۱۳۸۷ دی ۲۳, دوشنبه

اتحاد آخوند سنتی و شبه روشنفکر

آخوند سنتی و محافظه کار: نشر خبر سقط جنین خانگی در بامیان، آنهم توسط بی بی سی توطئه ای است برای ضربه زدن به جامعه هزاره و بامیان درست در ایام عاشورا.

شبه روشنفکر مقیم کانادا، اروپا یا آمریکا: نشر این حقیقت سبب بی آبرویی یک خانواده و در کل مردم هزاره جات شده است.

اما حقیقت: نشر خبر فوق به ویژه در این وبلاگ بدون نام قربانی و حتی ولسوالی قربانی تنها و تنها به هدف نجات حیات یک انسان صورت گرفته است و خوشبختانه به این مهم دست یافته است.

خانواده به شدت فقیر، پدری که حتی تاکنون کابل را ندیده است و قرانی برای خرچی هم ندارد و دخترش با مرگ دست و پنجه نرم می کند، سه روز هم رخصتی است و جامعه هم فقط به پول اهمیت می دهد، شما چه راهی را برای نجات این فرد سراغ دارید؟ چه باید می شد؟ آیا اعتبار و حیثیت بامیان اینقدر شکننده است که با نشر یک خبر جنایی نابود می شود؟

نجات جان یک انسان نجات جان بشریت است این نص صریح قرآن است اگر مسلمانید! و اگر به انسانیت باور دارید تنها راه نجات دختری بی گناه و قربانی و کشاندن آن به بهترین و مدرن ترین شفاخانه افغانستان آنهم از طریق هلی کوپتر و به پنجه قانون کشاندن عاملین غیر از راه فوق چه می تواند باشد؟

همین ماه گذشته زن جوانی حین زایمان با مشکل بر می خورد، شفاخانه جواب می دهد که باید به کابل برود، آنهم از طریق هوا ( روزانه حداقل یک پرواز از میدان هوایی بامیان مختص موسسات صورت می گیرد ) اما هیچ کس به داد این زن نرسید، سرانجام با موتر انتقال داده شد و در کوتل شیبر جان به جان آفرین تسلیم کرد.

چندین قضیه تجاوز و ... بدون حضور مطبوعات با چند سیر قروت، نمد، ذبح گوسفند و گاوی بدون خواست و نظر قربانی فیصله گردیده است.

آینه اگر قامت ات را کج بنمود، خود شکن، آیینه شکستن خطاست.



۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

hi mr nazary you did a great job you save a live, do not worry what the some body saying you did the best way of posibal

ناشناس گفت...

سلام نظری عزیز ،
کمک انسانی برای نجات جان یک انسان چیزی است و از رویدادی درامه پرداختن چیزی دیگر. می توان کسی را کمک کرد و این کار را به گونه یی انجام داد که بر رنج پیشین فردی رنجی تازه افزوده نشود. مساله اعتبار و حیثیت بامیان نیست. کمی ملاحظه به خرج دادن در باره ی همان کسی است که به کمک نیاز دارد اما به تشهیر نه. علت اش هم این است که جامعه ی مازنده گی را برای قربانی تلخ می کند نه برای متجاوز. حتا در همین غرب شبه روشنفکر پرور هم بی ملاحظه عمل نمی کنند و با خانواده ها مشورت می کنند و البته این ملاحظه و مشورت در ضرورت کمک به افراد تاثیری نمی گذارد.
آخوند سنتی ممکن است هر چیزی بگوید. اما آدم های دیگری را که با نگرانی واقعی در باره ی همان فرد سخن می گویند با این آخوند ها همکاسه کردن بی دقتی است. مشخصا بنده نگرانی ام از این جا ناشی نمی شود ( آن گونه که شما القا می کنید) که طبق غیرت هزاره گی آبروی یک خانواده ی هزاره یا ولایت هزاره نشین رفته است. گور پدر هزاره گیسم! نگرانی من در مورد یک فرد است که در جامعه یی منحظ زنده گی می کند و در این جامعه قربانی را لگد می زنند و بد تر از ستم اولیه بر او ستم روا می دارند. این فرد می توانست یک پشتون قندهاری باشد یا یک ازبک قیصاری یا تاجیکی پامیری. در ضمن در جایی شنیده یی که همان آخوندهای مورد اشاره ی شما نیز مثل ما سعی کنند سخنی را مدلل کنند؟
با همه ی اینها ، باید از شما به خاطر کمکی که به آن دختر و خانواده اش کرده اید ( گیرم با کمی بی ملاحظه گی) باید تشکر کرد. ارزش کمک تان کاملا محفوظ است. ناراحت نباشید. شادکام باشید.

ناشناس گفت...

اقای نظری این یک مشکل عادی و مربوط هر جامعه می باشذ حتی در جامعه غرب که که رابط دختر و پسر ازاد است به صد ها و هزار ها نوع این قسم فقره روزانه به غیر قانونی اتفاق می افتد
و جامعه هزاره نیز ازین امر مستثنی نیست..

و حتی سقط جنین های غیر قانونی رواج زیاد دارد که در انتخابات ریاست جمهوری کشور های غربی از بحث روزو حتمی است که قانونی شود و یا نشود..

