۱۳۸۷ شهریور ۲۰, چهارشنبه

افتتاح چند پروژه

در هفته گذشته چند پروژه افتتاح شد و یکی دو محفل هم برگزار شد.
گذاشتن سنگ تهداب های احاطه دانشگاه بامیان در محلی جدید، ساختمان ریاست امنیت ملی، مدیریت بانک مرکزی در شهر جدید از مهمترین پروژه هایی بود که ظرف یک هفته در بامیان اتفاق افتاد.

ساخت چند ساختمان دولتی از مهمترین مظاهر بازسازی در بامیان است که دولتمردان و دولتزنان ما به آن افتخار می کنند، پروژه هایی که در تاریخ بامیان و هزاره جات بی سابقه است، تا هنوز بامیان فاقد ساختمان اساسی برای بسیاری از ادارات دولتی است و اکثر ریاست ها، مدیریت ها و آمریت ها در قلعه های قدیمی یا دوکان های بازار بصورت اجاره ای دفتر و دستک داشته و روزگار می گذرانند، پس برای چنین ولایت و شهری ساخت یک ساختمان کانکریتی یک چیز تازه، جالب توجه و نشانه پیشرفت و امیدواری است، وانگهی برای چند نفری هم زمینه کار و اشتغال ایجاد می شود، هرچند که شرکت های پیمانکار از کابل عهده دار این پروژه ها شده و اکثرا" خود حتی کارگران ساده را از مناطق دیگر می آورند.
از سوی دیگر از نیمه های ماه میزان فصل کاری در بامیان نیز رو به ختم است زیرا از هم اکنون هوای بامیان به ویژه در شبها سرد شده است.

ساخت دیوار احاطه برای دانشگاه بامیان در محوطه ای به مساحت 140 جریب خبر خوشی است، اما چهار سال پیش نیز داکتر حسن یار وزیر وقت تحصیلات عالی نیز در محلی دیگر سنگ تهداب دانشگاه بامیان را گذاشت اما آن زمین دعوایی از آب در آمد و پروژه لغو شد، سال گذشته دانشجویان بامیان نیز راهپیمایی ها و تحصن ها کردند که چرا این پروژه شروع نمی گردد و بودجه اش هر ساله برگشت می خورد، امید است که این پروژه نیز روز به روز تکمیل شده و چهار دیواری خالی نماند و بامیان صاحب دانشگاهی جامع و گسترده گردد.

اما ساخت دیگر ریاست ها و ادارات دولتی فکر نمی کنم تأثیر چندانی در روند زندگی مردم داشته باشد، نمونه آن تکمیل ساختمان محکمه، مخابرات و ختم عنقریب ساختمان قومندانی امنیه و چند ریاست دیگر است که با وجود کوچ کشی در ساختمان نو، شیک و عصری اما در سرگردانی و حل مشکلات مردم کدام قدم مثبت برداشته نشده است، قبلا" شیرینی را زیر تشک می گرفتند و اکنون زیر میز می گیرند.

روز جهانی سواد حیاتی (سواد آموزی) هم با کشاندن عده زیادی از زنان و مردان بی سواد در دانشگاه بامیان گرامی داشته شد و مسئولین امر با افتخار گفتند که با بودجه یونیسف و دیگر دونران یکهزار نفر زیر پوشش سواد آموزی قرار دارند ( ولایت بامیان بیش از نیم ملیون نفوس داشته و در حدود 80 فی صد جمعیت بی سواد است).

روز گذشته هم از سالروز مرگ مسعود در مسجد رهبر شهید مزاری!! تجلیل شد، البته برای حفظ وحدت ملی چون دوستان ما در سالروز شهادت رهبر شهید مزاری همیشه در پنچشیر محفل ها میگیرند و اگر ما نگیریم که خیلی بد است.

۷ نظر:

ناشناس گفت...

آفرین اقای نظری به این تحلیل که ازسالگرد احمد شاه مسعود کردی درخصوص که دوستان درپنچشیرسالگرد بابه مزاری را میگرد اگرما نگیرم بداست!چون کارهای دنیاه ازرون است ازقدیم گفته اند که اگرخرازخر عقب ماند گوش بینی رواه است وآنگاه ادم ازادم نباید عقب بیماند.
اگرنه درزنده گی هردو جنابان عالی راه همه گی شاهید است سخت بخون همدیگرتشنه بود چه قدرانسانهای بی گناه را جانشانرا گرفت ، خانهارا ویران کرد بزنهای مردم تجاوزکرد هردوی شان سفاک ادم خوربودن خداوند جزای اعمال هردو را بدهد وجهنم را نسیب کنند امین یا رب العالمین.

