۱۳۸۷ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

قتلگاه

چهار تن از متنفذین و ریش سفیدان دایمرداد به همراه سه پلیس در روز پنجم اسد 1387(پنج روز پس از فرمان ختم جنگ کرزی) ناجوانمردانه و مظلومانه توسط کوچی های مهاجم در قریه سیاگگ به شهادت می رسند.
آنها به پلیس هم رحم نکردند
دستار و عینک یکی از شهداء ( داکتر محمد، محمدعلی، محمد موسی یا محمد انور)
کفشهای خون آلود یکی دیگر از شهداء
کلاهی خون آلود شهداء
قرآن جیبی یکی دیگر از شهداء

۱ نظر:

ناشناس گفت...

بنام خدا..



یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود----- دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک ----- بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود

دل چو از پیر خرد نقل معانی میکرد ----- عشق میگفت به شرح آن چه بر او مشکل بود

آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است ----- آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز ----- چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم ----- خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود

بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق ----- مفتی عقل در این مساله لایعقل بود

راستی خاتم فیروزه بواسحاقی ----- خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود

دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ ----- که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود