قرار است فردا جلسه کابینه در بامیان تشکیل شود و ساخت سرک قیر بامیان- یکاولنگ رسما" افتتاح شود.
صدها موتر و نظامی در بامیان ریخته اند.
اگر اینترنت را هم بدلایل امنیتی قطع نکردند، گزارش این رویداد را به اطلاع تان خواهم رساند.
من خیلی دوست داشتم که جمعی منسجم فردا در مقابل کرزی یا در گوشه دیگر از بامیان صدای اعتراض خود را نسبت به عملکرد دو گانه کرزی و تیم قوم گرایش و علیه این سفر نمایشی به ولایت محروم بامیان بلند کنند، اما کو اینقدر جرأت و جسارت!
۲ نظر:
سلام ظاهر جان
این مسلم است که پشتونها خیلی در سیاست از ماجلوتر هستند
امدن فردای کرزی هم یک چشمه دیگری از سیاست پشتونی انهاست
ما هزاره ها هیچوقت قدر لهظه ها رانمیدانیم
قبل از این حرکات سیاسی و دیپلماتیک یک یورش همگانی هزاره ها بر ضد کوچیها بسیار طبیعی وبجا مینمود
وبعد ازان دیپلماسی موثر میبود
اماصد افسوس که این عمل چند سال است که به صورت یک حلقه گمشده همچنان گم مانده است .ومسئولین برای این بزدلی خود توجیهات عالمانه و بعضا سیاستمدارانه وبعضا هم بسیار زیرکانه دارند.
بیچاره مردم که چشم امید به انها دارند
طرف مقابل قبلا خوب برانداز کرده شان که امروز اینچنین گستاخانه پیش میاید
درد زیاد است
ظاهر جان موفق باشی
خوشحال شدم پیدایت کردم
وبلاگ خوبی داری و این هم از برکت ان
چشم رویا"بادامی"است ؟
چه شكوه و جلالی. چه عظمتی. كارشناسان هزینه مراسم افتتاحیه را در حدود یكصد میلیون دلار برآورد كرده اند و این در حالی است كه رقم ساخت ورزشگاه «لانه پرنده» در این محاسبه گنجانده نشده است. بدون شك صحبت از یك چرخه مالی عظیم است، سرمایه ای چند میلیاردی كه قرار نیست مثل فوتبال مثلاً حرفه ای ما معامله ای یك طرفه باشد. چینی ها سالها در انتظار چنین روزی به سر می بردند. در انتظار فرقی ورزشی تا نشان بدهند بی دلیل نیست كه شاخص های اقتصادی شان با روندی منظم رو به رشد است.
آنها نمی خواستند خلاصه در خاطرات تلخی چون «كشتار دانشجویان در میدان تیانان من» شوند و یا به این باور غلط دامن بزنند كه تنها مزیت شان در جهان كنونی ارزانی كارگر است و «برندهایی» كه تولید اجناس شان را به دلیل این ارزانی به چینی ها سپرده اند. وقتی توكیو و سئول المپیك را تجربه می كند و باز همین ۲ كشور میزبان اولین جام جهانی آسیایی می شوند، برای چین گران تمام می شد اگر نمی توانست در اولین فرصت، نمایشی شكوهمند را در «لانه پرنده» روی صحنه ببرد، پس این میلیاردها خرج صرف نظر از سودی كه به لحاظ اقتصادی و از طریق فروش بلیت یا حق پخش تلویزیونی و تبلیغات و توریسم نصیب چشم بادامی ها خواهد ساخت، و اعتبار ویژه ای را هم برای این كشور به همراه خواهد داشت. نظم بی بدیل چینی را در نظم ویژه ای كه در مراسم افتتاحیه دیدیم لمس كردیم و این شاید كمترین منفعت غیر مادی چشم بادامی ها از برگزاری چنین مراسمی باشد. حالا باور نیروی كاری كه در این كشور وجود دارد راحت اتفاق می افتد. ضمن آنكه به لحاظ سیاسی نیز روح بازماندگان مائو را در جلال مراسم مورد بحث رویت كردیم و به ما ثابت شد كه چرا از چین به عنوان یكی از ابرقدرت های نوظهور دنیا یاد می شود.
از ۲ سال قبل رانندگان تاكسی و بسیار از صاحبان مشاغل دعوت به آموختن زبان انگلیسی شدند تا بتوانند ارتباط بهتری با مهمانان المپیك برقرار كنند. حتی آموزش هایی نیز در زمینه میزبانی به برگزاركنندگان المپیك داده شده است تا حاضران در این رویداد ورزشی مهم با خاطراتی خوش به كشورهای شان بازگردند. اینكه آمریكا افتتاح سفارتخانه عظیمش در پكن را موكول می كند به نزدیكی شروع این مسابقات و یا می شنویم كه بودجه برگزاری المپیك ۲۰۰۸ رقمی بالغ بر چهل و دو میلیارد دلار است و این یعنی هزینه ای پنج برابر بیشتر از آنچه در آتن خرج شد.
همه و همه حكایت از كاری بزرگ می كنند، كاری كه چین برای انجامش بیش از ۱۰ سال انتظار كشیده بود. حالا كه المپیك برای بار سوم به آسیا آمده است، وقتی جوانب مختلف این كار را در نظر می گیریم و یاد محدودیت ها می افتیم به این نتیجه می رسیم كه گویا باید رویا را با همان چشمان بادامی اش باور كنیم. متأسفانه.
كوروش تاج
ارسال یک نظر