ها ضرر کردند؟

یکی از راههای پیشگیری در چنین جنگ های نابرابر افزایش توان دفاعی (قدرت بازدارندگی) کشورهاست و این یعنی هزینه کردن بیشتر برای خرید تسهیلات جنگی؟ کاهش هزینه تعلیم و تربیه، صحت، انکشاف و ... و افزایش تولید کارخانجات اسلحه سازی، آنهم غربی.

۱۳۸۷ دی ۲۸, شنبه

بامیان در هفته چهارم جدی

گردهمایی سیزدهم محرم در مدرسه علمیه فولادی که تمام دسته جات سیزنه زنی در آن جمع می شود با قطعامه ای در حمایت از مردم فلسطین عزاداری محرم را رسما" پایان بخشید.

برف هم یکی دو بار بامیان را سفید پوش کرد و یکی دو روز هم راه یکاولنگ و نیز کابل را بسته کرد.

تنها راه وصل کابل به دنیای بیرون ( بامیان-غوربند- کابل) هم سه روز به مناسبت اعتراض مردم سیاگرد غوربند بسته بود.

چند گلوله توپ، آماده انفجار در ولسوالی کهمرد کشف گردید.

دفتر پناهندگان ملل متحد، مقداری البسه گرم به بی جا شدگان و مهاجرین کمک کرد.

ریاست مهاجرین هم اعلانی داده است مبنی بر ثبت نام جویندگان کار در امارات، البته از طریق قرعه کشی و ...

۱۳۸۷ دی ۲۶, پنجشنبه

اخلال در توزیع زمین

قرار بود شاروالی بامیان زمین هایی را در جر "قول بیدگ" واقع در منطقه سرخقول مرکز بامیان را به مستحقین توزیع نماید، اما گروهی از ساکنان منطقه تی بتی با استدلال اینکه این منطقه پشته زمین آنهاست، اجازه این کار را ندادند.

دعوای پشته زمین، دعوای داغی است در بامیان، ساکنان یک منطقه پشت زمین شان را هرچند که کوه یا دره باشد تا قله کوه مربوط به خود می دانند و کسی را هرچند دولت! اجازه تصرف نمی دهند.

اما این دعوا ها کم کم رنگ قومی و سیاسی به خود گرفته است، زمین های تگاب (در کنار رودخانه) مرکز بامیان مربوط به اقلیت تاجک است و هزاره ها فاقد زمین، بعد از تحولات چند دهه اخیر هزاره ها کم کم در مرکز بامیان جایگزین شده اند و گروهی از تاجک ها که در زمان طالبان به هزاره ها بد کرده بودند در دوره جدید جرأت ورود به بامیان را نداشتند و زمین هایشان را به دهقانان سپردند و خود ساکن کابل، پلخمری، مزار یا قندوز شدند.

هزاره ها بیشتر ساکن تپه ها و کوههای اطراف پیکره های بودا (زرگران، جگره خیل، سرخقول، سنگ چسپان، اژدر و ...) شدند و این امر برای دوستان تاجک گران آمد و دعوای پشته زمین را عیار کردند تا مانع سکونت هزاره ها شوند و این دعوا تاکنون نیز با فراز و نشیب هایی ادامه دارد.

کمبود خانه مسکونی و رشد جمعیت و بازگشت مهاجرین و جایگزین شدن در شهر بامیان، اینک به معضل بزرگ تبدیل شده است، بطوریکه یک حویلی با سه الی چهار اطاق، آنهم فاقد برق و آب کمتر از 150 الی 200 دالر کرایه در ماه پیدا نمی شود.

معلوم نیست این وضعیت بی خانمانی مردم محروم هزاره و لج بازی برادران تاجک و کم کاری و تنبلی شاروالی تاکی ادامه خواهد داشت؟

بامیان ولایت صلح

به گفته مسئول برنامه آغاز نو یا پروگرام جمع آوری سلاح های غیر قانونی و انحلال گروپ های مسلح غیر قانونی (دایاگ) قرار است سال آینده بامیان ولایت صلح اعلام شود.

ولایت صلح اعلام شدن بامیان از سوی یک موسسه مربوط به ملل متحد به عنوان اولین ولایت پیامد مثبتی می تواند داشته باشد و دلیل دیگری است بر صلح خواهی، امنیت طلبی، قانون پذیری و زمینه برای انکشاف تا دیده شود آیا واقعا" کابل نشینان و جهانیان این پیام را درک خواهند کرد؟

۱۳۸۷ دی ۲۴, سه‌شنبه

نگاه مرد سالار

دیروز در تعقیب خبر تجاوز و سقط جنین خانگی گزارشی را برای رسانه ای تهیه می کردم و با خیلی مقامات و افراد گفتگو کردم، شخصی که قبلا" وی را صاحب مفکوره انسانی می دانستم ( بخاطر احترام به حیثیت و آبرویش از ذکر نامش خودداری می کنم ) در ادامه گلایه از همزمانی نشر خبر فوق و ایام عاشورا و ... گفت اصل ماجرا تجاوز نبوده است و بعدا" با صدای آهسته گفت دخترک گفته است طرف از اول پول می داد و بعد" خوش خودم هم می آمد!!!"

بعدا" به سراغ داکتر غلام محمد نادر رئیس شفاخانه هم رفتم، نگرانی دوستان را با وی در میان گذاشتم، او صداقتمندانه گفت: حال دختر خیلی خراب بود، ما کاری کرده نمی توانستیم، او با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم می کرد، پدر پیرش در عمرش کابل را ندیده بود، هیچ پولی هم نداشت و ... اگر چنین نمی شد، کجا آیساف هلی کوپتر روان می کرد؟ آن دختر اکنون در شفاخانه آمریکایی ها در بگرام زیر دستگاه نفس مصنوعی، دستگاهی که هیچ شفاخانه ای در افغانستان ندارد، قرار دارد.

او در ادامه گفت، وقتی که پلیس جنایی قومندانی متهم را همراه تعدادی دیگر برای شناسایی نزد دختر قطار کرد، دختر با آنکه حالش خراب بود، متهم را شناسایی کرد و گفت این آدم بر من آن کار را کرد، او انکار کرد و دختر گفت: "روی تو سیاه، تو اون روز چاقو ره ده برار ریزه مه ندادی که برو بلدرغو بیار و خود تو ده جان مه توپ کدی؟" مرد در میان پلیس و افراد دیگر خجل شد و چیزی نگفت و اعتراف کرد!

امشب بارها به گفته آن شخص محترم و اندیشه هوس آلود وی فکر کردم، هنوز تنم می لرزد، چرا بعضی از ما مردها هرچند با هیبت به ظاهر مقدس چنین فکر می کنیم؟ اگر آن قربانی 14 ساله دختر این آقا بود آیا چنین نظری داشت!

و متأسفانه بسیاری از مردهایی که پست هایی هم در دستگاههای اجرایی دارند چنین فکر می کنند و دوست دارند گناه را به گردن دخترک بیندازند!

۱۳۸۷ دی ۲۳, دوشنبه

اتحاد آخوند سنتی و شبه روشنفکر

آخوند سنتی و محافظه کار: نشر خبر سقط جنین خانگی در بامیان، آنهم توسط بی بی سی توطئه ای است برای ضربه زدن به جامعه هزاره و بامیان درست در ایام عاشورا.

شبه روشنفکر مقیم کانادا، اروپا یا آمریکا: نشر این حقیقت سبب بی آبرویی یک خانواده و در کل مردم هزاره جات شده است.

اما حقیقت: نشر خبر فوق به ویژه در این وبلاگ بدون نام قربانی و حتی ولسوالی قربانی تنها و تنها به هدف نجات حیات یک انسان صورت گرفته است و خوشبختانه به این مهم دست یافته است.

خانواده به شدت فقیر، پدری که حتی تاکنون کابل را ندیده است و قرانی برای خرچی هم ندارد و دخترش با مرگ دست و پنجه نرم می کند، سه روز هم رخصتی است و جامعه هم فقط به پول اهمیت می دهد، شما چه راهی را برای نجات این فرد سراغ دارید؟ چه باید می شد؟ آیا اعتبار و حیثیت بامیان اینقدر شکننده است که با نشر یک خبر جنایی نابود می شود؟

نجات جان یک انسان نجات جان بشریت است این نص صریح قرآن است اگر مسلمانید! و اگر به انسانیت باور دارید تنها راه نجات دختری بی گناه و قربانی و کشاندن آن به بهترین و مدرن ترین شفاخانه افغانستان آنهم از طریق هلی کوپتر و به پنجه قانون کشاندن عاملین غیر از راه فوق چه می تواند باشد؟

همین ماه گذشته زن جوانی حین زایمان با مشکل بر می خورد، شفاخانه جواب می دهد که باید به کابل برود، آنهم از طریق هوا ( روزانه حداقل یک پرواز از میدان هوایی بامیان مختص موسسات صورت می گیرد ) اما هیچ کس به داد این زن نرسید، سرانجام با موتر انتقال داده شد و در کوتل شیبر جان به جان آفرین تسلیم کرد.

چندین قضیه تجاوز و ... بدون حضور مطبوعات با چند سیر قروت، نمد، ذبح گوسفند و گاوی بدون خواست و نظر قربانی فیصله گردیده است.

آینه اگر قامت ات را کج بنمود، خود شکن، آیینه شکستن خطاست.



۱۳۸۷ دی ۲۱, شنبه

خیانت، تجاوز، عرف و قتل

دخترک قربانی را خانم ام روز عاشورا در شفاخانه بامیان ملاقات کرد، حالش چندان رضایت بخش نبود، صدیقه پرستارش از قول وی گفت: حدود هفت-هشت ماه پیش ما به ییلاق رفته بودیم ( چراگاهی بیرون از قریه که خانواده برای چرای گاو و گوسفندانشان می روند )، در نزدیک جایی که ما خیمه زده بودیم قرار بود مکتبی ساخته شود،

موتر کمازی سنگ می آورد و پدرم موتروان را برای صرف گیلاس دوغ یا چایی دعوت می کرد، روزی موتر وان به خیمه آمد، غیر از من کسی نبود، او دست و پای مرا بسته کرد و به من تجاوز کرد، من ترسیده بودم، می لرزیدم قضیه را به مادرم گفتم، او هم ترسید و گفت به کس نگو! موتر وان به مادرم گفته بود که وی را عروسی خواهد کرد در حالیکه وی زن و بچه دارد.

بعد از چند ماه متوجه شدم که باردار شده ام بالاخره دو هفته پیش مادر و برادرم مرا گفتند بیا در طویله، دست و پایم را بستند، من با دیدن تیغ ریش و فشار مادر و برادر از هوش رفتم، بعد که به هوش آمدم دیدم شکم ام درد می کند و ...

بامیان در هفته سوم جدی

محرم و عاشورا حرف اول هفته بود به تبع آن دسته های عزاداری که با موتر و موتورسیکل در حرکت بودند، سینه زنی و مداحی و سخنرانی عهد بوق تا به شکل مدرن از کوچه و دلده گرفته تا قابلی پلو همه در این هفته اتفاق افتاد و مقامات هم یا در روضه خواندند یا روضه گوش کردند از پروژه و خبرهای دیگر هم خبری نبود.

تنی چند از جوانان بامیان نیز روز عاشورا خون خود را به شفاخانه بامیان اهداء نمودند.
روز گذشته عده ای کاروان های عزادار که به مسجد رهبر شهید جمع شده بودند در حمایت از مردم فلسطین قطعنامه ای را تصویب کرند و برای جنگ با اسرائیل اعلام آمادگی کردند!!

قضیه تجاوز بالای دخترک 14-15 ساله و دریدن شکم وی برای سقط جنین توسط تیغ ریش و کشتن طفل وی و ... از داغ ترین خبری بود که درست شب عاشورا رسانه ای شد، نزدیک بود این خبر زیر کوچه و دلده شود.

اما دفاع از جان یک انسان بی گناه و قربانی و اعلام انزجار با عاملین قضیه مرا بر آن داشت که نگذارم این قضیه فراموش شود، معدود اینترنت بامیان هم در آن غروب بسته شده بود و سه روز هم رخصتی بنائا" به دوستانی در بی بی سی، صدای آمریکا، تمدن، فردا و نسیم فکرت زنگ زدم، خوشبختانه بی بی سی آنرا جدی گرفت و سبب شد که دخترک با هلی کوپترهای آمریکایی ها شب هنگام روز یازدهم محرم به شفاخانه بگرام منتقل شود.

بی شک حمایت قاطع محترمه سرابی از این قربانی و رسانه ای کردن قضیه، جدیت پلیس در دستگیری عاملین و حمایت دوستان خبرنگار از حقوق یک انسان در نقطه ای دور افتاده به نظر من از روضه خوانی بر کربلای سال 60 هجری یا کربلای غزه مهمتر است، زیرا این فعالیت ما منجر به نتیجه ملموس و مثبت شد، من به سبب نقشی کوچک که در این مهم ایفاء کردم احساس نیک و موفقیت دارم.

۱۳۸۷ دی ۱۷, سه‌شنبه

سزارین با تیغ ریش

دختر مورد تجاوز قرار گرفته، هشت ماه می گذرد، شکم کلی بالا آمده، چکار باید کرد؟
در طویله می برم و با تیغ ریش شکم را پاره کرده و طفل را بیرون آورده و شکم را پس می دوزم و طفل را یک جایی گم و گور می کنیم.

مادر و پسر این تصمیم را عملی می کنند و طفل را زیر خاک کرده و شکم را با تار پلاستیکی بوجی کچالو و جوال دوز می دوزند اما ...
عفونت و ...

شفاخانه و بهانه سگ خوردگی و تعقیب قانونی.
متجاوز که موتر وان یک شرکت بوده دستگیر می شود، رحم، مثانه، روده و ... دختر آسیب دیده و اکنون تحت درمان است.

نتیجه:
دهات، نبود داکتر و شفاخانه، فقر، عدم تعهد اخلاقی، لکه ننگ، غیرت، نام بدگی، زنا، حبس و ...

خرید انزجار

چندی پیش در کنفرانس مطبوعاتی نیروهای یاری امنیت یا آیساف اشتراک داشتم، آخرین گپ فرمانده آنها این بود که ما از هزاران کیلومتر دورتر جان های خود را به خطر می اندازیم و آمده ایم تا شرایط امنی را فراهم کنیم تا افغانستان به رشد، انکشاف و بازسازی برسد.
ما از رسانه ها می خواهیم که این پیام را به مردم برسانید.

اما حمایت از اسرائیل در جنگ نابرابر با حماس در غزه، مخالفت اش با صدور قطعنامه علیه اسرائیل و ... همگی چهره آمریکایی ها و غربی ها را در جهان اسلام و افغانستان مخدوش می کند، آیا آمریکایی ها این مسئله را نمی دانند؟

بامیان دو قدم مانده به آخر دنیا

توصیف بامیان از زبان و دوربین بتول محمدی در سایت کولی ها

سینه زنی

دلم برای یک سینه زنی مست خیلی تنگ شده است، دمای منفی 30 هم مانع نشد، شب بود، رفتم مسجد جامع رهبر شهید، شاید بارخوان های مطرح در آن باشند اما نه، چندان لذت نبردم، نمی دانم سینه زنی خوب پیدا نکرده ام یا ذائقه ام فرق کرده است.


۱۳۸۷ دی ۱۶, دوشنبه

روز هشتم

امروز روز هشتم محرم بود، رفته بودم مسجد رهبر شهید، انتهای بازار، هوا به شدت سرد بود، شیخ صادق علی یار در حال سخنرانی بود، وی از آن دسته روحانیونی است که به سبک جدید و مطلوب جوانها می خواند، او روضه خوان نیست به همین دلیل مورد پسند مردم عام هم نیست.
این مسجد به تازگی به شکل عصری ساخته شده است اما مثل سایر تکایا و مساجد فاقد محل زنانه است.

بعد از سخنرانی نذری که توسط کسبه کاران بازار تهیه شده بود داده شد.

مستحقین واقعی هم آمده بودند که هم از معنویت و هم از نذر فیض ببرند.

۱۳۸۷ دی ۱۴, شنبه

زمستان بند امیر

دیروز باتفاق چند دوست رفته بودیم بند امیر، غیر از ما کسی نبود ولی برف بود و یخ بود و چپقو.
بند امیر را باید در زمره عجایب هفتگانه ( هشتگانه ) جهان باید به شمار آورد.



بامیان در هفته دوم جدی

  • محرم بامیان را سیه پوش کرد و زمستان اسپی پوش.
  • کتابخانه آشیانه سمر بامیان با 600 جلد کتاب ویژه کودکان افتتاح شد، هزینه این کتابخانه را یکی از کارمندان خارجی یونامای بنام خانم کمالا پرداخته است.

کمالا یکی از فعالین حقوق بشر بود که در بامیان و هزاره جات صادقانه کار کرد، وی زمانی که در رخصتی در کلمبیا به سر می برد در اثر سانحه تصادف جان به جان آفرین تسلیم کرد.

آشیانه سمر، محلی است برای نگهداری اطفال بی سرپرست این مرکز توسط موسسه شهدا ایجاد شده و 150 طفل دختر و پسر در جاغوری و بامیان از خدمات آن بهره می برند در مرکز بامیان حدود 50 طفل نگهداری شده و زمین تحصیل و امید به زندگی در آنها ایجاد شده است.

  • نمایندگی مرکز آموزشی سیسکو در دانشگاه بامیان راه اندازی شد، این مرکز از طریق اینترنت در رشته های علوم کامپیوتری دانشجو می پذیرد، نمایندگی بامیان به متقاضیان شماره شناسایی را در قبال پرداخت 20 دالر در هر ترم پرداخت می کند، این مرکز آموزشی تاکنون در سایر شهرهای عمده افغانستان ایجاد شده بود.

۱۳۸۷ دی ۱۲, پنجشنبه

باز این چه شورش است


شهر بامیان سیاه پوش است، روزها و شب ها صدای منابر و تکیه خانه ها بلند است، اما نگرانی هایی هم هست که علما در منبر چی می گویند.

شورای علما و ولایت قطعنامه ای را تصویب کرده اند و از علما خواستند که در منابر وحدت ملی، امنیت ملی و مصالح جامعه را در نظر داشته باشند، حقوق بشر را ترویج کنند، درباره حقوق زنان، منع ازداوج اجباری، گله، سربدل، ازدواج اطفال و خشونت با زنان و اطفال گپ بزنند.

دوستی گفت که دیروز تکیه داران محله زرگران مردم آنجا را مجبور کرده اند که هر خانه 2000 افغانی نذر باید بدهند.
دوستی دیگر می گفت که برخی آخوند های منبر رو که جزء علما هم به شمار نمی آید از حقوق زنان و حقوق بشر، دیموکراسی، اینترنت تبلیغ بد می کنند، آنها از محرم تجارت درست می کنند.

براستی فلسفه محرم چیست؟ شرکت در چنین محافلی ثواب دارد یا عقاب؟

داخواهی برای بهسود

دوکتور ناصر محقق استاد پوهنتون طب و مسئول شفاخانه وطن در کابل با همکاری تعدادی از فرهنگیان برای حل معضل کوچی ها پروسه دادخواهی را به راه انداخته است،

محتاج همکاری و همیاری است، متن پیام اش را در قسمت نظرات پست زیر ( دانش آموزان قربانی ) بخوانید.