۱۳۸۷ شهریور ۱۶, شنبه

کار برای صلح

کلیپ کوتاهی از مستند ساز و هنرپیشه بریتانیایی بنام جیریمی گیلی مبتکر روز بین المللی صلح بنام "یک روز صلح" دیدم که در پایان می پرسد شما در 21 سپتامبر روز جهانی صلح چه خواهید کرد؟

دو روز پیش جلسه آگاهی دایاگ یا آغاز نو " انحلال گروپ های مسلح غیر قانونی" در سالن مخابرات دایر شده بود، یکی از دوستان دست اندرکار این برنامه را دیدم، او می گفت قرار است در روز جهانی صلح تعدادی سلاح از نزد برخی قومندانان یکاولنگ جمع آوری شده و این ولسوالی بنام ولسوالی صلح مسمی گردد، سال گذشته سیغان بنام ولسوالی صلح مسمی گردید.
با توجه به منازعه کوچی ها در بهسود، اینک افکار عمومی هزاره ها از دی دی آر و دایاگ چندان راضی نیستند این فعالیت ها فکر نمی کنی که بی معنی باشد؟ او گفت: هدف این است که برای چند جوان از این راه کار و معاش پیدا شود!!

خلع سلاح و برنامه دایاگ هم بخشی از فعالیت برای صلح است، با توجه به فراخوان این فعال صلح باید هرکس برای صلح سهم خویش را ادا کند اما هرچه فکر می کنم به نتیجه ای نمی رسم ما خواهان و تشنه صلح ایم، ما در شش سال گذشته این ادعا را ثابت کرده ایم در سرتاسر هزاره جات یک گلوله ای فیر نکرده ایم، قطره ای خون از داخلی و خارجی را نریختانده ایم، ما را اگر بگذارند! اگر ما صلح شعار دهیم، سلاح خود را تحویل دهیم وبعضی ها تحویل ندهندد نتیجه اش جنگ هر ساله کوچی ها تکرار می شود.
مردم به فکر تهیه اسلحه اند، برای دفاع نه برای جنگ! ما برای صلح کار کرده ایم و آماده ایم بازهم کار کنیم.

۹ نظر:

ناشناس گفت...

دایاگ جاسوس حزب افغان ملت است نامیدن ولسوالی صلح در مجودیت کوچی ها تا دندان مسلح بچه بازی است..
سلاح که برای حفظ ناموس وجان و خانه است در تمام دنیا مشروعیت دارد وضرورت وقت به فرض می انجامد که دولت مرکزی قوی که از اتباع خود دفاع کند وجود نداشته باشد این خلع سلاح مردم رنجدیده مردم یکاولنگ تار خام عنکبوتیست که از لعاب لحیه مانند حزب افغان ملت تنیده شده تا با ان سال اینده مردم منطقه را بدام اندازند در مقابل این دشمنان قسم خورده هزاره با نه گفتن و ندارم اتحاد مردم منطقه شرط اول موفقیت است..
مرگ بر ظالمین و قاتلین و فاسقین

ناشناس گفت...

انسان ِ بي آهنگ
ويليام شكسپير
تاجر ونيزي، پرده ي پنجم، صحنه ي اول

انساني كه در دلش نغمه و آهنگي نيست،
يا از نغمه و آهنگ به وجد نمي آيد،

شايسته ترين فرد براي هرگونه خدعه و جنايت و تجاوز و غارت است،

روحش چون شب سياه و ملال انگيز
و دلش چون شهريار تاريكي ِ تيره و ظلمانيست.

چنين انساني را اعتماد هرگز نشايد.

ناشناس گفت...

شراب انگوري

ويليام شكسپير
اتللو، پرده ي دوم، صحنه ي سوم

عجبا از مردمان
دشمني را از پنجره ي دهان به خانه ي خود راه مي دهند
تا گوهر ِ عقل ِ آنها را بدزدد،
و شگفتا از ما كه با شادي و دست افشاني
ورود ِ خويش را به عالم ِ حيواني جشن مي گيريم.



--------------------------------------------------------------------------------



زخم پذير و روئين تن
ويليام شكسپير
هانري ششم، پرده ي سوم، صحنه ي دوم


آن كس كه حق با اوست
عريان و بي حفاظ چنان است
كه گويي جوشني از پولاد بر تن دارد،

و آن كس كه حق با او نيست
و جور و ستم دلش را تباه كرده است
هرچند كه خود را به هزار جوشن مجهز كند
همچنان زخم پذير و برهنه است.





--------------------------------------------------------------------------------




پندگويان ِ رؤيايي
ويليام شكسپير
ملت، پرده ي اول، صحنه ي سوم


در شمار ِ آن كاهنان و كشيشان مباش
كه شيب ِ تند و ستيغ ِ پر خار ِ بهشت را به من بنمايي
و خود چون رندان ِ لاابالي
در راه ِ پر گل و ريحان ِ عيش بخرامي
و هيچ پرواي ِ خويشت نباشد.

ناشناس گفت...

دوست عزیز نادیده ام آقای نظری صاحب سلام

با اینکه مدتها-در حدود یک و نیم سال- در بامیان بوده ام اما متاسفانه از هم صحبتی با شما محروم بوده ام. در مورد این خبر و نظرت باید بگویم که من کاملا موافق هستم .

ما در علم اقتصاد یک تعبیری داریم به نام « کالای لوکس » یعنی فرداقدام به داشتن کالا یا امتعه ای می کند که با شرایطش سازگار نیست . مثلا من اگر سواد آکادمیک نداشته باشم و یک دیش ماهواره نصب کنم این دیش برای من یک کالای لوکس و تجملاتی محسوب می شود. یا مثلا اگر من فامیلم نان و سرپناه نداشته باشد و موتر کورولای 2007 پیش خانه خو پارک کنم این موتر یک کالای لوکس است .

در جامعه امروز افغانستان هم حرف از دموکراسی حرف از « یک کالای لوکس » است و حرف از صلح هم « حرف از یک کالای لوکس » است .
این ره هم باید حاکمان ولایت و هم شریکان ما در حکومت کابل بداند.
آن کسانی هم که می خواهند به صلح در افغانستان فکر کنند بروند خوست و قندهار و هلمند و .... . بروند به کرزی بگوید که کوچی ها ره مسلح نکنه . بروند پیش تجاوز ره بگیرند . من تا حدود زیادی با عقاید برادارن مسیحی خودم در مورد صلح - این برنامه ریشه در مسیحت دارد- مخالف هستم. آنها می گویند اگر سیلی به صورت شما زد طرف دیگه صورت خود ره بگیرین. ما این ره نمی خواهیم . هنوز جای سیلی کرزی و کوچی ها در بهسود ،سرخی اش از بین نرفته است تا ما با تحویل سلاح سمت دیگر صورت خود ره آماده کنیم . روز صلح و تجلیلش در بامیان همانقدر مسخره به نظر می رسد که اگر بخواهند برای محو خشخاش در هلمند ، در بازار بامیان در مذمت کشت خشخاش حرف بزنند . بسیاری از این «ان جو ها» نمی توانند بروند جاهای پر خطر و متاسفانه می آیند تبلیغات کشت نکردن خشخاش در هلمند ره برای مردم بامیان می خوانند ( با جمع آوری سلاح از بامیان ) .
به هر حال امیدوارم هزاره ها از یک سوراخ برای بار دوم گزیده نشود .

حسن غلامپور

محمد ظاهر نظری گفت...

جناب استاد غلامپور تشکر از نظرات عالمانه تان.

ناشناس گفت...

ظاهر جان اجازه میدی چند فحش آبدار نثار همانکس یا کسانی بکنم که بعد از اینهمه فاجعه ها در بهسود هنوز هم با بیشرمی گپ از جمع اوری سلاح ویا چرندیاتی مثل ولسوالی صلح میزنند؟
"حمید"

ناشناس گفت...

اوه مردم دایاگ جاسوس افغان ملت است و به تحریک نمایندگان کوچی در پارلمان به قصد جمع اوری سلاح دفاعی |حالا اگر سلاحی وجود داشته باشد؟|منطقه هزاره نیشین است تفسیر گفته حضرت عیسی امروز قابل تطبیق نیست و گرنه بزرگ ترین قدرت های نظامی را در جهان مسیحت میتوان یافت ولی یکی از گفته های رونوشت قانون حضرت موسی اینست از کشتن پرهیز کنید ولی برادران پشتون که در راس م دایاگ قرار دارند حتی نصف قران ره قبول ندارندوشاید مسیحی درین موسسه باشد ولی اصل مطلب اینست که اعتماد به حرف دایاگ جفا است و نابودی سیستماتیک مردم منطقه را بوجود خواهد اورد محقق و خلیلی اگر عقل دارد حالا بیاید به دولت تضمین بدهد که این سلاح برای حفاظت جان مردم در دولت بی قانون کرزی است در غیر ان از منافقت به خاطر مردم هزاره نه حرف بزنند و نه ادای اعتصاب غذایی ره کنند ..

اکبر حق جو

ناشناس گفت...

تا مین سلاح برای دفاع از جان مال ناموس وهستی خود یک ضرورت انسانی اسلامی است،که نباید به هیچ وجهه از آن غفلت کرد!
وقتی که حتی رسانه های خارجی گزارش می دهند که طالبان در دروازه های کابل رسیده اند شعار خلع سلاح در بامیان یک شعار ابلهانه است.
مردم ما باید سیستم دفاع مردمی را سازماندهی کنند در غیر اینصورت سرنوشت شهر سربر نیتسای بوشنی بالای ما تکرار خواهد شد.بیدار باشید.سیستم دفاعی در مناطق ما باید از دست احزاب خارج شود مخصوصا از دست کسانی چون خلیلی بی شرف وسنگر فروش که بامیانرا به صد ها ملیون دلار با پاکستان وعربستان معامله کرد.وجایگاه تثبیت شده مردم ما را به دشمنان وشورای نظار واگذار کرد.در شرایط جدید باید سیستم دفاع بومی غیر حزبی سازماندهی شود.در غیر اینصورت بقاع وادامه حیات برای ما دشوار خواهد شد اگر نگوئیم ناممکن.ما باید برای آینده مبهم ونامعلوم آماده مقابله با خطرات گوناگون شویم.

ناشناس گفت...

من واقعا صلح را دوست دارم. اما در فلسفه کونگ فو می گویند که صلح حاصل قدرت است. بدون قدرت صلح یک چیز بی مفهوم است.

هزاره ها هیچ وقت به قندهار و خوست رفته شروع به بی خانمان کردن دیگران نکرده اند. اما وقتی دیگران به بامیان و جاغوری و دایکندی و بهسود امده ما از خانه های ما آواره می کنند، وقتی در 150 سال در افغانستان نقش سیاسی ما نزدیک به هیچ است و وقتی ما از کمترین امتیاز برخودار نیستیم و وقتی فقر بر ما عمدا تحمیل می شود ، دیگر حرف صلح از سوی ما هیچ چیزی در درون ندارد. ما و ازبک ها با تحویل سلاحهای خود در شرایطی که تمام جنوب تا دندان مسلح است و قدرت سیاسی روز به روز در دستان شرورترین و ورزیده ترین کتله ای سیاسی اقوام جنوب یعنی افغان ملت متمرکز می شود، عملا به یک خود کشی ترس آور رو آورده ایم. تا حدودی تاجک ها هم همین کار ما را می کنند.

بهتر است به یاد داشته باشیم که حضور نیروهای خارجی در افغانستان برای یک مدت طولانی هیچ تضمینی ندارد. امریکایی ها نه عاشق این است و نه دشمن ذاتی آن. سر انجام این ماییم که در این کشور باید زندگی کنیم و از موضع برابر و مقتدر در مورد سرنوشت افغانستان با دیگران وارد داد و ستد شویم. مسلح بودن ما ضمانت زندگی ما است. سرزمین هزاره جات را باید از تجاوز حفظ کرد.

تشکر

مهدی جاغوری