با درنظر داشت کار نیک که شما با محترمه والی صاحب بارتباط نجات این دختر خانم درد دیده انجام دادید که قابل تحسین است - حساسیت موضوع اینست که فاعل یا مجرم اینکار غیر مسولانه انجام داده بایست مورد باز خواست اشد قرار بیگیرد ولی مسولیت متوجه فامیل دختر نخواهد بود..

ناشناس گفت...

سلام نظری عزیز! مهم این است که جان دختر نجات یافته است. انعکاس خبری این مسایل همیشه سیاه و سفید نیست و پیامدهای مثبت و منفی دارد. در اینکه یک عده تلاش خواهند کرد تا این را به روی بامیان و هزاره ها بیاورند و طعنه اش بسازند شکی نیست اما از سوی دیگر با انکار و سانسور آبرویی حفظ نمی شود و آبرو آن است که با شفافیت و فضای باز تصویر شود. رسانه ای شدن این مسایل به آگاهی مردم کمک می کند. به نظرم کارتان خوب و بچا بود. البته یک نکته این است که در بعضی موارد شما یک مقدار بیش از حد حقوق بشری هستید و خوب است اگر کمی هم پرگماتیک باشید و حقوق بشر را با واقعیت بومی ترویج کنید. - این جملات آخر به پاس آن سال های قم نیمه جدی نیمه شوخی است- در نام گرفتن افراد احتیاط نمی کنی و زخم زبان هایت و نیش هایت یگان دفعه غیر ضروری است و جای خوب کردن کار خرابی می کند.

ناشناس گفت...

نظری عزیز

با نشر این خبر نه ابروی هزاره و نه هم ابروی بامیان رفته بلکه فلاکت و بدبختی و فقر مردم ما را نشان می دهد.

در ضمن لطفا شما به خاطر حرف یک اخندک و یا یک خارج نشین قبیلوی که ذهنش بر اساس قوانین قریه در کانادا کار می کند نا امید نشوید. شما کار بزرگ وخدمت خوبی به مردم تان می کنید.

تشکر

مهدی جاغوری

ناشناس گفت...

سلام
واقعا برای افغانستان ومردم کارکنید.

محمد ظاهر نظری گفت...

نظرات دوستان مرا به کارم امیدوار می کند، من روشنفکر نیستم، این وبلاگ آژانس خبری هم نیست اما از بد روزگار و نبود رسانه و افراد متعهد به ارزش حق دسترسی به معلومات، این صفحه را تبدیل کرده ام به نشر رویدادهای خبری زون بامیان تا باشد که روشنفکران و قلم بدستانی که از بد روزگار در اینجا حضور ندارند با این داده های خام اما حقیقی تحلیل و تفسیری بنویسند و راه را برای جامعه روشن کنند نه آنکه این دریچه را هم کور نمایند.

ناشناس گفت...

سلام نظری عزیز ،
همه ی ما ( و هر کدام به نحوی متفاوت) نگران حق و سلامت فرد قربانی مورد بحث هستیم. شما از خواندن دیدگاه های متفاوت و مخالف ناراحت نشوید. این لازمه ی گفت و گوهای راهگشا است. من هم با دوستی که با اسم ناشناس شما را دعوت به مقداری پراگماتیزم کرده است ، موافقم. این قضایا باز هم اتفاق می افتند و اگر ما بخواهیم به عنوان یک جامعه برای تعامل بهتر با این قضایا آماده گی بیشتر داشته باشیم ، باید از این گفت و گوها استقبال کنیم. مشارکت " خارج نشین های قبیلوی" ( به قول مهدی جاغوری)از قبیل من نیز زیانی به گفت و گو نخواهد زد.
وبلاگ شما یکی از خوب ترین وبلاگ ها است و من شخصا همه ی نوشته ها و گزارش های شما را می خوانم. گاهی نظر مخالف دادن حاشیه ی خدمتی است که شما می کنید و به هیچ وجه از ارزش کار عالی شما نمی کاهد . شادکام باشید.

ناشناس گفت...

دوست عزیز سلام

من نمی دانم که ما مردم از ننگ و غیر بی جا چه چیزی را به دست اورده ایم. ما اگر بر هر عمل نا انسانی و بر هر خیانت و توحش چشم ببندیم که ابروی ما می رود نتیجه اش می دانی چه می شود؟ نتیجه اش می شود بد تر از اینکه که می بینیم. انسانهای دیگر می خواهند به مریخ بروند اما مردم ما هنوز نمی داند که شفاخانه به درد چه می خورد.

من شخصا اگر کسی می بودم و سرمایه می داشتم به خدا شما را به خاطر این کار تان جایزه انسان دوستی می دادم.

به حرف این و آن هم آنقدر اهمیت نده که راهی راه که انتخاب کرده ای بر رویت بسته کنند. در افغانستان هر که می تواند و از راههای گوناگون جلوی کارهای خیر را می گیرند.

در ضمن همین جامعه ما هم در حال تحول است. ما را شرایط و زمان مجبور به حرکت کرده و می کند. به راه بیاندیشیم بهتر است.

زنده باشید

محمد هزارگی

ناشناس گفت...

کار خوبی کردید. آبروی هزاره یا بامیان این قدر آسان نمی رود. هر جای دنیا جنایت و تجاوز می شود.

لطیف گفت...

سلام امان از دست این دین فروشان هر کاری که بتوانند میکنند

لینا نبی‌ زاده گفت...

همین که به مسائل و مشکلات زنان پرداخته اید ممنون