ناشناس گفت...

به نظر من این نشانگر تجربه و تکامل و درس عبرت دو جامعه ای برادر تاجک و هزاره است.

مزاری و مسعود آدمهای بودند در یک دوره ای خاص. ما از آن دوره ها گذشتیم و زمان نشان داد که اشتباهاتی از هردو طرف شده است. من شدیدا اعتقاد دارم که تاجک و هزاره باید در کنار هم استاد شود. مزاری بزرگ است. مسعود بزرگ است. اگر ما آن دوره ها را بگیریم می بینیم که هزاره ها در میان خود هم جنگ کردند. تاجک ها هم چنان. اما با گذشت زمان اشتباهات را باید فهمید نه اینکه بر اساس یک اشتباه در یک نقطه باید اینده را هم بر اساس دوری بنیان گذاشت.

من یک هزاره ام اما مسعود را قبول دارم چون برادران تاجکم او را قبول دارند اما در بدل می خواهیم آنها هم آنکس را که من دوست دارم قبول کنند.

ما در مقابل یک دیو مشترک قرار داریم. ازبک و تاجک و هزاره باید در طرف روشن تاریخ استاد شوند بعد از این. در طرف عدالت و انصاف و برابری.

ناشناس گفت...

حرفم متوجه ناشناس اولی است..

دست درد نکند نام از خر بردی همه میدانند که خر چه نوع موجودی است ولی جنابعالی از خرهم پستر استند که نام ندارند..

دهان ته با اب زمزم هفت بار بشوی بعد نام بابه مزاری ره نشخوار کو..
بابه مزاری یک اسطوره است و با تاریخ هزاره گیره خورده اگر بابه مزاری ره از تاریخ هزاره جدا کنی- چارپایان مثل تو ره کس وقت لواط کردن هم ندارند..

رفتن به بهشت و دوزخ کار خداوند است- بدست جانورهای پست و ناکس از قماش تو حرام خور حرام زاده نمانده است-فلهذا جایگاات را بشناس بیجای قرتک نزن..

اکبر حق جو

ناشناس گفت...

برای بررسی جایگاه شهید مزاری در اندیشه ملت پرافتخار و ستمدیده هزاره کافی است به جمعیت برگزاری سالگرد شهید مزاری بعد از بیشتر از یک دهه از شهادت مزاری و یارانش توجه کنیم .

و برای بررسی تاثیر خون شهید مزاری بر جایگاه هزاره ها در بین سایر اقوام و در دولت مرکزی کافی است وضعیت هزاره ها ره در قبل از شهید مزاری با بعد از شهید مزاری مقایسه کنیم .

من فکر می کنم این یک حساب ساده است و مثل روز روشن می باشد که حتی دشمنان دیروز شهید مزاری به آن اقرار می کنند.
برای بررسی صداقت و عدالت یک رهبر کافی است وضعیت او ره در قبل از رسیدن به قدرت با بعد از رسیدن به قدرت مقایسه کنیم ( بر طبق حدیثی از از امام علی -ع- ). شهید مزاری نه تنها از بیت المال حیف و میل نکرد بلکه مقدار بسیاری از ارث پدری خود ره در راه احقاق حق مظلومان فدا نمود.

البته هیچ انسانی کامل نیست اما صداقت ، عدالت طلبی ، شجاعت ، رهبری ، فداکاری و ساده زیستی شهید مزاری در تاریخ معاصر همچون خورشید می درخشد.

به امید برقراری حقوق برابر شهروندی برای تمام اقوام خرد و کلان این مملکت .

حسن غلامپور

ناشناس گفت...

روز بخیر..

ازینکه من جملات غیر مودبانه در این سایت بکار بردم از بازدیگان سایت و خصو صا از دارنده سایت پوزش میطلبم ولی از ابراز ان پیشیمان نیستم زیرا در بعضی موارد با جملات ادبی حق مطلب ادا نمی شود..

اح ج

ناشناس گفت...

ظاهرجان
هرچه میبینیم پوست است و از مغز خبری نیست.
"حمید"

ناشناس گفت...

اوه حمید جان!!!!

همین پوست است که مغز است..اگر پوست نباشه مغز خراب میشه..همینطور نیست؟؟؟

you are a clever boy ,i like you.


اکبر حق جو